مشروح شانزدهمین جشن شعر خبرنگار
شانزدهمین جشن شعر خبرنگار با حضور جمعی از اهلی هنر در کافه کتاب فلسفه برگزار شد. در این مراسم کیانوش خانمحمدی خط خورده جشنواره شعر فجر جایزه اصلی این دوره را دریافت کرد.
در اختتامیه جایزه شعر خبرنگاران مطرح شد:
به گزارش تارنا، به نقل از ایسنا آیین پایانی شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال شعر ایران به انتخاب خبرنگاران، عصر روز شنبه یازدهم تیر ماه به میزبانی کافه «کتاب فلسفه» با حضور جمعی از شاعران و فعالان فرهنگی برگزار شد.
علیرضا بهرامی، شاعر ،خبرنگار و دبیر این جایزه از برگزیدگان این جایزه که سالهای اخیر از دنیا رفتهاند یاد کرد و گفت: در این فاصله ویروس کرونا عباس صفاری و بکتاش آبتین را که جزو برگزیدگان جایزه شعر خبرنگاران بودند، از ما دریغ کرد و به این بهانه جایزه میخواهیم از آنها یاد کنیم. البته چرخ گردون فرصتهای بسیاری را از ما گرفت؛ غلامرضا بروسان، محمدعلی سپانلو، سیمین بهبهانی، منصور اوجی، عمران صلاحی، علی نجفی و محمدعلی اسلامی ندوشن که از برگزیدگان کتاب سال و برگزیده بخش تجلیل از یک عمر فعالیت مستمر شعری بودند. در ۱۵ سال گذشته از جامعه داورانمان نیز سهراب رحیمی را دیگر نداریم که از داوران بخش ویژه ما بود. در این سال آیدین روشن، مجتبی گلستانی و هوشنگ چالنگی را هم از دست دادیم که یادشان در دلمان سبز است.
بهرامی با بیان اینکه تجلیل از یک عمر فعالیت شعری از ایدههای اولیه هیات موسس جایزه شعر خبرنگاران نبوده است، گفت: با انصراف شمس لنگرودی و سخنرانی او در مراسم پایانی نخستین دوره جایزه، عملا این بخش کلید خورد و در طول این سالها از یک عمر فعالیت شعری و شاعری احمدرضا احمدی، سیمین بهبهانی، عمران صلاحی، هوشنگ ابتهاج، یدالله رویایی، محمدباقر کلاهی اهری، ضیاء موحد، علی باباچاهی، جواد مجابی، مفتون امینی، منصور اوجی، محمدعلی اسلامی ندوشن و فرزانه خجندی تجلیل شده است. امسال نیز با نظر قاطع هیات داوران علیرضا طبایی، منتخب این دوره از جایزه شعر خبرنگاران در بخش یک عمر فعالیت شعری بود. او بینصیب از ویروس کرونا نبود و در زمستان دچار این ویروس شد و از آن زمان شرایط دشواری را گذرانده است، تا جایی که شرایط جسمی او اجازه حضور در این جلسه را به او نداد. خسارتی که بیماری کرونا به عرصه ادبیات زد جدی بود و آرزو میکنم روند بهبودی ایشان بدون وقفه جلو برود و به زودی در این جلسات حضور ایشان را داشته باشیم. البته آقای طبائی از برگزیدگان جایزه (در دوره دوم) نیز بود.
شاعری که در آستانه ۸۰ سالگی دنیال تجربههای جدید است
علیرضا بهرامی سپس درباره علیرضا طبائی، با خواندن متنی اظهار کرد: این روزها تقریبا همه چیز در مواجهه با عموم مردم در دست اختیار فضای مجازی افتاده است. چه شاعران درجه ۳ دیروزی که اکنون در صدر شبکههای مجازی نشستهاند و جولان میدهند. از این سخن تکراری اما مهم که «آنکه غربال به دست دارد، از پی میآید» بگذریم، واقعا در چند دهه دیگر که این زیورآلات فرو بریزد و فراموش شود، شاعران جولانده امروز در قیاس با شاعران تثبیت شده در گذشته چه وضعیت و جایگاهی خواهند داشت؟ ما خودمان را گول نمیزنیم، موضوع خیلی واضح است؛ اولا کیفیت ادبی ملاک است که از این نظر تکلیف روشن است. دیگر اینکه فضای وب هر چند سرعت انتشار بالایی به ارمغان آورده است اما به همین نسبت، به دلیل شرایط مختلف فنی و اقتصادی، مصداق همان باد هواست که در آینده، برای حوزههایی چون ادبیات، ماندگاری چندانی به ارمغان نخواهد آورد.
