1403/5/19   شعر امروز   کدخبر: 12949   نظر: 0   بازدید: 2382   خبرنگار: زهره رضوانی چاپ

لقب "تهمینه ایرانی" به ورزشکار المپیکی، شاهنامه‌پژوهان را به واکنش واداشت

تهمینه شاهنامه

انتخاب لقب "تهمینه ایرانی" برای ناهید کیانی، ورزشکار المپیکی ایرانی، توسط یک مجری صدا و سیما، با انتقاداتی از سوی شاهنامه‌پژوهان مواجه شده است. آنان معتقدند که تهمینه، دختر شاه سمنگان، از توران بوده و بیشتر به عنوان نمادی از عشق و وفاداری در ادبیات فارسی شناخته می‌شود، نه به عنوان یک جنگاور

به گزارش خبرگزاری شعر ایران-تارنا: تاریخ و شخصیت‌های اسطوره‌ای همچون تهمینه و سهراب، عمیقاً با تصاویری از عشق، وفاداری و قهرمانی آمیخته شده‌اند. این داستان‌ها نه تنها بازتاب‌دهنده تاریخ جوامع هستند، بلکه بسیاری از ارزش‌ها و ایده‌های فرهنگی و اجتماعی را نیز به تصویر می‌کشند.


تهمینه، به عنوان دختر شاه سمنگان و مادر سهراب، به عنوان یک زن قوی، دلیر و وفادار در تاریخ ادبیات ماندگار شده است. این اسطوره‌ها نشان می‌دهند که ارزش‌هایی مانند عشق، وفاداری و نیرومندی می‌توانند از هر سرزمین و هر زمانی برخاسته و بر جوامع تأثیرات عمیقی بگذارند.


درباره موضوع اخیر لقب دادن به یک ورزشکار با نام "تهمینه ایرانی" در المپیک، این موضوع ممکن است به عنوان یک اشتباه تاریخی تلقی شود، زیرا تهمینه در شاهنامه به عنوان یک شخصیت متفاوت و با ارزش‌های دیگری شناخته شده است او دختر شاه از توران زمین است و ایرانی نیست. البته میتوان این امر را به عنوان یک تلاش برای به یاد آوردن ارزش‌های ادبی و فرهنگی نیز دانست.


تهمینه را با عشق و وفاداری می‌شناسیم یا قدرت و جنگ‌اوری


تهمینه وقتی رستم بی باک پا در مرز سمنگان می‌گذارد تا رخش گم شده خود را پیدا کند در مهمانی شب نزد رستم می آید تا هم خبر پیدا شدن اسب را بدهد و هم  از شیفتگی خود به رستم می‌گوید که آرزویش داشتن پسری از اوست:


چنین داد پاسخ که تهمینه‏ ام

تو گویی که از غم به دو نیمه‏ ام


و حقیقتا تهمینه از دو بخش تشکیل شده است: تهم + ینه؛  تهم همان است که در تهمتن و رستم هم آمده و به معنای نیرومند و دلیر است و «ینه» نشانه تأنیت پس معنای نام او یعنی زن قوی هیکل و دلیر، زن نیرومند و زورمند.

تهمینه دختر شاه سمنگان است که مادر سهراب شد و پس از شنیدن ماجرای مرگ فرزندش بر مرگ سهراب آنقدر زاری کرد تا جان باخت.

به روز و به شب مویه کرد و گریست

پس از مرگ سهراب سالی‏ نزیست

سرانجام هم در غم او بُمرد

روانش بشد سوی سهراب گُرد


سهراب:

چو خندان شد و چهره شاداب کرد

ورا نام تهمینه سهراب کرد.

نام سهراب از 2 بخش تشکیل شده است: سهر +‏ آب Sohr یا Sehr به معنای سرخ و سرخآب در اینجا به معنای «دارنده روی سرخ» است.

شاید نام سهراب استعاره‏ای از عاقبت او باشد که در سن نوجوانی (12 یا 14 سالگی) به دست پدر کشته شد.


