نقد و بررسی کتاب «سبک زندگی و مصرف فرهنگی»؛
به گزارش خبرنگار اختصاصی تارنا: نشست علمی نقد و بررسی کتاب «سبک زندگی و مصرف فرهنگی» اثر دکتر طلیعه خادمیان، دانشیار علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، با حضور دو منتقد برجسته، دکتر محمدمهدی رادان و دکتر بهرام پروین گنابادی، در فضایی علمی و پرنشاط برگزار شد. این نشست که به تحلیل دقیق و جامع ابعاد مختلف سبک زندگی و مصرف فرهنگی در ایران اختصاص داشت، بستری برای تبادل اندیشهها و ارائه نقدهای عمیق در این حوزه فراهم آورد.
نشست با توضیحات دکتر خادمیان درباره مفهوم «سبک زندگی» و پیشینه آن در ادبیات جامعهشناختی آغاز شد. او سبک زندگی را یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر دانست که بهویژه در دهههای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. وی توضیح داد که این مفهوم از دهه ۸۰ خورشیدی در ایران بهطور جدی وارد گفتمان پژوهشی شده و از آن زمان تاکنون مطالعات متعددی برای بررسی ابعاد گوناگون سبک زندگی انجام شده است. دکتر خادمیان به نقش دکتر محمد فاضلی، جامعهشناس برجسته ایرانی، در معرفی و گسترش این مفهوم در فضای آکادمیک ایران اشاره کرد و گفت: «کتاب حاضر، که به مصرف فرهنگی در جامعه ایران پرداخته، گامی مهم در واکاوی رفتارهای فرهنگی ایرانیان است و دادههای جمعآوریشده از ۲۹ کتابفروشی سراسر کشور، اطلاعات جامعی از الگوهای مصرف فرهنگی ارائه میدهد.»
یکی از نتایج کلیدی پژوهش، شناسایی سه سطح عمده در مصرف فرهنگی ایرانیان بود:
مصرف نخبگانی: این سطح شامل کالاهایی است که محتوای فکری عمیق دارند، مانند موسیقی کلاسیک، آثار فلسفی و ادبیات جدی.
مصرف میانمایه: این سطح به محصولاتی نظیر کتابهای روانشناسی عمومی و داستانهای پرفروش اختصاص دارد که اغلب با موضوعات انگیزشی یا موضوعات محبوب روز در ارتباط هستند.
مصرف عامهپسند: این نوع مصرف بر آثاری متمرکز است که بیشتر برای سرگرمی و برآوردن نیازهای عاطفی روزمره مخاطبان طراحی شدهاند.
دکتر خادمیان با ابراز نگرانی نسبت به کاهش مصرف کالاهای فرهنگی در سالهای اخیر، به عوامل متعددی اشاره کرد که این روند را تسریع کردهاند. او گفت: «کاهش قدرت خرید، گسترش شبکههای اجتماعی و افت جایگاه طبقه متوسط، از جمله دلایل اصلی تغییرات ساختاری در الگوهای مصرف فرهنگی جامعه هستند.» به گفته وی، این عوامل، نهتنها بر کیفیت بلکه بر تنوع مصرف فرهنگی تأثیر گذاشتهاند.
یکی دیگر از جنبههای مهم این پژوهش، بررسی تفاوتهای سنی و جنسیتی در الگوهای مصرف فرهنگی بود. یافتهها نشان داد که زنان بیشتر به آثار عرفانی و عاشقانه علاقه دارند، در حالی که مردان گرایش بیشتری به موضوعات تاریخی و سیاسی نشان میدهند. همچنین، جوانان زیر ۲۰ سال به شعر نو و داستانهای معاصر تمایل دارند، در حالی که افراد بالای ۳۰ سال به مطالعه ادبیات کلاسیک و آثار عرفانی روی میآورند. این تفاوتها نشاندهنده تأثیر عواملی مانند سن، جنسیت و سبک زندگی بر الگوهای فرهنگی است که نیاز به تحلیلهای عمیقتر دارد.