او ادامه داد: زمانی تصور این شد که آمدن تلویزیون مرگ کتاب را رقم می زند، زمانی هم فکر میکردند که اینترنت چنین خواهد کرد. اما بدیهی است که چنین نشد، کتاب و رسانه مکتوب انگار چنان خاصیتی دارد که به راحتیها بیتاثیر نمیشود. کافی است در همین حوزه مورد بحثمان، یعنی ادبیات، یک بررسی ذهنی ولو کوچک داشته باشیم. درباره آثار و صاحبان آثار مشهود خواهد بود که چه کسانی ماندگارتر بودند. درست است؛ آنها که به فرهنگ مکتوب تعلق داشتند و نیز به اصل کار و نه شعبده و هیاهو و تریبونها. علیرضا طبایی نمونه خوبی است برای چنین بررسی، او که ۷۸ سالگیاش مبارک ماست، کارش را از نوجوانی در شیراز آغاز کرد و با سفر به تهران برای ادامه تحصیل، این شانس را یافت که آثارش در بهترین مجلههای ادبی روزگار منتشر شود. پس از آن خود حدود ۱۵ سال مسئول صفحههای شعر مجله جوانان امروز موسسه مطبوعاتی اطلاعات بود، مجلهای بسیار عام پسند و به قول معروف "زرد" که صفحههای شعر وزینی داشت. بسیاری از نامآوران شعر این سالها از جمله حسین منزوی، محمدعلی بهمنی، عمران صلاحی و بسیاری از نسل شاعران بالیده در سالهای پس از انقلاب، یا کارشان را از آن صفحهها شروع کردند، یا در آنجا بالیدند و بعضا خوش درخشیدند. البته این حضور پس از پیروزی انقلاب و در جریان هیجانهایی که به اقتضای شرایط بود و بر تفکر چیره میشد، قطع شد.
این شاعر و روزنامهنگار سپس بیان کرد: علیرضا طبایی پس از آن، سالها در انزوا و سکوت خواند و نوشت، بین انتشار دو کتاب شعرش ۲۵ سال یعنی ربع قرن فاصله افتاد. از هر تریبون و محفل و هیجانی به دور بود اما نتیجه چه شد؟ آیا فراموش شد؟ اتفاقا در بازگشت، کتابش جایزه گرفت و با گذر زمان، نامش بیش از پیش نزد اهالی جدی ادبیات و شعر اعتبار یافت. یکی از ویژگیهای بارز طبایی در این است که همچنان و در هشتمین دهه زندگیاش، غزلسرایی است که ساحتهای نو را جستوجو میکند و تجربههایی پیشرو دارد. در زمینه ترانه هم که مشغولیت او در سالهای پیش از انقلاب بود، هر چه میگذرد، برخی از آثارش در نزد عام و خاص اقبال و اعتبار بالاتر مییابد و نامش به این واسطه سر زبانهاست. انگار این یک اصل اساسی است؛ هر چند آنان که هیاهو دارند، نسبت به آنهایی که در خلوت کار کارستان خودشان را میکنند و در کوتاهمدت بیشتر دیده میشوند اما واقعیت این است که در گذر زمان هی رنگ میبازند تا فراموش شوند. عمر جناب طبایی حالا حالاها دراز باد، حتی به اندازهای از ماندگاری آثارش که تا ابد است.
طبایی آینه روزگار خود است
در ادامه مراسم سعید زارعمحمدی - شاعر و عضو هیات داوران جایزه - در سخنانی بیان کرد: نسل ما شاعران دهه ۸۰ ،کمی دیر استاد طبایی را شناختیم، به واسطه اینکه سالها مجموعهای از او چاپ نشده بود، «شاید گناه از عینک من باشد» مجموعهای بود که بعد از سالها از او منتشر شد و ما خواندیم و متوجه ایشان شدیم.
