1401/04/29   یادداشت هفته   کدخبر: 1493   نظر: 0   بازدید: 3365   خبرنگار: بابک وهابی چاپ

بررسی برنامه قند پهلو

بابک وهابی : مرض قندپهلو‌

بابک وهابی : مرض قندپهلو‌

نقد برنامه قندپهلو نخستین برنامه طنز ادبیاتی که ابتدا مخاطبان زیادی را در بر گرفت تا این روزها که حال خوشی ندارد.

به گزارش خبرگزاری شعر ایران تارنا - بابک وهابی شاعر طنزپرداز  پس از دعوت به برنامه قند پهلو که به گواه کارشناسان حوزه طنز رو به افول است نقدی به این برنامه وارد نمود و یادداشت را به صورت اختصاصی در اختیار تارنا قرار داد.

او تشریح کرد:


به عنوان شاعر و طنزپردازی که میهمان دو سری آخر برنامه ی تلویزیونی قند پهلو بوده، تصمیم گرفتم دیدگاهم را در خصوص این رقابت تلویزیونی بنویسم تا هم پاسخی به سوالات متعدد مخاطب شعر و طنز ادبی باشد و هم نقدی -به امید خدا منصفانه- بر این برنامه!

این را هم همین ابتدا بگویم که به رسم رعایت اخلاق، می خواهم امانتدار آنچه که به شگردها و تمهیدات عوامل برنامه جهت ضبط و پخش در رسانه مربوط است باشم، و به همین جهت ناچارم از ورود به بخشی از ایرادات اجتناب کنم و قصدم از این نگارش، نقدی است سازنده و البته بی تعارف تا شاید هم مخاطب، نگاه واقع بینانه تری پیدا کند و هم برای تهیه کننده و عوامل برنامه  راهگشا باشد.

سابقه ی ذهنی من می گوید "سیما" ،هیچگاه اقبالی به ادبیات -در حالت کلی-  و شعر و طنز ادبی به معنای خاص نداشته و شعر طنز به عنوان یک شاخه ی ادبی، در مهجورترین حالت ممکن قرار دارد. شاید برنامه های شکرخند و قند پهلو، تنها کورسوی طنز ادبی در سیما هستند که البته پخش آن ها در شبکه های کم مخاطب "آموزش" و "شما" و آن هم در مقطع کوتاهی از سال ، گویای همه چیز است! و البته با شناختی که از سیاستهای  بسته و انحصاری تلویزیون  و فلسفه و کارکرد انتقادی و روشنگر طنز داریم ، ندادن تریبون به طنزپردازان خیلی عجیب نیست!

با همه ی اینها، به اعتقاد من، ایده ی قند پهلو برای یک رسانه ی شنیداری و تصویری، ایده ای بکر، خلاقانه و تصویری تازه از طنز ادبی رسانه ای است که اتفاقا علاوه بر سازگاری با ذائقه ی مخاطب شعر و طنز، به نوعی در  ذائقه سازی مطلوب برای مخاطب جدید نیز موفق بوده است و البته تداوم آن طی سالیان متمادی ، محصول خواست مخاطب و سادگی و صمیمیتی است که در ذات و هویت ایرانی آن نهفته است.

قند پهلو باید از چند نظر به خودش افتخار کند. اولین و مهمترین نکته، انتخاب مجری و اجرای مسلط و صمیمی آقای رضا رفیع است که از دید مخاطب حرفه ای طنز ادبی، فردی با سواد، با تجربه ،مسلط و مستقل است که مخاطب را به پیگیری برنامه ترغیب می کند.

از نکات برجسته ی دیگر تهیه کننده و عوامل کاربلد و حرفه ای برنامه هستند که با علاقه و عشق ، پیگیر تولید برنامه هستند. دکور برنامه از دیگر نکات تحسین برانگیز است که بخصوص در دوره ی آخر و دوره ی نهم که با محوریت کرونا ساخته شد، جلوه تصویری چشم نوازی داشت.

