ترانه باید یا مخاطب را بگریاند یا برقصاند

*شما کارهای هیت (پر مخاطب) زیادی داشته اید چه مولفه هایی برای هیت شدن یک اثر نیاز است؟

هیچکس نمی تواند بگوید می‌خواهم کاری را بسازم که هیت شود چون بازار موسیقی قابل پیش‌بینی نیست خیلی از آثاری که مورد اقبال قرار گرفتند ترانه ضعیفی داشتند ولی شنیده شدند و برعکس این قضیه هم صادق است ممکن است یک کار، ترانه بسیار قوی داشته باشد ولی موفق نشود به طور کلی تیم سازنده یک موزیک تلاش خود را می‌کند که اثرشان شنیده شود ولی اینکه چه اتفاقی می افتد دست آنها نیست.

*ترانه تا چه میزان برای موفقیت یک اثر موسیقی اهمیت دارد؟

وقتی یک موزیک مورد استقبال قرار می‌گیرد همه ترانه آن را زمزمه می‌کنند و قطعاً ترانه مهم‌ترین نقش را دارد البته برای موفقیت یک اثر یک ملودی و تنظیم و صدای خوب هم نیاز است.

 *با توجه به آثاری که در بازار موسیقی می شنویم بیشتر روی ملودی و تنظیم تاکید می شود و ترانه ها مسیر رو به افول را پیش گرفته اند، چه چیزی باعث شده ترانه کم اهمیت جلوه داده شود؟

 هر عصر و دوره یک ادبیات خاص خود را دارد و قاعدتاً هر کسی دوست دارد همانطوری که صحبت می‌کند، بشنود و خواننده هایی که از این دست آثار تولید می‌کنند از نسل جدید موسیقی هستند که نوع خاصی از ادبیات را دارند و با توجه به آن اثر تولید می‌کنند و افرادی که این نوع ادبیات را هم نمی پسندند ناچارند این آثار را گوش دهند.

*شما برای نوشتن، قاعده یا احساس را مد نظر قرار می دهید ؟

هر دو، ولی اگر قرار باشد یکی را انتخاب کنم قطعا احساس را انتخاب می کنم چون ترانه وقتی احساس نداشته باشد دلیلی برای نوشته شدن ندارد. من همیشه گفته‌ام که ترانه باید یا مخاطب را بگریاند یا برقصاند و از نظر من حد وسطی وجود ندارد. اابته بخش برقصانند را اغلب مابقی دوستان زحمتش را می کشند!

*احساس چه موقع به مرحله شعر می رسد یا به عبارتی احساس چه وقت به شعر تبدیل می شود؟

 من معتقدم این موضوع ذاتی است، اگر هیچ استعدادی وجود نداشته باشد نمی توان احساس را به مرحله شعر رساند، کسی که بلد است همزمان که در حال نوشتن است احساس را در قالب شعر می آورد.

من نوشته هایم دو حالت دارد یا سفارشی است یا کارهایی است که الهام می شود. کارهای سفارشی اغلب عاشقانه ست. در کارهایی که الهام می‌شود بیشتر سعی می‌کنم شبیه کارگردان آن نقش را هدایت کنم  و از طرفی هم خودم آن را بازی کنم .

*ترانه خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

اول سوژه بسیار مهم است و بعد از سوژه تیکه کلام نقش مهمی دارد اگر یک ترانه را گوش بدهی و هیچ کلمه ای از آن در ذهنت نماند ترانه موفقی نبوده است .

 *شما وقتی می نویسید وجه موسیقایی شعر را هم مدنظر قرار می دهید؟

 بله. خیلی برایم مهم است البته گاهی پیش می آید ترانه ای را بنویسم که قصدم انتشار آن در کتاب است که به اجرای این دست از ترانه ها فکر نمی‌کنم، البته تعداد این ترانه ها بسیار اندک است، در اغلب موارد هنگام نوشتن حتی با موسیقی آن را زمزمه می کنم.

*تا به حال شده ترانه ای بنویسید که هنگام نگارش خواننده خاص در ذهنتان باشد که آن را اجرا کند ؟

بله خیلی زیاد و در این حالت آن ترانه را به کسی دیگر نمی دهم مثلاً ترانه "تهران شلوغه" را وقتی نوشتم در فکرم بود که حتماً علی عبدالمالکی بخواند و البته گاهی هم پیش می‌آید ترانه‌ای را به سفارش خواننده نوشته باشم ولی به هر دلیل خواننده دیگر آن را اجرا کند مثل ترانه "حیف" که قرار بود عبدالمالکی آن را بخواند ولی این کار را رضا صادقی اجرا کرد.