او با اشاره به فعالیت طبایی در صفحه ادبیات مجله جوانان، گفت: او غالبا از کسانی شعر منتشر میکرد که از شهرستانها بودند. استاد بهمنی میگفت: «علیرضا طبایی از قدیمیترین رفیقان من است». طبایی بدون چشمداشت کار میکرد. او متعهد به شعر است و همیشه شعر را بزرگ میکند. طبع طبایی همیشه جوان بوده است. علیرضا طبایی یک تاریخ شفاهی از ادبیات دهه ۳۰، ۴۰ و ۵۰ است و مسلط به امور و اتفاقات ادبی و البته بزرگترین اتفاقی که ایشان رقم زد، مسابقات شعری بود که در مجله جوانان برگزار میکرد.
زارعمحمدی در ادامه شعرهایی از علیرضا طبایی خواند و گفت: طبایی در غزلهای خود دچار زخم و ناامیدی است، میتوان گفت ناامیدی و یأس از خصیصههای مجموعه «شاید گناه از عینک من باشد» است. طبایی شاعر غمگینی است. او در سال ۸۵ که از نظر ما سالهای خوبی بوده، شعرهایی سروده که ما اکنون به آن وضعیت رسیدهایم. طبایی همیشه آینه روزگار خود بوده است.
دبیر جایزه شعر خبرنگاران نیز در این قسمت به تاثیرگذار بودن علیرضا طبابی بر جریان غزل امروز اشاره کرد و گفت: غزل او در میان کسانی که غزلسرا بودند، الگو برداری شد. او ردیفهای غیر متعارف را در غزل آورد.
در ادامه با حضور موسی بیدج و محمود معتقدی از علیرضا طبایی با اهدای لوح تقدیر و تندیس جایزه به فرزندش به نمایندگی، تجلیل شد.
ستایشگر عشق و نکوهشگر کینه
احمد طبایی، نویسنده و فرزند این شاعر که به دلیل شرایط جسمانی توان حضور در مراسم را نداشت، پیام او را به این شرح خواند:
«اول از همه از اینکه سعادت حضور در جمع پرمهر شما عزیزان را به دلیل کسالت نیافتم، پوزش میخواهم و نیز میبایست مراتب خوشحالی خود را از ۱۶ ساله شدن «جایزه شعر خبرنگاران» ابراز کنم و این اتفاق فرخنده را به برگزارکنندگان این رویداد مستقل ادبی تبریک بگویم.
من همواره حامی و پشتیبان همه حرکتهای مستقل فرهنگی و ادبی که با هدف ارتقای جایگاه شعر و ادب پارسی انجام شده است، بودهام. آنچنانکه از بدو تاسیس «جایزه شعر خبرنگاران» چه در مقام شرکتکننده و چه به عنوان داور، با این جایزه همکاری کردهام.
امروز، پس از قریب به ۶۵ سال فعالیت مستمر فرهنگی و ادبی، وقتی به مسیر طی شده مینگرم، از اینکه در انجام رسالت فردی و اجتماعی خود به توفیق نسبی دست یافتهام، احساس رضایت میکنم. همواره در موقعیتهای مختلف چه در جایگاه آفرینش شعر و ترانه، چه در کسوت روزنامهنگار و چه در مقام آموزگار ادبیات، تلاش کردهام در جهت بالندگی سرزمینم ایران و فرهنگ و ادب گرانسنگش گام بردارم. سعی من بر آن بوده که حرمت قلم و اندیشه را پاس بدارم و بر تعهد انسانی خویش پای فشارم. ستایشگر عشق و دوستی و نکوهشگر کینه و دشمنی باشم. آزادی، عدالت و صلح را تحسین کنم و به پیکار با بیداد، تبعیض و خشونت برخیزم. از درد همنوعانم در گوشه و کنار جهان غافل نمانم و بارقه امید را در جانشان زنده نگاه دارم.
و اکنون، به راستی قدردان و مفتخرم! قدردان فرصتهایی که در اختیارم قرار گرفت و مفتخر به بهرهای که از این فرصتها بردم. و چه بهره و استفادهای شایستهتر و پسندیدهتر از آن که به جای بیرون کشیدن گلیم خود از موج دریا، همت خویش را صرف یاری رساندن به دیگران کنی؟
آری! مفتخرم که افزون بر کلاس درس، در ساحت نقد و نظر و در عرصه رسانه و مدیریت صفحات ادبی نشریات، هم آموختم و هم آموزش دادم، و از رهگذر این تلاش ۶۵ ساله، نه شاگرد که دوستان بسیاری از جایجای سرزمین اهوراییام، از اقوام گوناگون ایرانی با گویشها و لهجههای مختلف یافتهام که زبان شیرین پارسی و ادبیات دلنشین آن، واسطه این پیوند ناگسستنی بوده است.
