1400/11/16   شعر امروز   کدخبر: 1383   نظر: 0   بازدید: 1365   خبرنگار: شمیلا شهرابی چاپ

بهمن زدوار در گفتگو با تارنا:

 امروزه منتقدین بزرگ و آگاه ما در جلسات جایی ندارند و خانه‌نشین هستند

امروزه منتقدین بزرگ و آگاه ما در جلسات جایی ندارند و خانه‌نشین هستند

بهمن زدوار از شاعرانی است که از دوران قبل انقلاب فعالیت خود را در عرصه شعر شروع کرده‌است.در دهه های مختلف شعری حضور داشته و ناگفته های زیادی را دارد.

به گزارش تارنا- بهمن زدوار  برای خوانندگان خود را اینگونه معرفی کرد: به‌ این دلیل که کودک کار بوده‌ام در ۹ سالگی به نوشتن و فعالیت در حوزه سرایش غزل تشویق شدم. بعدها با دوست شاعری به نام آقای "رحمانی" آشنا شدم. در زمان پهلوی، جلسات شعر خیلی محدود برگزار می‌شدند. من در جلسات شعر خردوری که در خیابان هدایت برگزار می‌شد رفت‌و‌آمد بیشتری داشتم. شعرهای آیینی و مذهبی می‌نوشتم و از سن پانزده سالگی کار بر روی شعر نیمایی را شروع کردم؛ اما بعد از انقلاب تا مدت‌ها دست به قلم نشده بودم تا در سن چهل سالگی که سن پختگی عقل است در سال ۷۵ وارد انجمن اندیشه شدم. فعلا اثر مستقلی ندارم اما در کتاب‌های مشترک با دوستانی که لطف داشتند، شعر ارائه کرده‌ام .

شعر امروز را چگونه می‌بینید؟

راستش را بخواهید خوب میبینم و به آینده‌ی شعر امیدوارم؛ چرا‌که دوره‌ی پویایی اندیشه شاعران است، تعدد شاعران بالا است و مطالعه دارند و مهمترین دلیل، هوشیاری مخاطبان شعر است. ولی اگر منظور این است که شاعران چگونه هستند و آیا شاعر بزرگی داریم؟ آن غول شعری که می‌خواهیم را هنوز نداریم. شاید در این چهل سال دوستانی اسم در کرده‌اند که این به پختگی مخاطبان برمی‌گردد. من شاعر بزرگی نمی‌بینم اما تعدد شاعران نسبتا خوب زیاد است. البته ناگفته نماند، شعر در چندسال پیش‌رو جهش خیلی خوبی خواهد داشت. 


با توجه به شناخت، تجربه و تحقیقات مرتبط شما در حوزه ادبیات، نظرتان در‌مورد آسیب‌شناسی شعر و ادبیات امروز چیست؟


از دو جهت به شعر امروز آسیب وارد است؛ ۱: شعر امروز بسیار تحت‌تاثیر ترجمه اشعار و تغییرات اشعار گذشته قرار گرفته است. ۲: هنوز منتقد خوبی که در دل شعر برود و از فهم شاعر کمک بگیرد نداریم.

من معتقدم جامعه‌ای که در آن نقد بتواند جلوتر از شعر حرکت کند، شعر بسیار پیشرفت می‌کند و شاعران ذاتا و بالقوه قوی تربیت می‌شوند، اما در اینجا شعر جلوتر از نقد حرکت می‌کند. نمی‌دانم منتقدین مقصرند یا شاعران که ریشه‌ای نگاه و عمل نمی‌کنند.

دلیل دیگر نوع زیست ما است. زیست‌های مصنوعی و  آرمان‌های تخیلی، شاعران جوان امروز ما را دچار یک سردرگمی کرده‌است؛ اما می‌توان گفت درحال پویایی و تحول هستیم، البته نمی‌توانیم کسانی که مدعی و مبتکر نوع پردازی جدید هستند را بدون مطالعه نقد کرده یا محکوم کنیم 


جامعه ادبی باید دارای یک  منتقد حرفه‌ای و قوی باشد؛ تربیت منتقدین ادبی در آکادمی که بتوانند بدون غرض‌ورزی و نگاه شخصی به‌شکل کاملا حرفه‌ای اثر یا آثاری را نقد کنند، لازم است. آیا نقدی این‌چنینی یا منتقدی تحصیل‌کرده و حرفه‌ای در ایران وجود دارد؟

 بله؛ منتقدین بزرگی مثل فیض شریفی و حافظ موسوی را داریم متاسفانه منتقدین بزرگ ما در جلسات جایی ندارند. در جلسات بعد از ارائه شدن دو یا سه نظر بر شعر یک شاعر جوان، متاسفانه درگیری بین خود منتقدین بالا می‌گیرد.

 به‌شدت با این مسئله موافقم که ما به تدریس رشته نقد‌شناسی در دانشگاه نیاز داریم. جریان نقد باید مفصل باشد و کارشناسان کاربلد و تحصیل کرده باید اشعار را نقد کنند؛ ما در این حوزه ضعیف هستیم.


انجمن‌های ادبی متعدد و کانون‌های ادبی بیشماری دیده می‌شوند که حتی دارای اسم و رسم شده‌اند و هر‌ساله جشنواره‌های متفاوتی را با هزینه‌هایی گزاف برگزار می‌کنند؛ وجود این انجمن‌ها برای ادبیات و شعر مفید هم واقع شده‌است؟

انجمن‌های ادبی هرچقدر هم که ضعیف باشند، مفید هستند و می‌توانند در جذب شاعران و پیشرفت آنها کمک کنند. انجمن‌ها برای شناخت شاعران جوان و جذب اولیه مفید واقع شده‌اند. البته در شهرستان‌ها یک یا دو انجمن و در تهران بالای چهارصد انجمن وجود دارد. 

استقبال از انجمن‌ها خوب است اما بدرقه‌ی خوبی ندارند، چر‌اکه ادعا می‌کنند همه چیز را بلد هستند؛ ولی موضوع گویا است که شاعران خوب از دل انجمن‌ها بیرون نمی‌آیند. درست است که تا یک جایی به شاعر کمک می‌کنند اما بعد از آن، این شاعر است که با مطالعه و کم کردن ارتباطات و برگزیدن شاعران خوب به‌عنوان همنشین به رشد خود می‌افزاید و شاعر می‌شود. مطالعات عمیق و خواندن نقد منتقدین بزرگ، ما را به شاخص شدن و پیشرفت می‌رساند.


آیا در انجمن‌های ذکر شده، به معنای واقعی به نقد و بررسی شعر شاعران جوان می‌پردازند و اصلا هدف این انجمن‌ها پرورش شاعر و شعر خوب است؟

انجمن‌ها موثر هستند، به‌شرطی که در آنها اشعار نقد شوند. وجود منتقد در انجمن‌ها الزامی است و باید یک منتقد کار‌بلد حضور داشته باشد تا اشعار شاعران را نقد کند؛ در‌واقع انجمن‌های ادبی، نشست‌ها و شب شعرها باید منتقد‌پرور باشند.

من انجمنی که در آن منتقد حضور نداشته باشد و گلاویزی بر سر اشعار خوب و نقد آنها نباشد را انجمن نمی‌دانم.

انجمن‌ها دو دسته هستند؛ انجمن‌هایی که در آنها شعرخوانی می‌شود و انجمن‌هایی که همراه با شعرخوانی، نقد و اصول سرایش هم مورد توجه است.


برای علاقه‌مندان به شعر چه توصیه‌ای دارید؟ چگونه می‌توانند شعر خوب بخوانند و بنویسند؟

فقط به یک رده مطالعاتی و شعرخوانی نپردازند. از کسی می‌پرسم چه کتاب‌های شعری را مطالعه می‌کنی؟ می‌گوید: حافظ، سعدی، مولانا. چند شعر هم از نیما و سهراب سپهری و فریدون مشیری خوانده‌است، دیگر مطالعه‌ای ندارد و گمان می‌کند شاعر است.

توصیه من این است برای یک شاعر خوب شدن باید همه‌ی اشعار قدیم و معاصر، شعر اروپا، آسیا، آمریکای جنوبی و جهان عرب را مطالعه کرد. بدون استثنا، همه‌ی قالب‌های شعری را مطالعه کنند. نگاه تک بعدی، شاعر را به موفقیت نمی‌رساند.


 از خوانش اشعار کدام شاعر یا شاعران معاصر لذت می‌برید؟

من همه‌ی اشعار را مطالعه می‌کنم؛ حافظ، مولانا و حتی بسطامی و غزنوی. اما شعر معاصر مثل اشعار گروس عبدالملکیان، دکتر حسن صادقی (غزلسرا)، محمدسعید میرزایی، مریم جعفری و بسیاری از دیگر شاعران معاصر را بیشتر مطالعه می‌کنم.


و حرف آخر؟

از دوستان می‌خواهم در مطالعه قوی باشند و بر شعرشان تعصب نداشته باشند؛ اگر بخواهند تعصب به خرج دهند، مطالعه نکنند و نقدها را نپذیرند پیشرفت نخواهند داشت


اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر رادیو تارنا اخبار هنری بهمن زدوار رادیو شعر انجمن اندیشه انجمن ادبی سیمرغ TARNA

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.