در رونمايي کتاب حواسم حلزوني مي شود مطرح شد
اختصاصی تارنا
به بهانه ی چاپ اولین مجموعه شعر خانم نرگس میریه با عنوان "حواسم حلزونی می شود" در ادامه مصاحبه ای بصورت پرسش و پاسخ با این مولف عزیز خواهیم داشت.
نرگس میریه متولد یکم فروردین هزار و سیصد و شصت و دو، کارشناس تربیت بدنی وعلوم ورزشی وعضو هیئت مدیره انجمن شعردزفول است.
حضورمستمروفعال ازدهه ۸۰ درانجمن شعردزفول ومحافل وهمایش وجشنواره های ادبی ایران و چاپ اثردرمجلات، روزنامه ومجموعه های تخصصی ادبیات را در کارنامه هنری خود دارد.
خانم میریه علاقه شما به شعر و ادبیات از چه سالی شروع شد ؟
دقیقا نمی دونم ولی مانند خیلی ها از دوران بچگی دنبال جهانی بودم که شاید برایش مبارزه می کردم که نتیجه و بازخوردش شعرشد.
یکی از کتاب های احمدشاملو رو به طور اتفاقی در پشت بام دیدم که سریع خواندمش ،هرچند هنوز نفهمیدم آن کتاب مچاله شده برای چه کسی بود.
از مبارزه گفتید، چه چیزی باعث شد از کودکی مبارزه کنید؟
در گام اول آرمان خواهی بود به هرحال در آن سن شاید خیلی از رنج ها را می دیدیم و آگاهی از پیرامون زیاد نداشتیم کلا یه انرژی بود شاید برای فراموشی جهان ناملایم، وشاید یه انقلاب وجودی.
سلام مرابه درد ها برسانید
به مجسمه ها
که حق هیچ مادری را ادا
نکردند
وخورشید
که شمشیرش راکج کرده بود
من سوغات یک چریک بودم...
چرا امسال که نزدیک دودهه از فعالیت ادبی شما میگذرد، تصمیم به چاپ مجموعه اشعارتان گرفتید؟
شاید دغدغه چاپ نداشتم واین که رسالت شعر را درجایی دیگری می دیدم و شاید درگیری های ادبی پیرامون، منو به سمت چاپ نمی برد اما یکی از دلایل مهم چاپ مجموعه شعرم، شجاع گل ملایری و نشر هشت بود که بعدازسال ها خداوند کمک کرد و به چاپ رسید
شجاع گل ملایری نویسنده شاعر،مترجم وانسان شریفی است که درکنارنبی شهبازی گرامی مدیریت نشر هشت را برعهده دارند. نشری که بتواند پروتکل های انسانی وادبی را به خوبی رعایت کند مسلما در چاپ آثار و انتشارات موفق خواهد بود.
خانم میریه لطفا مجموعه اشعارتان را از زبان خودتون معرفی کنید؟
" حواسم حلزونی می شود"
آفرینش شعرهای سال های دوروکمی نزدیک من هست و شایدبیان دغدغه هاورنج های بشروجهانِ جنگ ورویکردهای زن درجوامع و بسیاری از گفته هاوناگفته های من است که البته نظرمخاطبین وخواننده مهم تراست، ومن شاید در "حواسم حلزونی می شود" خودِخودباشم.
چرا شما در این مجموعه بدون مقدمه و پیش نویس مستقیم به سراغ شعر رفتید؟
کلا با مقدمه نویسی زیاد موافق نیستم چرا که یک مجموعه را باید مخاطب ببیند
بهتراست به مخاطب احترام بگذارم واین حق را بدم که درمورد این مجموعه مخاطبین آزادانه به چالش وبحث بنشینند
بقول نیما یوشیج: "با مقدمه نویس های ناقابل همدست نشوید که طرح مقدمه یی را بکشید تا مثل بوق در گوش مردم جا باز کنید که : بله شعر شما درجه اول است و شما بزرگترین شاعر زمان خود هستید!
گویا بارها برای شما گفته ام اما چه ضرر دارد که تکرار کنم: شما را زمان به وجود آورده است و لازم است که زمان شما را بشناسد"
البته باتوجه به وضعیت کنونی ادبیات شاید مقدمه نویسی روند خوشایندی نداشته باشد.
درآب تنی پروانه ها
اشتباهی رخ داده است
تسلیت مرابپذیر...نرگس میریه
مگر شما وضعیت کنونی ادبیات رو چگونه می بینید؟
متاسفانه باندبازی و رفاقتی گزینش کردن اثرها یکی ازموانع بزرگ است که باعث شده خیلی از شاعران خوب دیده نشوند هر چند ادبیات جهانِ شاعران است و باید همچنان امید داشته باشیم که هنوز انسان های باشرف وجود دارند و برای شعر زندگی دادند.