در پایان مایلم از زحمات صادقانه جناب علیرضا بهرامی؛ دبیر محترم «جایزه شعر خبرنگاران» که با وجود همه دشواریها و ناملایمات، چراغ این رویداد مستقل ادبی را فروزان نگاه داشته است و نیز از حسن ظن داوران محترم این دوره از جایزه که از سر لطف، بنده را شایسته تقدیر دانستند، صمیمانه سپاسگزاری کنم.
پیروز و سربلند باشید.»
موسی بیدج نیز در حاشیه این تقدیر اظهار کرد: اعتراف میکنم، در نوجوانی، دو شنبه صبح کشیک میدادم تا مجله جوانان به قول شما زرد را بیاورند، بهخاطر دو صفحه شعر مجله و جناب آقای طبایی، البته من او را نمی شناختم، چند شعری برایش فرستاده بودم و آرزویم این بود که نام مرا بیاورد. او در پاسخ به یکی از شعرهایم نوشته بود «زیبا نوشتید اما آثار بهتر خود را برای ما بفرستید.» ۴۰ سال از این ماجرا میگذرد و من دلم به همان خوش است.
در ادامه مراسم پایانی شانزدهمین دورخ جایزه شعر خبرنگاران، علیرضا بهرامی درباره بخش شاعران بدون کتاب توضیحاتی داد و گفت: از کشورهای افغانستان و تاجیکستان نیز برای ما در این بخش شعر فرستادهاند و امیدواریم با این بخش با گعدههای جدیدی از شاعران ازجمله در حوزه شبه قاره و نیز آسیاس میانه آشنا شویم. به نظرم یکی از کارسازترین بخشها، بخش ویژه ما است در واقع فراهم کردن فرصت و فضایی که شاعران از اقصی نقاط کشور برایمان شعر بفرستند.
علیرضا بهرامی همچنین تاکید کرد: این جایزه مستقل است و در این سال ها حمایتی از هیچ جا نداشته و ما سعی کردیم اعتبار و آبرویی که داریم را حفظ کنیم و مراقب سرمایه خودمان باشیم. حضور شاعران در بخش ویژه ما بسیار دلگرم کننده بود.
او در ادامه برگزیدگان بخش شاعران بدون کتاب را معرفی کرد.
جواد مزنگی، شاعر مشغول تحصیل در روسیه و ثنا نصاری به دلیل اینکه در خارج از کشور اقامت دارد، در این نشست حضور نداشتند.
سپس با حضور پونه ندایی و سپیده نیکرو از محبوبه راد به عنوان برگزیده بخش شاعران بدون کتاب تجلیل شد.
همچنین با حضور صادق رحمانیان و عباس کریمی عباسی، از سبحان زنگی تقدیر شد و شاعران این بخش به شعرخوانی پرداختند.
محبوبه راد، برگزیده اول این جایزه در سخنانی کوتاه، گفت: باورم نمیشد که من به عنوان برگزیده انتخاب شدم. جایی مولانا از شمس میپرسد پس این زخم ها چه میشود؟ و شمس پاسخ میدهد نور از بین زخمها وارد میشود. اتفاقا من به این حرف رسیدم که از زخمها، دردها و رنجها نور وارد میشود.
همچنین عباس کریمی عباسی در ادامه مراسم با بیان اینکه مشارکت در این جایزه مایه افتخار من است، گفت: این جایزه استقلال ارزشمندی دارد و هیچگاه نخواسته از منظر مادی حمایت خاصی داشته باشد. با اینکه میتوانستند این کار را قبول نکردند تا استقلال جایزه حفظ شود. ما به واسطه فعالیتهایمان در سالهای اخیر جوایزی را برای تشویق فعالان فرهنگی ترتیب دادیم تا دلگرمی بیشتری به آنها بدهیم. امسال آقای رمضانی، مدیر نشر «یاد آرمیتا» به همراه آقای خبیر، مدیر موسسه مشرق زمین جایزهای را برای برگزیدگان بخش شاعران بدون کتاب در نظر گرفتهاند و کتاب چهار برگزیده یاد شده چاپ و توزیع خواهد شد تا صاحب کتاب مکتوب شوند.
