1400/04/10   شعر امروز   کدخبر: 1295   نظر: 0   بازدید: 2432   خبرنگار: شمیلا شهرابی چاپ

در گفتگو با تارنا مطرح شد:

رضا شالبافان: آفت شعر امروز، کمبود مطالعه صحیح و اصولی است

رضا شالبافان: آفت شعر امروز، کمبود مطالعه صحیح و اصولی است

رضا شالبافان شاعر و مدیر انتشارات مهر و دل به بهانه چاپ کتاب جدیدش به اسم " عیلام بعد از حمله ی آشورپانیپال " در گفتگو با تارنا از چالش های ادبی ایران گفت.

به گزارش تارنا - رضا شالبافان، شاعر، ناشر و متولد آذر ماه ۱۳۵۴ است. او سرودن غزل را از سال۷۴ با حضور در جلساتی که بهروز یاسمی و رحیم سعیدی‌ راد در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران برگزار می‌کردند، آغاز کرد.

رضا شالبافان شاعری است که تاریخ ادبیات ایران را به خوبی می‌شناسد و در اشعار او، همیشه نشانه‌ای از تاریخ وجود دارد.

به بهانه چاپ مجموعه غزل جدید «عیلام بعد از حمله ی آشوربانیپال» با ایشان به گفت‌وگو نشستیم.


آثارتان را برایمان معرفی کنید؟


در آینه ها ، پنجمین روز سال ساعت بیست، زندگی‌نامه‌ی مهرداد ششم ، تاریخ تغزل باستان و عیلام بعد از حمله ی آشوربانیپال که همگی مجموعه غزل هستند.


اشعار شما ارتباط مستقیم با تاریخ و تاریخ ادبیات کشور دارند؛ این تسلط بر تاریخ از کجا و با چه انگیزه‌ای در ارتباط است و از همه مهمتر، چرا اینگونه با احساسات شما آمیخته است؟

اگر فیلم‌های مصاحبه‌ی رزمندگان جنگ تحمیلی و حتی مردم کوچه و خیابان را نگاه کنید، یک ویژگی بسیار بارز در میان همه‌ی آن‌ها وجود داشت، آن هم این‌که همگی می‌خواستند حق تمام ستم‌دیدگان عالم را از تمام ستمگران عالم در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها بگیرند. جنگ برای آن‌ها، تنها جنگ ایران و عراق نبود بلکه جنگ همه‌ی ستم‌دیدگان عالم با همه‌ی ستمگران عالم بود. این دیدگاه، دیدگاهی بسیار شاعرانه و اندیشمندانه است؛ همان دیدگاهی که باعث می‌شود شما بتوانید با اشعار جاودان شاعران جهان، همزادپنداری کنید. همین است که در شعر حافظ، تنها یک انسان به نام حافظ در شیراز سده‌ی هشت نیست که از عشق می گوید، بلکه حافظ، سخنگوی تمام انسان‌های عاشق در تمام زمان‌ها و مکان‌ها می‌شود و همین حالت برای همه‌ی شاهکارهای ادبی عالم وجود دارد؛

همه‌ی شعرهای جاودانه ، فرازمانی و فرامکانی هستند. با این دیدگاه، شما خواه ناخواه پیوند بسیار نزدیکی با گذشتگان خواهید داشت؛ حضور گذشتگان را در زندگی و فضای امروز به عینه می‌بینید و برای شما رخدادهایی که در گذشته به پایان رسیده‌اند در زندگی امروز جاری هستند.

از سوی دیگر بارها شنیده‌ایم که باید از تاریخ درس گرفت. کسی که گذشته‌ی خودش را نداند و از آن درس نگیرد، مجبور می‌شود همان اشتباهات را تکرار کند. بیشتر ما این جمله‌ها را به عنوان جملاتی زیبا و اندیشمندانه شنیده و تکرار کرده‌ایم ولی باز هم راه خودمان را رفته‌ایم و چرخه‌ی اشتباهات تاریخی را تکرار کرده‌ایم.

از سوی دیگر، در ادبیات گذشته‌ی ما به دلیل کمبود منابع، تنها داستان‌هایی که دست‌مایه‌ی شعرها قرار می گرفتند یا داستان‌های قرآنی بودند یا شاهنامه و لیلی و مجنون؛ و اصولا منابع، محدود بود و این اندیشه‌های فرازمانی در دامنه‌ی چند داستان و روایت محدود می‌ماند و این محدودیت سبب تکرار تصاویر می‌شد.


هزاران تصویر از داستان لیلی و مجنون ساخته شد و زاویه‌ی بکر و دست‌نیافته، اگر نگوییم از بین رفت، بسیار اندک شد. 