تهمینه به معنای نیرومند و دلیر است دختر شاه سمنگان است که مادر سهراب شد و پس از شنیدن ماجرای مرگ فرزندش بر مرگ سهراب آنقدر زاری کرد تا جان باخت.



ماجرای دیدار رستم و تهمینه و تشکیل خانواده موقت


رستم، پهلوان نامدار سیستان، برای شکار به نزدیکی‌های سمنگان، یکی از شهرهای مرزی توران، می‌رود. سمنگان، شهری است که تهمینه، تنها دختر شاه سمنگان، در آن زندگی می‌کند. پس از شکار و خوردن گوشت شکار، رستم برای استراحت به خواب می‌رود، اما زمانی که بیدار می‌شود، متوجه می‌شود که اسب وفادارش، رخش، ناپدید شده است. در حقیقت، چند تن از ترکان رخش را دزدیده‌اند. رستم از طریق ردپاها و نشانه‌ها، مسیر آنها را تا شهر سمنگان دنبال می‌کند و بدین ترتیب وارد این شهر می‌شود. آوازه رستم به گوش همه رسیده است، و شاه سمنگان او را به حضور می‌طلبد و شخصاً به رستم قول می‌دهد که رخش را پیدا خواهد کرد. به این ترتیب، رستم میهمان شاه سمنگان می‌شود.

همان شب، رستم پس از بزم و مستی به خوابگاهش بازمی‌گردد. نیمه‌شب، صدای آهسته‌ای او را از خواب بیدار می‌کند. در خوابگاه باز می‌شود و بانویی زیبا و خوش‌اندام، در همراهی غلامی که شمع به دست دارد، وارد می‌شود. او خود را به رستم معرفی می‌کند: تهمینه، دختر شاه سمنگان. تهمینه از رستم می‌خواهد که او را به همسری بپذیرد تا از او فرزندی به دنیا آورد. رستم نیز موافقت می‌کند و روز بعد، هنگامی که رخش پیدا می‌شود، بازوبند خود را به تهمینه می‌دهد تا چنانچه فرزندی از او زاده شد، نشانی از پدرش داشته باشد.

سهراب، فرزند رستم و تهمینه، پس از ۹ ماه به دنیا می‌آید. او از همان ابتدا تمام ویژگی‌های یک پهلوان را در خود دارد. هنگامی که سهراب ۱۲ یا ۱۴ ساله می‌شود، برای یافتن پدرش عازم ایران می‌شود. در این لشکرکشی، افراسیاب او را یاری می‌کند، اما هویت واقعی سهراب را از او پنهان می‌دارد تا جنگ حتمی شود. فاجعه رخ می‌دهد و سهراب به دست پدرش رستم کشته می‌شود. از نظر سیاسی، اتفاقات زیادی در پی این حادثه رخ می‌دهد که به‌طور کامل در شاهنامه بازتاب نیافته است، اما نهایتاً جسم خونین سهراب به سیستان، زادگاه و آرامگاه اصلی‌اش، بازمی‌گردد.

این خلاصه‌ای از حضور تهمینه در شاهنامه است. آنچه باعث نگارش این متن شد، لقب دادن "تهمینه ایرانی" به ناهید کیانی، دارنده اولین مدال نقره کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، توسط یکی از مجریان صدا و سیما بود. این لقب با انتقاد شاهنامه‌پژوهان و دوستداران شاهنامه مواجه شد، چراکه تهمینه در شاهنامه ایرانی نبوده، بلکه دختر شاه سمنگان از توران زمین است. علاوه بر این، او به جنگاوری معروف نیست و حضورش در شاهنامه بیشتر به عنوان نماد عشق پاک و وفاداری یاد می‌شود، نه جنگ‌افروزی و قدرت.


اتمام خبر/

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا اخبار شعر شاهنامه سایت شعر ناهید کیانی تهمینه ایرانی

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.