در ادامه رمضانی و خبیر از علیرضا طبایی تقدیر کردند و همچنین هدیه ای را به رسم یادبود به محمود معتقدی اهداء کردند.
اجازه دهید شعر حیات طبیعی داشته باشد
در بخش پایانی این مراسم، علیرضا بهرامی دبیر جایزه شعر خبرنگاران اظهار کرد: به عنوان فردی که سالهاست در حوزه ادبیات، کتاب و نشر فعالیت دارم معتقدم نشر شعر ما شرایط بحرانی ندارد. نشر شعر در جوامعی که از قدرتهایی هم برخوردارند و اقتصاد آزاد دارند نیز با بحران روبهروست و شعر وضعیت خوبی ندارد. نشر شعر در دورههای تاریخی وضعیت درخشانی نداشته و نگاه مخاطبان بیشتر به فضای فانتزیتر مانند سینما و رمان بوده است. در سالهخای اخیر هم در دورههایی در حوزه شعر دچار افراط و تفریط شدیم. افراط از حضور کسانی بود که توقع تجاری از شعر داشتند. به نظر من الان با وجود وضعیت گرانی کاغذ شرایط واقعیتر شده است. الان نشز شعر در واقعی ترین زمان خود قرار دارد و فراز و نشیبها را هم از سر گذرانده است. شاعران اصالت واقعی دارند و شعر مخاطبان نسبی هم دارد. هیچ وقت چراغ شعر خاموش نشده است اما اتفاقاتی افتاد که مقداری آدرس غلط داده شد؛ حتی به رسانه ها و ناشران و جامعه مخاطبان. بر این اساس اکنون پیشنهاد میکنم اجازه دهند شعر حیات طبیعی خودش را داشته باشد تا شاهد تبلور کتابهای جدی در حوزه شعر باشیم.
در ادامه با حضور ارمغان بهداروند، حسین علیشاپور، سعید زارعمحمدی و پوریا گلمحمدی ، کتاب «ده و ده دقیقه و سی ثانیه» اثر کیانوش خانمحمدی به عنوان برگزیده بخش کتاب سال شعر ایران به انتخاب خبرنگاران معرفی شد.
جایزهای کوچک اما بزرگ
کیانوش خانمحمدی برگزیده این بخش در سخنانی اظهار کرد: تندیس جشنواره شعر خبرنگاران بسیار ارزشمندتر از جشنواره شعر فجر است. حواشی که برای کتاب من در آنجا به وجود آمد اما برای به دست آوردن جایزه نبود. بلکه علیه جو سکوت کردن بود؛ تا شاید کسی که بعد از من در این جایگاه قرار بگیرد حق او ضایع نشود. از اینکه در این جایگاه هستم واقعا دست و پای خودم را گم کردم. جایزه خبرنگاران، جایزه مهمی است، جایزه کوچک اما بزرگ، کم سر و صدا اما پررنگ، کم بودن نقاط منفی این جایزه است و پررنگ بودن از نقاط مثبت جایزه است. این جایزه سر و صدا و قیل و قال ندارد. الکی خود را بزرگ نمی کند اما بزرگ است.
کتابهایی از آرزو سبزوار قهفرخی، فریاد شیری، سیدمحمدرضا طباطبایی، سعید قربانیان، بهنام کشاورز دهدشتی، جواد گنجعلیزاده و رضا یاوری، دیگر نامزدهای این بخش بودند.
صابر سعدیپور، محمدرضا شالبافان، حمید یوسفی، مجید تیموری، سجاد بهارلو، مازیار فکری ارشاد، سیدمحمدطباطبایی و هادی خورشاهیان از دیگر حاضران این مراسم بودند.
اتمام گزارش /
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا کیانوش خانمحمدی ده و ده دقیقه و سی ثانیه محبوبه راد جواد مزنگی علیرضا بهرامی احمد طبایی شانزدهمین جشن شعر خبرنگار بکتاش آبتین نثا انصاری علیرضا طبایی