نخستین پایگاه خبری شـعر و تـرانـه ایــران

پخش زنده رادیو تارنا

  1398/8/5   شعر امروز   کدخبر: 761   خبرنگار:   نظر: 0   بازدید: 658 چاپ

ابتذال ادبی نشات گرفته از قلم به دستانی است که خود را شاعر می‌دانند,شاعر هفتهوحید رشیدی:-ابتذال ادبی نشات گرفته از قلم به دستانی است که خود را شاعر می‌دانند-اختصاصی تارنا, وحید رشیدی

وحيد رشيدي:

ابتذال ادبی نشات گرفته از قلم به دستانی است که خود را شاعر می‌دانند

  وحید رشیدی در گفتگوی اختصاصی با تارنا به برسی جریان ابتذال ادبی می‌پردازد و معتقد است بین شاعران افرادی هستند که به لطف چند تایید و تشویق پوشالی به این گمان که به جائی رسیده اند خود و هنر خود را به ابتذال می کشند. شما را به خواندن این گفتگو دعوت می‌کنیم:  

*به عنوان اولین پرسش تعریف وحید رشیدی از شاعر چیست؟

-بنام شاعر شعر زیبای هستی. به نظرمن شاعر کسی است که دچار شعر می‌شود؛ اما سه نکته اساسی در این تعریف نهفته است: نخست اینکه شاعر اگرچه اسم فاعل است ولی در این تعریف فاعل محسوب نمی‌شود. دوم اینکه لازم است تا به تعریفی مشترک از شعر برسیم تا شاعر را تعریف کنیم و سوم اینکه شاعر گوینده یا نگارنده نیست، بلکه توسط شعر انتخاب میشود تا در این جریان قرار گیرد.  

*اساسا تعریف درست شعر چیست؟

 - تلاش بشر برای دست یافتن به تعریفی جامع و مانع در این خصوص هنوز به نتیجه ی همه پسندی نرسیده است. اگرچه تعاریف زیادی از شعر ارائه شده که بیشتر به تجربه شخصی از آن می انجامد تا تعریفی قابل قبول همه؛ پس نه بعنوان تعریف بلکه بعنوان ایده ای شخصی میتوانم بگویم از نظر من شعر اتفاقی برای بیان حس یا تصویر خیالی است که در زبان شکل می‌گیرد.

*پس چگونه ممکن است یک شعر که نشات گرفته از احساس یک شاعر است به ابتذال کشیده شود؟

 - سوال بسیار خوبی ست و جنبه های بسیار وسیعی برای بررسی و پاسخ دارد. مهمترین نکته ای که دارد این است که اساساً ابتذال چیست؟ در این مورد با خیلی از افراد بحث کرده‌ام. بسیاری از چیزهائی که از نظر یک فرد ابتذال است از نظر دیگری نیست و این به نگرش و مباحثاتی عمیق که ریشه در اصلی ترین سوال اخلاق انسانی وجود دارد، برمیگردد. اینکه اخلاق امری ست نسبی یا مطلق؛ ولی ما برای اینکه از صحبت ادبی خود خارج نشویم در حال حاضر به این موضوع مهم وارد نمی‌شوم. فرض را بر اشتراک تعریفی از ابتذال می‌گذاریم و به اصل بازمی‌گردیم. اینکه چه می‌شود که هنر به بستر ابتذال تبدیل می‌شود. من نگاهی اساسی به این موضوع دارم که از این زاویه به همه نگاه می‌کنم. اینکه هنر به عنوان بستر زیبائی در ذات خود کمال گراست و بستری برای جریان روح بشر تا دریای بی انتهائی کمال زیبائی است. اگر آدمی به درستی در این جریان قرار گیرد محال است به ابتذال کشیده شود. ابتذال از جائی شروع می‌شود که بشر سعی دارد این جریان را به سمت تونل های جانبی منحرف کند. این همان نکته ظریفی ست که در تعریف شاعر هم اشاره کردم. مادام که شاعر خود را ملزم به حضور در جریان هنر کمال گرای شعر بداند از ابتذال به دور می‌ماند. ولی از جائی که می‌خواهد جریان شعر را به سمت خود بکشد منحرف می‌شود.  