گفتید که دغدغه شما در این مجموعه سرزمین و زنانگی است، چه چیزهایی از سرزمین باعث تولد این شعرها شده؟ و نگاه شما به زن بودن در این سرزمین چه نگاهی هست؟
لازم به ذکراست که جهان من فقط زنان نبوده چراکه قلم مولف درراستای تمام جهان باید باشد ودردهای تمام جهان که چه بسا مرد باشد وچه زن باید بگویم که مردهای این سرزمین بارها مورد بی مهری قرارگرفته اند.
درسرزمین خوزستان شاید جنگ و ویرانی دلیل مهمی باشد برای نوشتن،
زن در مقایسه با سال های گذشته مسلما زندگی تازه تری داشته چراکه خوشبختانه نگاه جنسیتی به مراتب بهترشده باشد والبته پشتکار زنان هم فاکتورمهمی است که توانستند مسیر ادبی خود را مشخص تر کنند اما آنجایی زن بهتر می تواند ماندگار شود که تفاوت با مرد خویش نداشته باشه
از دیدگاه خودتان، شعر شما در این مجموعه چه تفاوت هایی با شعر دیگران دارد؟ آیا میشود مولفه هایی از اشعارتان دریافت کرد که مختص به شما باشد؟
تفاوت راکه باید دیگران بگویند و کلا من نمی توانم در وصف شعر خودم موردی بگم اما کلیشه گویی وسطحی نگری و وارد شدن به بازی های زبانی نامتعارف را نمیپسندم البته مقصود من معما گفتن نبود، من تلاش کردم که خودم باشم وسعی کردم تراوش های ذهنی من به مفهوم وتصویرخوبی ازشعر برسد ومخاطب را به لایه هایی ازدرون وبرون خود وارد نماید وشاید شعر باید مخاطب رابه دنیای جدیدی دعوت کند.
۳۹ قطعه شعر آزاد که اکثرا کوتاه هستند مجموعه شعر شما رو تشکیل میدند، چرا قالب آزاد؟ علاقه شما با شعر کلاسیک چطور است؟ تا الان شعر کلاسیک گفتید؟
مسلما تاثیرمتون قدیم وکلاسیک را در شکل گیری شعر سپید نباید نادیده بگیریم به شخصه کلاسیک رادوست دارم و اولین شعری که نوشته بودم یک مثنوی بود.
امادرحال حاضر با شعرسپید سپری می شویم وامیدوارم بتوانیم درجهان سپید،سپیدباشیم.
*خانم میریه شعر شما به نوعی بخشی از شعر خوزستان است، آینده ی شعر خوزستان رو چطور می بینید
باصراحت می توانم بگویم که خوشحالم درخوزستان هستم، شعرخوزستان هم مانندجنگ همیشه زنده است .
چشم ایران
سال های خون
وتمام جزیره برای آزادی ات بلورزاییدند
دودارث درختان نیست
وقتی کوچه برای دستانت خاک شد.
بچه های این توپ بازی
آب می خواهند
چشم می خواهند
وجنوب که داستان ایران شد...
شما الان دو دوره است که عضو هیات مدیره انجمن شعر دزفول هستید، از تجربیات خودتون در این زمینه بگویید؟
باعث افتخاروخوشحالی بوده که درکناردوستان وزحمت کشان هیئت مدیره ومسئول محترم انجمن بودم چراکه دوستان ادبی دردزفول بدون هیچ چشم داشتی به شعرخدمت کردن ومسلما حفظ کردن انجمن ادبی شهرستان ها درپیش برد و اهداف شاعران بی تاثیرنیست ومواجه شدن با سیرهدف ها ومتفاوت بودن سلیقه ها کار دشواری است وامیدوارم چشم اندازخوبی داشته باشد
و حضورزنان درمحافل ادبی هم چنان رنگ خوبی داشته باشه
خانم میریه چه حرفی برای مخاطبین « حواسم حلزونی می شود» دارید؟
حواسم حلزونی می شود
ازجهانِ من آمده وشایددرجهانِ شمابرود...
امیداست بخونن این مجموعه رووتمام دیدگاه هاوانتقادهای مخاطبین رابه دیده منت پذیراهستم.
برچسب ها: تارنا شعرنو نرگس میریه حواسم حلزونی می شود شعر خوزستان شجاع گل ملایری نبی شهبازی نشر هشت