دکتر خادمیان در پایان سخنان خود بر ضرورت تطبیق سبک زندگی ایرانی با تغییرات اجتماعی و اقتصادی تأکید کرد. او گفت: «اگرچه سبک زندگی در ایران از پیشینهای غنی در فرهنگ سنتی برخوردار است، اما در دهههای اخیر با چالشهای متعددی در مواجهه با مصرف فرهنگی مدرن روبهرو شده است.» به گفته وی، تدوین سیاستهای فرهنگی جدید که بتوانند بین سنت و مدرنیته تعادل برقرار کنند، برای حفظ هویت فرهنگی جامعه ایرانی ضروری است. این سیاستها باید بهگونهای طراحی شوند که ضمن پاسخگویی به نیازهای نسل جدید، از ارزشهای اصیل فرهنگ ایرانی نیز صیانت کنند.
در ادامه نشست، دکتر محمدمهدی رادان با نگاهی انتقادی به روششناسی پژوهش، به کاستیهایی در تحلیل دادهها اشاره کرد. او گفت: «مصرف فرهنگی، تنها بازتابی از شرایط اقتصادی نیست، بلکه به عواملی همچون تغییرات فرهنگی، ظهور رسانههای دیجیتال و تحولات اجتماعی نیز وابسته است. در نتیجه، نیاز است تا پژوهشها به این عوامل زمینهای توجه بیشتری کنند.»
از سوی دیگر، دکتر بهرام پروین گنابادی با رویکردی تاریخی به موضوع پرداخت و تأکید کرد که سبک زندگی در ایران همواره تحتتأثیر آموزههای ادبی و اخلاقی کلاسیک، مانند آثار سعدی و حافظ، بوده است. او اظهار داشت: «این متون کهن، بهعنوان راهنمای زیست فردی و اجتماعی، تأثیر عمیقی بر الگوهای رفتاری ایرانیان داشتهاند. اما در دوران مدرن، این آموزهها نیازمند بازتعریف و انطباق با نیازهای معاصر هستند.»
دکتر محمدمهدی رادان در این نشست به بررسی تأثیرات ظهور فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر مصرف فرهنگی پرداخت و از فرهنگ بهعنوان محصولی ارزشمند در ذات خود یاد کرد. وی تأکید کرد که فرهنگ را نمیتوان تنها از منظر ابزاری برای توسعه اقتصادی یا اجتماعی نگریست، بلکه باید به ارزشهای ذاتی هر محصول فرهنگی، اعم از کتاب، فیلم یا موسیقی توجه داشت. به گفته او، این نگاه، ضروری است تا بتوان در مواجهه با تغییرات سریع فناوری و فرهنگ دیجیتال، هویت فرهنگی جامعه را حفظ کرد.
وی در ادامه با اشاره به مفهوم «مصرف متعالی»، آن را گونهای از مصرف فرهنگی دانست که معمولاً در میان طبقه نخبگان رواج دارد و بر ارتقای سطح فکری و معنوی تمرکز میکند. او گفت: «جامعه ایرانی در دهههای اخیر با چالشهایی در حفظ این نوع مصرف مواجه شده است.» به باور او، تغییرات سریع در الگوهای مصرف، بهویژه با ظهور شبکههای اجتماعی، موجب شده تا سطحینگری و مصرف فوری جایگزین تفکر عمیق و درک متعالی شود. این روند، نیازمند بازنگری در تعریف سبک زندگی ایرانی و طراحی راهکارهایی برای بازگشت به مصرف فرهنگی باکیفیت است.
رادان با تحلیل تأثیر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تیکتاک، اظهار داشت که این فضاها توانستهاند حتی مصرف فرهنگی عامهپسند را دگرگون کنند. او توضیح داد که از یکسو، دسترسی گستردهتر به محصولات فرهنگی را فراهم آوردهاند، اما از سوی دیگر، عمیق بودن مصرف را کاهش دادهاند. به باور او، محتوای کوتاهمدت و اغلب سرگرمکننده این شبکهها، جایگزین مطالعه عمیق و مصرف هنری معنادار شده و این تغییرات، الزامات تازهای برای پژوهشهای فرهنگی ایجاد میکند.
