نامه هایی که پانزده سال محرمانه ماند
بررسی نامه های احمد شاملو به همسرش آیدا
شعر زندگی من است
حرف های تو مایه های اصلی این زندگی است
و مایه های اصلی این زندگی می باید باشد مثل...
«مثل خون در رگهای من » نامه های شاملو به آیدا است. آیدا همان که درخت خنجر و خاطره است؛ تعداد نامه ها مهم نیست که مثلا بیست نامهی عاشقانهی احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان است و یا سال نگارش آن که بگوییم در سالهای چهل و پنجاه نوشته شده است مهم این است که این عشق باعث تحولی در زیست ادبی شاملو شده که در ادامه با مروری بر نامه های شاملو به آیدا با تارنا همراه باشید.
نامه های ممنوعه تجدید چاپ شد
آیدا سرکیسیان همسر احمد شاملو بعد از پانزده سال صندوقچه خاطرات را گشود و اجازه انتشار نامههای یار سفر کرده اش را داد. از مجموعه ی این نامه ها کتاب مثل خون در رگ های من منتشر شد که ردپای حضور آیدا، با قلم احساس شاملو در آن بسیار خواندنی است و گفتنی است که تجدید چاپ آن تا امروز گواه این مطلب است.
در این نامه ها گاه مسائل ادبی و سیاسی روزگار نیز دیده میشود ودر خلال زندگی روزمره اش نام اشخاص سرشناس را هم میبینیم اما آنچه مشهود است همان عواطف سرشار شاعر است.
ابتدای کتاب این است و در ادامه پاسخ های آیدا به او را میخوانیم و انتهای کتاب هم تصویر هفده نامه با دستخط شاملو است که بدون تامل خواننده را سوار بر قالی خیال به سمت و سوی سالهای حیات این ابر شاعر رهسپار میکند بی شک یکی از مشهورترین وجوه زندگی شاملو همین رابطه عاشقانه اوست که مخاطب را به درک سوختن شمع و پروانه در یک زمان می رساند.
در بخشی از کتاب مثل خون در رگ های من چنین میخوانیم:
آیدای نازنین خوب خودم
آیدای من؛ این پرنده، در این قفس تنگ نمی خواند. اگر می بینی خفه و لال و خاموش است، به این جهت است ...
بگذار فضا و محیط خودش را پیدا کند تا ببینی که چه گونه در تاریک ترین شبها آفتابی ترین روزها را خواهد خواند. به من بنویس تا هردم و هرلحظه بتوانم آنرا بشنوم.به من بنویس تا یقین داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شبهای سفیدی. به من بنویس که می دانی این سکوت و ابتذال زاییده زندگی دراین زندانی است که مال مانیست، که خانه ی ما نیست، که شایسته مانیست.
به من بنویس که تو هم درانتظار سحری هستی که پرنده ی عشق ما در آن آواز خواهد خواند.
احمد تو -29 شهریور 42
آیدا؛
بگذار بی مقدمه این راز را با تو در میان بگذارم:
که من در عشق، بیش از هر چیز دیگر، بیش از لذت ها،
آتش و شور و حرارت آن را می خواهم ...!
بیش از هر چیز، شوق و شورش را می پسندم؛
و بیش از هر چیز، بی تابی ها و بی قراری هایش را طالبم ...
سکوت تو، شعر را در روح من می خشکاند!
شعر، زندگی من است.
حرف های تو مایه های اصلی این زندگی است ...
و مایه های اصلی این زندگی می باید باشد
"مثل خون در رگهای من... "
از نامه های "احمد شاملو" به آیدا
کتاب: مثل خون در رگهای من
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر ترانه رادیو تارنا احمد شاملو پایگاه خبری شعر آیدا سرکیسیان رادیو شعر TARNA نامه های احمد شاملو به آیدا مثل خون در رگهای من آیدای من احمد شاملو آیدا اشعار شاملو نامه های شاملو دانلود دکلمه شاملو