1403/6/3   شعرنو   کدخبر: 12964   نظر: 0   بازدید: 2066   خبرنگار: سمیه بحرکاظمی چاپ

برگزیده اثر شش شاعر؛

قاصدک در گردباد گم می شود

ارسال شعر

شعرهایی از: رضا عباسی، میثم باقری فر، سمیه بحرکاظمی، هنگامه درخشان، نیکو طوفانی و پوریا پلیکان


رضا عباسی



زیبایی‌ات 

شفای دهانِ من 

بر دهانه‌ی قندیل و تاریکی

جنبشی عریان

بر لب‌هام 

که صحرا صحرا 

سال‌هاست

تبعیدیِ خویش‌اند

جنبشی

تا به یاد آورم 

آنچه از نیاکانم 

کلمه و آویشن  

بر الواح خویش 

نگاشته‌ام 

می‌گویم: 

دوستت دارم

لبالب 

مناجات می‌شوم

نجوای مرطوبِ رطب و 

آب‌های ازل

در سپیده‌دم دهانت

****************************************


میثم باقری فر


تو می‌روی

و خاطره ات پاورچین پاورچین

می رود

از لای نرده های دلسرد بالکن


قاصدک در گردباد گم می شود

گناه شاخه می ریزد

به گردن حیاط

دیگر چیزی نمی ماند

به یاد نارونی

که خشکیده

و زیر پایش خش خش می کند

گربه ای که می گذرد 

آرام

از خون گنجشک های پریده

از شاخه های هرس شده


****************************************


سمیه بحرکاظمی


سالهاست از انتظارم 

صدای قناری نمی اید 

سالهاست

سکوت 

نان درخون می زند 


چشمانم 

هر طرف می دود

پنجره ای کلاه از سر برنمی دارد


سرم 

دیوانه ای که انقدر پا کوبیده

سر از اسایشگاه روانی دراورده 

قلبم

قبری

که دستی از ان بیرون مانده


بیچاره استخوانم 

عرق مرگ در پیراهنش

خشک نمی شود

****************************************


هنگامه درخشان


شیوع پیدا کرده‌ام

رد پایم را در تاریخ منجمد شده‌ی 

یک فانوس دریایی دیده‌اند

درعجایب متروک...


تکثیر شده‌ام در حدود خفگی

حواشی تب دار یک انهدام...

 

پیدام کنید

نقشه‌ی سلولهایم را ترسیم کنید

پادزهرم را در جهان بپاشید

قرنطینه قرنطینه‌ام کنید...

*******************

خبرگزاری شعر ایران

****************************************


نیکو طوفانی


لبخند می‌زنی

محافظان لبخند تو را

در امنیت کامل

تا صفحه‌ی نخست روزنامه‌های فردا مشایعت می‌کنند

رنگ پریده‌ی خنده‌های تو

از دوش تابوت‌های ما

روتوش می‌شود


نوار غزه را بردار

بر حاشیه‌ی این کفن بدوز

و این بسیار مرده را دفن کن



امشب جنگنده‌های زخمی

به آشیانه باز می‌گردند

و پرهای سوخته‌شان را مادران

لای کتاب تاریخ نگه خواهند داشت


بگو دستخط تو

کنج ویرانه‌های معلمی پای سرو روستا،

عکس‌های تو

کنار کودکی نیمه‌ساخته در خاورمیانه

که رهاشده به حال خودش تا بعد از جنگ،

چه می‌کند؟


ردپای تو

مانده بر بغض‌هایی که دیگر عمل نمی‌کنند

برای کبوتران صلح دانه می‌پاشی

حالا خاورمیانه بر گنبد دردهایش

برگ‌های زیتون بیشتری می‌خواهد

که همه‌ی زخم‌ها را بپوشاند


****************************************


پوریا پلیکان


به آغوشم ادامه بده

آنقدر که پاهایمان به ریشه بدل شوند

دست‌هایمان به شاخه

و سرهایمان به دو کبوتر

که در آغوشِ هم به خواب رفته‌اند



****************************************

سایت شعر 






اخبار پیشنهادی

برچسب ها: پوریا پلیکان تارنا سایت شعر رضا عباسی میثم باقری فر سمیه بحرکاظمی هنگامه درخشان نیکو طوفانی

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط