اختصاصی تارنا
در خصوص حضور پرنگ بانوان وقلم توانایشان می خوانیم صحبت های" مرجان یوسفی آذردخت "شاعر جوان را درعرصه شعر و هنر.
از چه زمانی وارد عرصه هنر و شعر شدیدو در چه سبک وقالبی شعر میسرایید؟
مرجان یوسفی (آذردخت) تحصیلات خود را در زمینه کامپیوتر و نقشه کشی ساختمان به پایان رسانده.مدتی عضو انجمن شعر کرج بوده و ،در جلسات شعر آکادمی شعر کرج، جوانه های شعر و داستان البرز و انجمن ادبی اسوه حضورداشته است.
از ٩ سالگی علاقه و گرایش به نگارش را در خود احساس می کرد، که در سال سوم ابتدایی در مسابقات داستان نویسی منطقه مقام اول و در مسابقات نمایشنامه نویسی استان تهران مقام سوم را کسب کرد.
از چه زمانی وارد عرصه هنر و شعر شدیدو در چه سبک وقالبی شعر میسرایید؟
دست نوشته ها و دلنوشته هایم را از همان بدو شروع به نگارش بایگانی می کردم. از زمانی که احساس کردم نگرش من به دنیا و اطراف خود به گونه ای دیگر است با قلم عشق بر صفحه دل نگاشت
بعد سال ها بخش کوچکی از خط خطی های ذهن پر شورم تبدیل به (مجموعه اثار و اشعار سپیدی) در یک کتاب به نام"تابو شکن"در سال ٩۶توسط انتشارات مهرآفرید به چاپ رسید و در همان سال در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی و عرضه شد.
و با حمایت یزدان پاک در نمایشگاه سال ٩٧هم با کتاب" تابو شکن" در خدمت علاقمندان به کتاب بودم.
بعداز آن شعرهایم در کتاب مشترکی از شاعران معاصر به همت و تلاش جناب رفوگر به نام خوابگردهاجلد ٩ در سال ٩٨به چاپ رسید.
ودرحال حاضر در حال تالیف و ویرایش( مجموعه ای جدید) برای انتشار هستم شامل غزل و شعر سپید.
*تفاوت سبک شعر زنان و مردان امروزه در چیست ؟
معتقد هستم که در شعر نبایدجنسیت شاعر مشخص بشود.شاید به همین دلیل در اشعارم( تابو شکنی) های بسیاری داشتم.
در واقعیت های اجتماعی امروز شاید از نظر روانشناسی، زنان احساسات خود را روانتر و راحتر ابرازمیکنند، اما اکثر بانوان شاعر ایرانی به دلیل اصول و اداب اجتماعی از ابراز علائق و خواسته های شخصی خودداری می کنند و یا در لفافه و پوشیده بیان میشود.
شاید "سیمین بهبهانی"و "فروغ فرخزاد" را از پیشگامان شاعران تابو شکن بتوان نام برد.
در اسیر" فروغ فرخزاد "میخوانیم:
(سرشاراز تمامی خود سرشار میخواهمش كه بفشردم بر خویش
بر خویش بفشرد من شیدا را )
* به عنوان یه شاعر، فکر میکنید بزرگترین آسیب برای ترانه و شعر زنان چیست ؟
در جمع هایی که تاکنون در آنها حضور داشته ام، اساتید با درایت و دانش ادبی خود وبدون درنظر گرفتن ماهیت وجنسبت سراینده اشعار به نقد و بررسی می پرداختند.
اما متاسفانه گاهاً اشعار به دلیل اینکه از احساسات و روزمرگی های( زنانه) تراوش می شوند، مورد انتقاد قرار می گیرند.
اما این مهم کاملا مشهود است که شعر و زندگی را نمیشود از هم جدا دانست،چرا که شعر در لحظه لحظه های زندگی شاعر به خصوص بانوان که احساسی تر، نکته سنج تر و دارای روح لطیف تری هستند جاری است.
اگر بخواهند نگاهی مغرضانه به شعر زنان داشته باشند وحضور بانوان را کمرنگ ویا محدود کنند ادبیات دچار نقصان می شود.
همین حالا هم (زنان) فرصت های محدودی برای ظهور و بروز در عرصه هنر دارند، اما باز هم شاهد فعالیت ها و موفقیت های چشم گیرشان در عرصه هنر، به خصوص شعر هستیم که همه مرهون تلاش ها و پشتکارهای مستمر خود بانوان است.
*تا چه میزان اشعارتان متاثر از نگاه ها و قضاوتهای دیگران است؟
یا اینکه این موضوع مهم نیست و تابو شکنی می کنید و احساسات خود را بصورت روشن و عریان نمایان می کنید؟
بله.شدیداّ (خنده)
شاید یکی از دلایلی که نام کتاب اول خود را "تابو شکن " گذاشته ام به همین دلیل بوده است که کاملا سعی می کنم خود واقعی باشم و در اشعارم دست به خود سانسوری نزنم.
یادم هست در جلسه ای یکی از ( اساتید) نظرشان این بود که از شعر باید جنسیت شاعر را تشخیص داد.
ولی به گمان شعر زبان احساس ما است و در بیان احساسات و به تصویر کشیدن آنها نباید قضاوت و نگاه دیگران تاثیر داشته باشد.
به خصوص بانوان اهل قلم باید با صراحت تمام حرفها، احساسات و مشکلات خود را در اشعارشان بیان کنند.
"سیمین بهبهانی" از معدود شاعرانی هستند که احساسات خود را بی پرده و هنرمندانه به تصویر کشیده اند.
* دراشعار شما بیشتر جنبههای مختلف زندگی خودتان راجزء سوژههای شعرهایتان قرار میدهید یا بیشتر مشاهدات بیرونی رو توصیف میکنید ؟
اشعارمن برآمده از احساسات
درونی ام است.
گاهی عشق ،برخی خشم و گه شادی.
گاهاّ با دیدن یک برگ بر روی زمین، گهی جای پای مانده بر روی برف ها ،هر چیزی یا هر شخصی در ذهنم تلنگری ایجاد کند و باعث رقص قلمم بر روی کاغذ شود.
به طور کلی اگروقت وزمان کافی برای شعری بگذارم ، شاید شعر و دلنوشته ی بسیار زیبا و دلنشینی شود.
شاید به همین دلیل است که هیچ گاه سعی نکرده ام به زور شعر بسرایم ، مگر زمانی که سوژه ها خود به سراغم می آمدند و آنگاه کلمات ناخوداگاه در ذهنم پشت هم صف می کشیدند.
گاهی مدت های مدیدی شعری نمی سرایم.
* وحرف آخر
و در آخر باید این مهم را متذکر شوم که زبان هنر خصوصا شعر تنها زبان مشترک دنیا است.
اگر اشعار شاعران هر کشور را فارغ از ماهیت،جنسیت، نژاد آنها به صدها زبان ترجمه کنیم، باز هم زیبایی های خاص خود را دارند و مخاطب با شعر و احساسات شاعر ارتباط برقرار می کند.
امیدوارم به تمامی شاعران مخصوصا بانوان مجال داده شود تا خود و اشعارشان را بیشتر به دوستداران وعلاقمندان شعر و هنر معرفی کنند.
چرا که ( زنان ) زبان بیان جامعه هستند و نباید از انها غافل شد و یا آنها را نادیده گرفت.
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا مرجان یوسفی آذردخت تابو شکن کتاب تابو شکن مرجان یوسفی شاعر خبر ادبی