در پایان، او بر ضرورت بازنگری در پژوهشهای پیشین درباره مصرف فرهنگی و سبک زندگی تأکید کرد و گفت که تحلیل الگوهای جدید مصرف، بهویژه در فضای مجازی، میتواند مسیرهای تازهای برای هدایت فرهنگی جامعه باز کند. به اعتقاد وی، رویکردی تلفیقی که بین فرهنگ سنتی و مدرن ارتباط برقرار کند، میتواند راهکاری مناسب برای مواجهه با این چالشها باشد. چنین نگاهی نهتنها به حفظ میراث فرهنگی کمک میکند، بلکه به سازگاری با تغییرات جهانی نیز منجر خواهد شد.
دکتر بهرام پروین گنابادی، دیگر منتقد نشست، با رویکردی تاریخی به موضوع سبک زندگی پرداخت و ریشههای آن را در متون کلاسیک و آموزههای اخلاقی و عرفانی ایران جستجو کرد. او بیان داشت که اندرزنامهها و نصیحتنامههایی مانند «قابوسنامه» و «گلستان سعدی» نقش بنیادینی در شکلدهی به رفتارها و ارزشهای اجتماعی ایرانیان ایفا کردهاند. این متون بهعنوان راهنمای زیست فردی و اجتماعی، تأثیر عمیقی بر سبک زندگی ایرانی داشتهاند و مفاهیمی نظیر اعتدال، احترام متقابل و دوراندیشی را به نسلهای مختلف منتقل کردهاند.
وی همچنین به جایگاه اخلاقیات و عرفان در فرهنگ ایرانی اشاره کرد و گفت که این دو عنصر اساسی، پایهگذار الگویی خاص از سبک زندگی شدهاند که در آن معنویت و توجه به اصول انسانی جایگاه ویژهای دارند. به گفته گنابادی، ایرانیان با بهرهگیری از این آموزهها، توانستهاند شیوهای از زندگی را ارائه دهند که نهتنها به رشد فردی کمک میکند، بلکه تعاملات اجتماعی را نیز بهبود میبخشد.
با این حال، او تأکید کرد که دوران تجدد و مدرنیته، چالشهایی جدی برای انطباق این میراث فرهنگی با نیازهای سبک زندگی معاصر به وجود آورده است. تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، به همراه گسترش الگوهای جهانی، موجب شده تا بسیاری از ارزشهای سنتی در معرض فراموشی یا بازتعریف قرار گیرند. این چالشها ضرورت بررسی و بازنگری در متون کلاسیک و تطبیق آنها با شرایط جدید را بیش از پیش نمایان میسازد.
در پایان، گنابادی پیشنهاد داد که نهادهای آموزشی و فرهنگی باید بازخوانی متون ارزشمند گذشته را در دستور کار قرار دهند تا بتوانند این میراث را با نیازهای زمانه هماهنگ کنند. به باور او، این کار میتواند به حفظ هویت فرهنگی و تقویت سبک زندگی ایرانی کمک کند، درحالیکه آن را با تحولات مدرن نیز همسو نگه میدارد.
دکتر پروین گنابادی همچنین از ضعف سیاستهای فرهنگی در ایران انتقاد کرد و پیشنهاد داد که دولت با ارائه حمایتهایی نظیر یارانه کتاب، نقش مؤثری در گسترش مصرف فرهنگی ایفا کند. او تأکید کرد که بدون این حمایتها، مصرف فرهنگی بهویژه در میان اقشار ضعیفتر جامعه، رو به زوال خواهد رفت.
نشست نقد و بررسی کتاب «سبک زندگی و مصرف فرهنگی» با حضور صاحبنظران و منتقدان، فرصتی برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع پیچیده و مهم فراهم کرد. سخنان دکتر خادمیان و منتقدان، اهمیت پرداختن به این حوزه را برجسته ساخت و تأکید شد که با انجام پژوهشهای بیشتر و عمیقتر میتوان الگویی مناسب برای فهم و ارتقای فرهنگ در ایران ارائه کرد. این نشست با امیدواری برای آیندهای روشنتر در پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی به پایان رسید.
اتمام خبر/
برچسب ها: تارنا نقد کتاب سبک زندگی و مصرف فرهنگی طلیعه خادمیان محمدمهدی رادان بهرام پروین گنابادی