دانلود دکلمه افلاطون کنار بخاری با صدای حسین پناهی با متن دکلمه
دانلود دکلمه افلاطون کنار بخاری با صدای حسین پناهی
یه روز زمینو ترک میکنم
زمینو
یهروز
شاید…
آخ اگه ولووم میتونست بپره
آخ اگه میتونست!
چی میشد؟
پنجرهی اتاقو میکندم و
میبستم به باربندش و
زمینو ترک میکردم!
میرفتم، میرفتم،
میرفتم تا… هیچجا
توی «هیچجا» پنجره را میکاشتم
به تماشا
نمیگفتی نور
نمیگفتم خاک
به عشق نگاهت اونجا
یه دنیا میساختم غوغا
که همهی زمین، جهان سومش میشد!
منو تو دو ریلیم
که قطار پر از کوپهی عمر رو
از هیچ به هیچ میرسونیم
و زمین
سرگردونی ما رو
پیوسته تکرار میکنه
یک دانه سیگار دارمو
هزار معمای لاینحل!
هر چی زمان داشتمو دادمو
به جاش یه ساعت سوييسی گرفتم
بندش طلا
رنگش وسترن
ديگه زمان بی زمان
هشتِ شب، خواب
هشت صبح، اداره
هر چه راه داشتم، دادمو
به جاش يه جفت كفش ملی گرفتم
چكمهس بد مصب!
تو برقشون مو رو از ماست میكشم
ديگه راه بی راه
هشتِ شب، اتاق خواب
هشتِ صبح، اتاق كار
نيمه سيگاری دارمو
هزار معمای لاينحل!
دق خیالم
گوسالهی گلدانیست
که پوزهش به پستان آفتاب نمیرسد
لامپ در منطق روشن مکررش
طرح تنیدن تار بر جارو را
در ذهن عنکبوت
مغشوش میکند
و مربای آلبالو در یخچال
کافر میشود به آئین انجماد
فِر، معجزهایست
در چشم جغدِ خمرهی خالی شراب
كه آنی ماهی و مرغ را
جزغاله میكند
و راديو
دالان مخوفیست
كه در ظلماتش
مادرانِ قهرمان
بر كفش های بی صاحبِ بچههايشان
میگريند
ته سيگاری دارمو
هزار معمای لاينحل!
برچسب ها: خبرگزاری شعر اخبار شعر رادیو تارنا Radio Tarna نیستان دانلود دکلمه حسین پناهی افلاطون کنار بخاری