قندپهلو در دورانی که فضای مجازی گوی سبقت را از تلویزیون گرفته، مخاطب ادبیات و طنز را پای تلویزیون می نشاند و این بزرگترین دستاورد آن است.

به اعتقاد من ، توقف این برنامه اتفاقی تلخ است چون به طنز و ادبیات خدمت کرده، اما برای زنده ماندن خودش نیاز به تغییراتی بنیادی و کمک دارد.

حالا چرا نیاز به کمک دارد؟ 

به قول اکثر شرکت کنندگان طنز پرداز سری آخر برنامه ( فینال فینالیست ها)، متاسفانه فضای حاکم بر برنامه، سطح آن را به یک شوی تلویزیونی تنزل داده  و بخصوص در دوره ی فینال ، علیرغم حضور طنزپردازان خوب، ضعف های برنامه بیش از پیش نمایان شد!

من چند عامل را ریشه ی اصلی تضعیف قند پهلو می دانم.




در وهله اول، بی انگیزگی و عادی شدن برنامه برای تهیه کنندگان برنامه که منجر به بی برنامگی در تولید و ساخت برنامه بصورت ضربتی و عجولانه شده و به جای توجه به محتوا و ساختار ،صرفا به سرهم بندی و ساخت آن در کوتاه ترین زمان می پردازند . در دو دوره ای که من در برنامه ها حضور داشتم متاسفانه ضبط فینال مسابقه که طبیعتا مهم ترین و حساس ترین قسمت آن است، در ساعت 4 صبح و با عجله و در زمانی کمتر از زمان استاندار مورد نیاز (بر خلاف مرحله های قبلی) انجام شد و حتی برای جمع کردن برنامه  فینال ، برخی آیتم ها که می توانست در نتیجه ی رقابت موثر باشد، حذف شد که نشان می دهد کیفیت و محتوای برنامه ، دیگر اولویت اول دست اندرکاران تولید آن نیست!

ایراد اساسی دیگر در این برنامه، نوع نگرش عوامل به طنز پردازان و میهمانان طناز آن است! شاید در ذهن تهیه کنندگان ، دیده شدن شاعر در تلویزیون امتیازی ویژه و منتی است بر سر میهمانان که منجر به این نوع نگاه و رفتار های متعاقب آن می شود، اما بر خلاف این تصور باطل، آنچه به قندپهلو اعتبار می دهد حضور شاعران و طنزپردازان غالبا مطرح و تولید محتوای طنز ادبی است و اتفاقا با ذهنیت منفی مردم به صدا و سیما، برای شاعر طنزپرداز مستقل، نه تنها حضور جلوی دوربین سیما و تلویزیون اعتبار نیست بلکه چه بسا باید بابت این حضور، پاسخگوی مخاطب منتقد هم باشد! 

متاسفانه چنین نگاهی از سوی عوامل و بخصوص داور این برنامه، به شکل های مختلف نمود داشته و شرکت کنندگان در این رقابت تلویزیونی بارها شاهد حاشیه های ناشی از این نگرش، بخصوص در بخش داوری آن بوده اند!

قندپهلو در انتخاب محتوا و سوژه ی آیتمهای رقابتی دچار بیماری خود سانسوری است. اگر چه در طراحی سوژه ها و آیتمهای رقابتی، تلاش در ایجاد تنوع داشته اما به نظر می رسد، محدودیت های حاکم بر رسانه، طراحی آیتمها را به سمت سوژه های دم دستی و تکراری سوق می دهد که البته تا حدی قابل درک است، اما در هر صورت مانع تولید طنز فاخر و قوی توسط شاعر طنزپرداز می شود!

بر خلاف آنچه سازندگان برنامه سعی در القای آن دارند،فضای این برنامه گفتمان محور، و کاملا رقابتی است! اگر چه در کنار رقابت، نمی شود از جنبه ی سرگرمی و آموزشی آن گذشت، حضور دو داور به عنوان رکن اصلی مسابقه در کنار مجری و امتیاز دهی به اشعار به عنوان ستون اصلی برنامه و اعلام برنده ، یعنی اصل این برنامه رقابتی است که انگیزه شاعر برای شعر بهتر و رقابتی هیجان انگیز است! 

