گفتی گفتم

دانلود دکلمه گفتی نباید می رفتی با صدای شهیار قنبری 

گفتی: نباید می رفتی

گفتم: نرفتم ماندم

گفتی: به قهر رفتی

گفتم: دیروز به تو نرسیدم که امروز رفته باشم

من از آغازاز نخستین دیداردر کنار تو ماندم

گفتی :هوایم را از صدایت پرکردی

و یک روز بی خبرصدا را بریدی و رفتی

گفتم: دور یا نزدیک

چه فرقی می کنداگر صدا را می شنوی

گفتی: نزدیکتر باید می رفتی

گفتم: فاصله در نگاه ماست

اگر مرا نزدیکتر می خواهی با من حرکت کن

نایست!با من بیا

گفتی: کجا؟

گفتم: به نزدیکترین جای این گره

به امن ترین جای این صدا

که ما را به جانب یکدیگر پرتاب می کند

صدایی مشترک که دریا شدن رابه ما می آموزد

گفتی: می دانم بازگشت صدای خود را از من می خواهی

من شاید انعکاس صدای تو نبودم

گفتم: بودی، هستی، خواهی بود

من از تو گلایه ندارم

گفتی : من سایه ی توام سایه، نه گلایه

گفتم: باش در من باش نه بیرون از من

گفتی: برای اینکه بگویی هستی نباید می رفتی

گفتم:چگونه بگویم

که جا به جایی من حرکت من است ، نه هجرت و جدا شدن

من حرکت می کنم که از تو بنویسم

که تورا ازتمام زاویه های منظره هایت دیده باشم

گفتی: سالهاست مرا ندیده ای

گفتم: من از تو چشم برنداشتم

گفتی: در این حرکت مرا شتابزده می بینی

تأمل کن، با حوصله تماشایم کن

گفتم: حرکت در من است

وتو در تمام منظره هایم باوقار نشسته ای

تودر من بزرگ و بزرگتر شده ای

جدا شدن از تو یعنی پایان من

من در تومانده ام وبه بالای صدایت رسیده ام

گفتی: باکوچه ها اما حرف دیگریست

در کوچه های من

در کوچه های تو اما بازی دیگریست

بر دست نوشته های ما غبار نشسته است

گفتم: در چشم مانباید غبارنشسته باشد

نگاه ما باید تماشایی باشد

کوچه ها را ببین ضیافت مارا دل دل می کنند

گفتی: پس دوباره سبز خواهیم شد

گفتم: درگلدان پشت پنجره ات سبز خواهم شد

در ترانه های ننوشته ام سبز خواهی شد

سبز سبز

سبز غزل

     سبز دفترچه های مشق

      سبز دفترچه های بزرگ نقاشی

    سبز مدادشمعی

سبز گرگم به هوا

   سبز دفترچه ی عقاید

      سبز نامه های پنهانی

      سبز گر گرفتن های بی وقفه

سبز سبز

دوباره سبز خواهیم شد