*تا به حال به ترانه ای از دیگر شاعران حسادت کرده اید؟

خیر. من هرگز به ترانه های خودم گوش نمی دهم و معتقدم من برای دیگران می نویسم و دیگران هم برای من می نویسند، اگر ترانه ای را دوست داشته باشم حسادت نمی کنم که چرا خودم ننوشسته ام چون اگر خودم می نوشتم دیگر نمی توانستم به آن گوش دهم .

*امسال کم کارتر شده‌اید؟

 این سوال را خیلی ها می پرسند، من امسال اصلا کم کار نبوده ام متاسفانه ما چیزی را که می‌بینیم فکر می‌کنیم انجام شده است و اگر چیزی را نبینیم اصل را بر نبودنش میگذاریم، من فکر می‌کنم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند اصلاً پیگیر کارهای من نبوده اند چون کارهایی که امسال تا به الان از من منتشر شده ۲۰قطعه بوده است و تا پایان سال این عدد به ۲۵ هم خواهد رسید در نتیجه کم کار نبوده ام و حتی برعکس امسال یکی از سال‌های پر کار من بوده، ضمن اینکه اگر مدتی هم کم کار به نظر برسم در حال کار بر روی پروژه ای هستم مثل الان که درگیر کار بر روی پروژه ۳۶۰ هستیم.

*لطفاً از پروژه ۳۶۰ بگویید.

 پروژه ۳۶۰ از فکر رامین زمانی شروع شد و دو خواننده داریم به اسم آیدین و کیانا. رامین زمانی هر دو خواننده را کشف کرده است. زمانی بسیار آدم خوش فکری است و برای اولین بار کاری کرده که بی سابقه بوده و آن این است که ۲۱ موزیک ویدئو را به صورت یک فیلم سینمایی تهیه کرده است و بیننده باید قطعات بعدی را هم ببیند تا کل داستان را متوجه شود. اولین موزیک ویدئو ۲۹ دی ماه پخش شد که خواننده آن کیانا بود و کار بعدی از آیدین است و به همین ترتیب این روند ادامه خواهد داشت.

*ترانه تمام این قطعات را شما نوشته اید؟

 من و رامین زمانی این کار را باهم انجام داده‌ایم.

*پروژه ۳۶۰ به چه شکل منتشر خواهد شد؟

اول هر ماه یک ترک به صورت صوتی منتشر می شود و پانزدهم همان ماه موزیک ویدیو همان کار منتشر می شود.

*برای کسانی که علاقه و استعداد در ترانه سرایی دارند چه پبشنهادی دارید؟

قبل از هر چیزی توصیه می کنم تا ترانه از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نشده و چند نفر اهل فن تایید نکرده است سراغ خواننده ها نروید، بارها برای خودم پیش آمده است که ترانه ای را به من داده‌اند و حتی خواننده خاصی هم تعیین کردند که به دستشان برسانم در حالی که ترانه بسیار ضعیف بوده است، الان فضا برای کار کردن و ارتباط گرفتن با خواننده ها به واسطه فضای مجازی بسیار راحت شده است . زمان شروع به کار من دسترسی بسیار سخت بود ولی الان خواننده ها اغلب ترانه هایی که به دستشان می رسد را بررسی می کنند و به اصطلاح ترانه خوب راه خودش را پیدا می‌کند.

*شما اگر ترانه خوب به دستتان برسد به خواننده ها می‌دهید؟

 بله حتماً بارها این کار را هم کرده‌ام.

*شما ترانه با مضمون دریا زیاد دارید چرا آنقدر به سمت دریا رفتید؟

 هر ترانه سرایی یکسری واژگان مخصوص خود را دارد من هم به طریق اولی واژگان مخصوص به خود را دارم، ضمن اینکه از نظر من زیباترین منظره جهان دریا است و سوژه های زیادی با مضمون دریا در ذهنم شکل می گیرد. چند کار جدید هم در مورد دریا آماده شده که به زودی پخش خواهد شد.

*از حاشیه های "دریای لعنتی" و همکاری با علی عبدالمالکی بگویید. این که گفته شد این اثر سفارش شخصی بوده که نامزد خود را در دریا از دست داده واقعیت داشت؟

 این کار اسمش "بیزارم از شمال" بود علی عبدالمالکی اسم کار را در صفحه فیسبوکش منتشر کرد، ولی با واکنش‌های منفی از سمت مردم روبرو شدیم چون اسم کار "بیزارم از شمال" بود و کسی از محتوای ترانه با خبر نبود قضاوت های نادرستی شد، در حالی که کار بسیار غم انگیز و عاشقانه بود این واکنش‌ها باعث شد علی عبدالمالکی تصمیم بگیرد کار را منتشر نکند، اما یکی از دوستان قسمتی از کار را منتشر کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و عبدالمالکی تصمیم گرفت اسم کار را عوض کند و آن را منتشر کند، اما شایعه سفارشی بودن این قطعه کاملا بی‌پایه و اساس بود. در زمان کودکی با چشمان خودم غرق شدن پدرم را دیدم البته این حادثه به لطف خدا به خیر گذشت اما صحنه‌ای که تیم احیا درحال نجات پدرم بودند کاملاً در ذهنم ثبت شده بود حتی چهره پدرم در حالی که سیاه و کبود شده بود و به سمتم آمد را همیشه در ذهنم داشتم یکبار که کنار دریا بودم آن ترانه را نوشتم و برای علی عبدالمالکی فرستادم که بسیار از کار استقبال کرد.

