1403/7/14   شاعر هفته   کدخبر: 12995   نظر: 1   بازدید: 1053   خبرنگار: زهره رضوانی چاپ

معصومه بشردوست

معصومه بشردوست

شاید بشود در «بن بست دویست و چهار» زندگی و دستاوردهای یک بانوی شاعر و نویسنده را قدم زنان تماشا کرد

به گزارش تارنامعصومه بشردوست، متولد سال ۱۳۵۵ در تهران، مترجم زبان انگلیسی و ویراستاری با سابقه است که از دوران کودکی به دنیای کتاب و ادبیات علاقه‌مند شد. او که در خانواده‌ای شش نفره بزرگ شد، عشق به کتابخوانی را از برادران و خواهرش آموخت. در کتابخانه چوبی کوچکی که پدرش برای آن‌ها ساخته بود، انواع رمان‌ها و آثار شاعران کهن و معاصر وجود داشت که برای او الهام‌بخش بودند.


بشردوست از دوران کودکی به شعر نیمایی علاقه داشت و نخستین شعرهای خود را در همین قالب سرود. معلم انشای او در دوره متوسطه همیشه به تشویق و حمایت از استعداد شعری او می‌پرداخت و از علاقه‌مندان دفتر شعرش بود. بعدها، علاوه بر شعر نیمایی، به سرودن شعر سپید و کلاسیک روی آورد و در تمامی این سبک‌ها دست به تجربه و آموختن زد. او همواره در مسیر یادگیری و نوآوری ادبی قرار دارد.


معصومه بشردوست علاوه بر شعر، در زمینه نوشتن داستان کوتاه و رمان نیز فعالیت کرده است. او در سال ۱۳۹۸ رمانی با عنوان "بن‌بست دویست و چهار" منتشر کرد و در سال ۱۴۰۲ نیز چند مجموعه شعر گروهی از جمله "انگورهای ناتمام"، "رقص شکوفه‌های بید" و "هم‌پیاله با شعر" را به چاپ رسانده است.

او درباره تجربه و حس نوشتن‌ چنین می‌گوید:

«خود نوشتن مهمتر است تا انتشار آن؛

می‌شود هر اتفاقی را بهانه‌ای برای نوشتن دانست؛ می‌شود نوشت؛ با پایانی نامعلوم و گم شد در میان حس‌هایی که مانند خودمان سرگردان و دلتنگ‌اند ...»


در ادامه یک چارپاره و رباعی از معصومه بشردوست را می‌خوانید:



دستهایم که غرق باران شد 

پشت دیوار باغ روییدم

چشمهایم به اسمان بود و

ریشه ای پای خاک پوشیدم


سبز کردم زمین قلبم را

لابه لای طراوت باران

شاخه هایم بهار پیدا بود

پای گلدان گوشهٔ ٔ ایوان


پشت دروازه های احساسم

راه سبز ی نوین نمایان شد

از دوباره  نوید دیدار و 

انتظاری نهفته؛ عریان شد


با خیال ستاره  بیدارم 

پای  فانوس روشن مهتاب

می نویسم صریح و بی پرده

حس خود را مداوم و بی تاب


قصه ای تازه را گرفتم سر 

از تب و تاب و خاطر دلبند 

پیچک شاد عشقِ  تو در تو 

بوسه ها زد حوالی لبخند


*********************************


آغوش گشودی که مرا جا بدهی 

با بوسه به من  لذت دنیا بدهی


اکنون که کمی عشق طلبکار شدم

ای کاش تو هم دل به دل ما بدهی



معصومه‌ بشردوست


اتمام گزارش/


اخبار پیشنهادی

برچسب ها: شاعر هفته سایت شعر معصومه بشردوست

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.