ولی با پیدایش بن‌مایه‌های تازه، امکان خواندن دبیره‌ها و زبان‌های باستانی و افزایش دانسته‌های ما از روزگار باستان، ما  با دریایی از داستان‌ها و موضوعاتی مواجه هستیم که در ادبیات گذشته‌ی ما به دلیل ناشناخته بودن مورد استفاده قرار نگرفته و به همین دلیل جای کار و الهام بسیار زیادی دارد. 


 چه ارتباطی بین شعر و فلسفه وجود دارد؟ آیا می‌توان گفت: شاعران، فیلسوفانی ذاتی هستند که معمولا از ذات فلسفی خود فاصله گرفته‌اند؟


هر دانشی، دامنه‌ی تعریفی دارد و فلسفه دانشی‌ است که دامنه‌ی تعریفش «موجود بما هو موجود» است؛ یعنی موجودات را با وجه اشتراک وجود و هستی می‌سنجد، به همین خاطر دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر از سایر دانش‌ها دارد. همین است که می‌بینیم دانشمندان گذشته در هر رشته‌ای که تخصص داشته‌اند به فلسفه هم پرداخته‌اند.

 فلسفه، دانشی فراتر از فیزیک و شیمی و زیست‌شناسی است.

فلسفه، دانش اندیشیدن به جهان هستی به واسطه‌ی هستی آن است؛ به همین خاطر هیچ اندیشمندی نمی‌تواند به فلسفه بی‌تمایل باشد چون فلسفه، دانش پاسخ دادن به بزرگترین پرسش‌های هستی است.

 البته این موضوع با فلسفه زده شدن شعر متفاوت است؛ شاعر فیلسوف است ولی شعر، مقاله‌ی فلسفی نیست.


 با آمدن مهمان نه چندان خوش‌قدم کرونا و تعطیلی انجمن های ادبی، فضای مجازی، به‌خصوص اینستاگرام، خاستگاهی برای جولان دادن کسانی شده که دنبال اسم و رسم هستند. به نظر شما فضای مجازی بیشتر بر شاعر نمایی و شعر سخیف و بی‌محتوا تاثیرگذار است یا می‌تواند بر بالا بردن سطح نگارش شعر و دیدگاه شاعران نیز تاثیرگذار باشد؟


 فضای مجازی، یک ابزار و موقعیت است ولی نحوه‌ی استفاده‌ی ما از آن به خودمان بستگی دارد. شما ممکن است از یک خودروی بنز استفاده‌ی ناشایست کنید و خودتان را در دره بیندازید، ولی به‌این معنا نیست که خودروی بنز، ابزار نامناسبی است و باید آن را کنار گذاشت. فضای مجازی، نوعی امکانات، یک تریبون و یک وسیله‌ی ارتباطی است؛ و این به خودی خود خوب است. ولی اگر ما از این ابزار، بد استفاده کردیم، اشکال از ما است.

هر جا که تریبون باشد، این آفت هم پیدا می‌شود که عده‌ای را پیش از رسیدن به بلوغ فکری و شایستگی مطرح شدن، مطرح می‌کند.

 این اتفاق، تنها در فضای مجازی نمی‌افتد؛ در دنیای غیرمجازی هم همین است.


همین تهران پایتخت، مملو از تریبون است. فرد پیش از رسیدن به پختگی و شایستگی، تریبون‌های نامتناسبی نصیبش می‌شود و آفات خودش را به بار می‌‌آورد.

در گذشته کسی که می‌خواست دانشمند بشود، باید سال‌ها تلاش می‌کرد تا اهلیت خودش را به استادش ثابت کند، یا به قول تئاتری‌ها سال‌ها خاک صحنه خورده و پخته شود تا کم‌کم اجازه‌ی ورود پیدا کند. ولی امروزه فرد دو روز می‌آید داخل انجمن‌های ادبی شرکت می‌کند، چند شعر (البته مثلا شعر) می‌خواند و با حمایت چند تریبون، چند حامی ناوارد تر از خودش و سوت و دست و هورا، به سرعت خودش را در جایگاهی تصور می‌کند که کتاب چاپ کند، انجمن راه بیندازد، مانیفست بدهد و چند نفری را هم دوروبرش جمع کند که از لفظ استاد، خیلی راحت استفاده کنند؛ و این می شود  که «غوره نشده مویز می‌شود» و کسی که تند برود، پیش از این‌که بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد، خسته و دل‌زده می‌شود (البته که این آفت در هنرهایی مانند بازیگری سینما و خوانندگی، با شدت بسیار زیادتری رخ میدهد.)

 به اطراف نگاه کنید تا هنرپیشه‌های بسیاری را ببینید که یک شبه در بین مردم مطرح شده و سلبریتی شده‌اند در حالی که حتی وقت نکرده‌اند اسم چهار تا کارگردان سینما یا آهنگساز بزرگ جهان را یاد بگیرند.