*به نظر شما امروزه اشعار مبتذل وزنه سنگین تری نسبت به اشعار فاخر ندارند؟

 - قطعا اینطور نیست. هیچ‌گاه نبود و هیچ‌گاه هم نخواهد بود. وزنه هنر فاخر همواره سنگین تر است. اجازه دهید سوال شما را اینگونه تصحیح کنم که آیا حجم اشعار مبتذل بیشتر از اشعار فاخر است که در اینصورت برای پاسخ نیاز به حل مسئله نخستین داریم. یعنی همان که ابتذال چیست. اگر نظر شخصی مرا جویا هستید به نظرم خیر. باز هم اینگونه نیست. البته حجم آثاری که بتوان به آن‌ها افتخار کرد همیشه در تاریخ کمتر خواهد بود و این امری بدیهی ست، تک ستاره ها میان آسمان تک هستند. اما آنچه نگران کننده است و باید به آن پرداخت روند ابتذالی ست که می‌تواند سلیقه ی مخاطب به ویژه مخاطبی که هنوز در دوران گذار روحی و فکری به سر می‌برد را تحت تاثیر قرار دهد.  

*این جریان مبتذل از کجا نشات میگیرد؟ آیا فضا برای ورود افراد غیر حرفه ای و ناآگاه بیش از حد باز نیست؟

- آغاز این جریان قطعاً از قلم به دستانی ست که خود را شاعر می‌دانند. چنان که اشاره فرمودید تنوع فضا برای ابراز این افراد امروزه در جوامع مجازی باعث گسترش فعالیت این افراد می‌شود. در عصر ارتباطات، طبیعی ست که فاصله میان هنرمند و مخاطب به کمترین مقدار خود در طول تاریخ رسیده است و همین ابزار ارتباطی مانند تیغی دو دم، از یک سو می‌تواند به رشد هنری کمک کند و از سوئی دیگر تهدیدی برای آلودگی جریان هنری است. امروزه شاهد هستیم که می‌توان به سادگی در همین بسترهای مجازی جریان سازی کرد. ظرف چند ساعت می‌توان یک کمپین به راه انداخت، می‌توان یکی را خراب کرد و حتی می‌توان  یکی را به اوج برد. تمامی اینها هممی‌تواند خوب میتواند باشد و هم بد. حال در این میان هستند افرادی که به لطف چند تایید و تشویق پوشالی به این گمان که به جائی رسیده اند خود و هنر خود را به ابتذال می کشند و حتی گاه برای دستیابی به تاییدهای بیشتر حاضرند به هر ابتذالی تن دهند.  

*برای مقابله با این انحراف ادبی چه باید کرد؟

-باید هر شخص جایگاه خود را بداند و به آنچه وظیفه انسانی و اخلاقی اش حکم می‌کند عمل کند. مشکلی که در فرهنگ عمومی ما وجود دارد این است که به دنبال مقصر می‌گردیم. باید به دنبال کسی باشیم که مشکل را رفع کند. اما \ز خود میتوان کرد نو آدمی\. باید کار فاخر ارائه داد، به اثر هنری خوب بها داد و آن را تشویق کرد و در مقابل، از تایید آثار هنری ناقابل پرهیز نمود. این از یک اظهار نظر ساده ذیل یک شعر شروع می‌شود تا سیاست گذاری های متولیان امر. باید جریان شعر تاییدگرا به جریان شعر تاثیرگذار بدل شود و همه در انجام آن نقش دارند. حتی آن خواننده ای که با فشردن یک کلید لایک به یک اثر رای مثبت می‌دهد نیز مسئول است. مطمئن باشید نبض جریان ابتذال به همین کلیک ها بند است.  

برچسب ها : وحید رشیدی

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.