*حمید عسکری از اولین خواننده هایی بود که همکاری کردید این همکاری چطور شکل گرفت و چرا ادامه پیدا نکرد؟

من با شرکت سلفا همکاری می کردم در آن زمان کنسرت های حمید عسکری توسط شرکت سلفا برگزار میشد جرقه ی همکاری من با حمید عسکری در سلفا زده شد، البته چند کار مشترک انجام شد که برخی از آنها را با صدای خواننده های دیگری شنیدید. در آینده هم شاید مجددا همکاری داشته باشیم.

*کار با خوانندگان خارج از کشور محدودیتی برای شما ایجاد نکرد؟

 تا به حال خیر. من خیلی بیشتر تمایل دارم با خواننده های خارج از کشور همکاری کنم چون در طول تمام همکاری های من با خواننده های خارج از کشور فقط یک بار اتفاق افتاده که قسمتی از ترانه من را بدون هماهنگی تغییر دهند که آن هم سهوا بود در حالی که این مورد در داخل از کشور عمدا اتفاق می‌افتد البته ما در داخل کشور هم خواننده‌های حرفه ی زیادی داریم.

*از همکاری با رضا صادقی بگویید.

 با رضا صادقی همکاری داشتم و یکسری کار آماده پخش هم داریم که به زودی پخش خواهد شد.

*شما کارهای موفقی با علی عبدالمالکی داشتید چرا همکاری ادامه پیدا نکرد؟

 با عبدالمالکی همکاری زیادی داشتم شش ترک منتشر شد و یکسری کار دیگر هم ساختیم که تاکنون منتشر نشده است !

*از حواشی همکاری آخرتان با سینا شعبانخانی بگویید.

تراك دريا سال گذشته در آلبوم سينا شعبانخانى منتشر و امسال ويدئو شد.روزى كه ويدئوى كار منتشر شد من در رستوران بودم ديدم مدام زير پستى تگ مى شوم،تگ ها را چك كردم متوجه شدم ويدئو منتشر شده و اسم من در كار نيست!با كامبيز طاهرى مدير برنامه و تهيه كننده ى سينا شعبانخانى تماس گرفتم علت را جويا شدم طاهرى عذرخواهى كرد و گفت حتما اصلاح خواهد شد.بلافاصله بعد از تماس با طاهرى سينا شعبانخانى با من تماس گرفتند و بجاى عذرخواهى و جبران اشتباه و پرداخت و انجام حق و حقوق مادى و معنوى من با لحنى همراه با عصبانيت گفتند كه خودم ميدانم چه موقع اسم عوامل را بزنم در ويدئوى كامل اسم شما را ميزنم!متاسفانه برخى از خواننده هاى ما حتى بعد از سالها كار رفتار حرفه اى را ياد نمى گيرند من از حقوق مادى و معنوى خودم كوتاه نخواهم آمد و اميدوارم خواننده هايى از اين دست كه البته تعدادشان كم است ادبيات رفتارى و گفتارى صحيح را حداقل بعد از چند سال كار در عرصه و موزيك ياد بگيرند!

*با توجه به اینکه حجم عظیمی از تولیدات موسیقی به دست شرکت هاست و معمولا به ملودی کار بیشتر اهمیت داده می شود، این موضوع به ترانه و شعر لطمه نمیزند؟

 لطمه می زند از این جهت که شرکتها بیشتر کارهایی را تولید می کنند که مخاطب را به سالن های کنسرت بکشانند و به همین خاطر خیلی به ترانه اهمیت داده نمی شود از همین رو شرکتها فقط خواننده را مصرف می کنند که قطعا این موضوع به ضرر خود خواننده هم خواهد بود چراکه زندگی هنری اش به پایان می رسد، به طور کلی موسیقی که هدفش کشاندن مخاطب به سالن های کنسرت باشد کلام محور نیست و معمولا کلام در این نوع از موسیقی سست و ضعیف است.