ضعف ادبیات و شعر امروز را در چه چیزی می‌بینید؟ برای رفع این ضعف‌ها چه کسانی باید چه کاری انجام دهند؟


افزایش تریبون و وسایل ارتباطی سبب شده که بسیاری از هنرمندان و به‌طور مشخص بسیاری از شاعران، زودتر از این‌که غوره بشوند، مویز شوند.

من نمیدانم شاعری که تمام وقت در فضای مجازی می‌گردد، کی وقت کتاب خواندن و مطالعه کردن دارد؟ و آیا بی مطالعه می‌شود شاعر، نویسنده و یا هر شخص دیگری شد؟

چندی پیش با یکی از دوستان غزلسرا که فالور زیادی دارد، صحبتی در میان بود؛ به صراحت گفت غزل‌های سعدی زیاد هستند، چه کسی حوصله می‌کند و می‌تواند آن‌ها را  بخواند؟!


 فکر کنید؛ کمی فکر کنید شنیدن این حرف از یک شاعر غزلسرا، آن هم به قول خودشان نامی یعنی فاجعه!

یک غزلسرا حتی وقت نمی‌گذارد ۷۰۷ غزل سعدی را بخواند، دیوان شمس و بیدل پیشکش!

این می‌شود که شاعر، بدون دانستن گذشته‌ی ادبیات، تلاش می‌کند چرخ را دوباره اختراع کند.

 من بزرگترین آفت شعر امروز را کمبود مطالعه و دانستن می‌دانم.

یکی دیگر از بزرگترین آفات شعر امروز، نبود اندیشه است. ممکن است شاعران ما نظریات فلسفی و ادبی و زبان‌شناسی دیگران را حفظ شده باشند ولی از خودشان دکترین ندارند؛ برایمان نظرات دیگران و به‌ویژه غربی‌ها را ردیف میکنند ولی افسوس، یک سطر حاصل اندیشه‌ی خودشان را ندارند.


نظر شما درمورد فعالیت انتشاراتی‌ها در  وضعیت کنونی چیست؟


متاسفانه سرانه‌ی مطالعه در کشور ما به شدت پایین است؛ همین امر دست به دست وضعیت اقتصادی نامناسب مردم داده و وضعیت مطالعه و کتاب را در کشور ما به طرز اسفناکی پایین آورده است.

اگر یک  نگاه گذرا به تیراژ کتاب‌ها بیندازید، عمق فاجعه را درک می‌کنید.      

به‌طور کلی صنعت نشر در کشور ما، صنعتی ورشکسته است؛ کتاب‌فروشی‌ها از محل فروش نوشت افزار، امرار معاش می‌کنند.


ازفعالیت انتشارات «مهر و دل» برایمان بگویید؟

دو سال پیش به کمک دوستان، انتشارات «مهر و دل» کار خودش را آغاز کرد که متاسفانه با آغاز کرونا همزمان شد. می‌دانید که ۷۰ تا ۸۰ درصد فروش سالیانه‌ی انتشارات‌ها در نمایشگاه کتاب، صورت می‌گیرد که متاسفانه با شیوع کرونا نمایشگاه هم تعطیل شد. نمایشگاه مجازی هم نمی‌تواند جای نمایشگاه واقعی را بگیرد؛ این است که دو سال آغاز فعالیت انتشارات مهر و دل ، دو سالی کابوس‌وار شد. ولی خدا را شکر، به لطف خدا و همت دوستان توانستیم با چاپ بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب شعر و حضور در تمامی جوایز ادبی معتبر در زمینه‌ی شعر، آغاز فراتر از انتظاری داشته باشیم. تا چه پیش آید زین پس

وضعیت جامعه ادبی و فرهنگ و هنر را در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی چگونه ارزیابی می‌کنید؟


همان‌طور که عرض کردم دو سال اخیر با فراگیری کرونا، وضعیت نشر بسیار خراب شد؛ از طرفی دیگر، وضعیت اقتصادی نامناسب مردم و دولت به دلیل تحریم‌ها سبب شد که دست دولت هم در حمایت از صنعت نشر بسته شود.  

معمولا در چنین شرایطی، اول کالاهای لوکس و فرهنگی از سبد خرید مردم حذف می‌شود و رفع مشکل این صنعت هم برای دولت در اولویت های بعدی قرار می‌گیرد. وضعیت کلی جامعه‌ی ادبی و فرهنگ و هنر هم متاسفانه نامناسب بود. امیدوارم که پس از این، بیش از این به فرهنگ اهمیت داده شود.


برگزیده انتخابات این دوره انتخابات را از نگاه فرهنگی ، چگونه ارزیابی می‌کنید؟


امیدوارم شرایط بهتر شود و وضعیت فرهنگ و هنر کشور از پستوی فراموشی دولت‌مردان بیرون بیاید.

گالری خبر

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر شاعر اخبار شعر ترانه انتشارات مهر و دل رضا شالبافان عیلام بعد از حمله ی آشورپانیپال تاریخ ادبیات ایران

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.