1401/04/26   یادداشت هفته   کدخبر: 1085   نظر: 0   بازدید: 1978   خبرنگار: چاپ

رویکردهای زبانی شعر پیشرو

رویکردهای زبانی شعر پیشرو

سریا داودی حموله

شعر  پیشرو  به ساختار شکنی و پراکنده گویی، تکثر گرایی، چند معنایی و چند ساحتی،هنجارگریزی و آشنایی زدایی و روان پریشی و بی نظمی روی خوش نشان داد

با توجه به تحولاتی که در زيبا شناسي زبان اتفاق افتاد،در شعر پیشرو  دیدگاه های جریان سازی  مطرح شد.  شاعرانی  در اين عرصه ظهور پيدا كردند. این تجربه گرایان با پیوستن به تئوری  های ادبی و فلسفی خط بطلان بر ساختارهای متمرکز  کشیدند. سعی کردند فرم های متفاوتی به تصویر بکشانند و راه های نرفته را تجربه کنند.


شعر  پیشرو  به ساختار شکنی و پراکنده گویی، تکثر گرایی، چند معنایی و چند ساحتی،هنجارگریزی و آشنایی زدایی و روان پریشی و بی نظمی روی خوش نشان داد. شاعران پیشرو با مولفه های چندصدایی و تکثرگرایی، جنون‌نگاری، گسسته نویسی، مرکزگریزی و آشنایی‌زدایی  تلاش کردند اندیشه‌ی مدرنیسم را به ادبیات فرا مدرنیسم تزریق کنند.

 با مجموعه هایی قابل اعتنا تضاد و تناقضاتی را به نمایش گذاشتند.  از سوبژكتيو (ذهن) فاصله گرفتند  و به آبژكتيو(عين)  پرداختند. در  نتیجه  متن های خواندنی(یک تاویلی) جای شان را  به متن  نوشتنی(چند تاویلی) داد.  جزیی نگری جایگزین کلی نگری گردید،و  شعر لباس گروتسک پوشاند.

به واسطه ی  مولفه هایی نظیر جزیی نگری،عدم قطعیت،تشکیک ،گریز از معنا محوری، منولوگ گویی، چند مرکزی ، شکست،گسست و پیوست، بازی های زبانی، عناصر بینامتنی... تجربه های تازه در حوزه ادبیات پدید آمد و مخاطبان با موقعیت تازه ای  از جسارت های  زبانی  و کلامی روبرو شدند.


شعر   با بازی های زبانی،تشکیک و تردید گسست و پیوست  در محور فرم و محتوا  خود را نشان داد.گزاره‌های تئوریک از طرف فلاسفه پست مدرن مطرح شد.  نظریه های  لیوتار، پل ریکور، دریدا، باختین، هایدگر و میشل فوکو... در چارچوب های فلسفی وگاهی جامعه شناختی معیار سنجش شعر قرار گرفت.

ژان فرانسوا لیوتار مهم ترین مشخصه شعر را در  عصر پسامدرنیته فرو پاشی کلان روایت یا فرا روایت ها قرار داد: «پست مدرن، عصر تشکیک یا مردن تعاریف منطقى است و این تشکیک بطور حتم از پیشرفت علوم حاصل شده است.» پل ریکور با تئوری پدیدار شناسی بر روایت گری تاکید کرد. ژاک دریدا فریاد زد: «همه چیز در زبان اتفاق می افتد.»، و باختین بنیانگذار روان شناسی اجتماعی،بر مشاهدات عيني تاکید کرد.

در شعر  پیشرو مولفه هایی نظیر  جزیی نگری، عینیت گرایی، روایت گری،  طنز گروتسگ  و چند صدایی در تعارض های تقابلی  بازنمود بارز دارد.

جزیی نگری:  شعر پیشرو  در جزییات اتفاق می افتد ،  و در گرایش به ضد روایت، استعاره  های چند وجهی بازنمود دارد.

عینیت نگری: عینیت گرایی از نقاط قوت  شعر پیشرو  محسوب می شود. عناصر زیبایی شناسانه  نظیر تصویر، مضمون پردازی، احساسات گرایی زیر نفوذ  عینیت گرایی  است.

روایتگری:  عنصر روایت در خلق گزاره‌های شعر پیشرو  تاثیر گذار است.  آن چنان که اکثر تئوری ها بر روایت گری تاکید می کنند. این نوع  روایت با  نوعی پیچیدگی ذهنی هم جهت است. آن چنان که تصاویر روایی در یک ارتباط افقی به فرم می رسند.


طنز:  طنز جزو  مؤلفه‌های تغییر ناپذیر شعر پیشرو است.  این نوع فرم مرز جدی و شوخی، واقعیت و توهم است.برگرفته از اندیشه‌ی آنارشیسم ،که  در تقابل‌های تعارضی نمود بیشتری دارد.

معمولا ساختار زبان طنز گروتسک  مبتنی بر تشکیک، تردید و گسست است.

گالری خبر

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: یادداشت هفته خبرگزاری شعر تارنا سریا داودی سریا داوودی سریا داودی حموله

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.