*در جلسات شعر و ترانه ای که برگزار می‌شود معمولاً حضور ندارید دلیل خاصی دارد؟

 اکثراً این جلسات را قبول ندارم به استثنای یکی دو جلسه که مسیر درستی را دارند بقیه کار مثبتی انجام نمی‌دهند مثلاً خانه ترانه به هیچ وجه خانه ترانه نیست و فقط این اسم را به یدک می کشد، اعضای خانه ترانه فقط دنبال ترانه های سنگین آنچنانی هستند در حالی که این شیوه درست نیست چرا که خیلی جاها شاعر برای بیان احساس می تواند زبان ساده ای را انتخاب کند و اگر در جایی وزن رعایت نشد به جای ایراد گرفتن دلیل را جویا شود چرا که خیلی موارد شاعر برای باز بودن دست آهنگساز از روی خلاقیت وزن را تغییر می‌دهد، به طور کلی چون به معنای دقیق کلمه خانه ترانه نیست نمی روم.

*به نظرتان می‌توان شاهد یک صنف برای شاعران و ترانه‌سرایان بود؟

 قرار بود این اتفاق بیفتد من این موضوع را از عبدالجبار کاکایی شنیده بودم ولی بعید می‌دانم این امر محقق شود، چون شاعران و ترانه‌سرایان پشت هم نیستند.

*برای تهیه یک ترک در وهله اول یا شعر آماده می شود سپس ملودی ساخته می شود یا اول ملودی ساخته می شود سپس ترانه سرا بر روی ملودی ترانه می نویسد، شما کدام یک را ترجیح می دهید؟

قاعدتا وقتی ترانه اول نوشته شود دست ترانه سرا بازتر است و محدود نمی شود اما الان رویه به شکلی است که اول ملودی را می‌سازند و سپس ترانه نوشته می شود.

*مدتی کارگاه ترانه برگزار کردید در آینده به فکر برگزاری کارگاه ترانه هستید؟

 خیر. من هیچ وقت دوست نداشتم کارگاه ترانه برگزار کنم چون ترانه سرا های بزرگی هستند که سابقه کاری بیشتری دارند و حق آنان است کارگاه ترانه برگزار کنند اما یک برهه احساس کردم نسل جدیدی که خوب می نویسند راهی برای ورود به بازار موسیقی ندارند و از طرفی منطقی نبود که فراخوان بدهم که ترانه هایتان را بفرستید تا به دست خواننده ها برسانم، به خاطر همین تصمیم گرفتم پنج دوره کارگاه تشکیل دهم که انجام دادم و هنوز هم با اعضای کارگاه در ارتباط هستم و زمانی که ترانه هایشان به سطح قابل قبولی برسد به دست خواننده ها می رسانم.

 *از چه زمانی به شعر علاقه مند شدید؟

من در سن ۱۵ سالگی خاطراتم را می‌نوشتم یک معلم انشا داشتم که خیلی من را تشویق به نوشتن می کرد، از یه جایی به بعد حس کردم نوشته هایم به سمت شعر می‌رود سال‌ها بعد زمانی که دانشجو بودم برای طراحی دکور به یک برنامه در شبکه پنج رفته بودم به من پیشنهاد دادند که ترانه برنامه رنگین کمان را بنویسم در آن زمان ترانه خاصی نداشتم دو شعر به عنوان نمونه فرستادم و به عنوان ترانه سرای برنامه رنگین کمان انتخاب شدم، دو سال کار کودک انجام دادم بعد از یک مدت ترانه بزرگسال را شروع کردم که اولین ترانه ام کاری بود در مورد خدا، در صدا و سیما پخش شد، زمانی که کار را شنیدم خیلی بیشتر علاقه‌مند شدم و ذوق این کار را در خودم تقویت کردم.

*چرا دیگر کار کودک را ادامه ندادید؟

 ادامه دادم و حتی هنوز هم انجام می‌دهم ولی چون این بخش از کارم را به اشتراک نمی گذارم تصور بر این است که دیگر کار کودک انجام نمی‌دهم حتی شاید کار کودک من بیشتر از کار بزرگسال باشد کارهای کودک خاطره انگیزی مثل مل مل، رنگین کمان، کارا و کوشا، تلفن قصه گوی زنگوله، چرا و چیه و اردشیر و چغا را انجام دادم.

*از فعالیت‌ در روزهای آینده بگویید.

کار جدید در دست پخش زیاد دارم با شهیاد، ۲۵ باند، رضا صادقی، مسعود امامی و خیلی‌های دیگر و یکسری همکاری هم با خواننده های جدید دارم که تازه کارشان را شروع کردند دو سورپرایز هم دارم که بیشتر توضیح نمیدهم فقط در همین حد بگویم که با دو خواننده بسیار مطرح و بزرگ در حال همکاری هستم.

*اثر تازه ای در دست چاپ دارید؟

 ترانه‌هایم را آماده کرده ام ولی فعلاً منتشر نمی کنم چون ناشر برایم بسیار اهمیت دارد و می خواهم با ناشری کار کنم که به تمام تعهداتش عمل کند.

انتهای پیام|

عکاس:مهشید کاکولوند