و اما ضعف اصلی و پاشنه آشیل قندپهلو که همواره مورد انتقاد و اعتراض شرکت کننده ها و مخاطب واقعی برنامه بوده ،داوری است!

ترکیب انحصاری و تکراری آقایان شهرام شکیبا و ناصر فیض در تیم داوری، که از اولین سری برنامه تا کنون در بسیاری موارد موجب سلب اعتماد شرکت کننده ها و مخاطب از نتیجه ی رقابت شده، نکته ی تاریک و مایوس کننده ی این برنامه است و اصرار تهیه کننده بر تکرار آن، حتی به این شائبه دامن می زند که به دلیل حمایت های خاص از عزیزان داور، تهیه کننده امکان تغییر داوران را ندارد که این خود دلیلی است بر تردید های جدی در رسالت و خروجی این برنامه!

از چند بعد می توان به بحث داوری قند پهلو پرداخت.اول اینکه در همه رقابت ها و حتی جشنواره های ادبی، شعر را بدون ذکر نام شاعر به داوران می سپارند تا اظهار نظر کند .حالا در شرایطی که آقایان داور سالها با برخی از شاعران رفاقت و رودربایستی دارند و برخی را اصلا نمی شناسند، دور از ذهن نیست که به جای شعر به شاعر امتیاز دهند!!

این برنامه گفتگو محور است و هر بخش سوژه و شعر مختص خودش را دارد و و داور باید بدون هیچ ذهنیت قبلی، صرفا به شعر همان آیتم امتیاز دهد! اما در سری نهایی که فینال فینالیست ها بود،با توجه به آشنایی دیرین داوران با برخی شاعران، کاملا مشهود بود که به جای شعر سروده شده برای همان آیتم، به سابقه ی شاعر امتیاز داده می شد!

جالب اینجاست که داوران محترم، برخی معیارها را در قضاوت تاثیر گذار می دانستند که در عمل به آن پایبند نبودند!

به عنوان مثال عنوان شده بود اگر شاعر بتواند از سوژه ی پیشنهادی شعر طنزی در یک بیت بسازد ، نسبت به فردی که در دو یا سه بیت طنز بسازد برتری دارد  و یا مثلا خط قرمز رقابت رعایت وزن و قافیه است اما در عمل دیده شد ،  شعر فردی در یک بخش ایراد وزن داشت و یا در سه بیت شعر گفت و اتفاقا امتیاز بالا گرفت!!! که البته فیلمش موجود است!

در فینال فینالیست ها اکثر شرکت کنندگان که از خوبهای طنز بودند داوری ها را غیر منصفانه می دانستند . اگر برنامه ی نهایی را دیده باشید حد اقل سه نفر از چهار فینالیست از خوبهای طنز بودند که اتفاقا یکی از این عزیزان، شاعر طنز پرداز مورد علاقه من است، اما در طول این رقابت ها به دلایل شخصی که دوستان می دانند، تمرکز نداشت و مستحق حضور در فینال نبود، اما با امتیازات داوران که ناشی از شناخت قبلی از این دوست گرامی است به فینال رسید و البته نکته ی مهم در این نوع رقابت این است که شعر طنز گفتن بر اساس سوژه ی پیشنهادی و بداهه، کار هر کسی نیست و حتی یک طنز پرداز خوب ممکن است در این نوع رقابت فاقد توانایی لازم باشد!

برنامه ی شب آخر دوره ی فینال فینالیست ها ، اوج تحقیر قندپهلو و آینه ی تمام نمای افتضاح قضاوت و عدم برنامه ریزی و البته سانسور بود! آنجا که به جای اعلام برنده بر اساس امتیاز دهی، بیشتر وقت برنامه صرف تعارفات شد و از شرکت کننده ها سوال می شد که نحوه ی تعیین برنده به چه صورت باشد، که نشان از وجود رودربایستی با شرکت کننده ها داشت و البته در پایان، مخاطب برنامه متوجه نتیجه نهایی نشد! در کنار این اتفاق، دو آیتم ضبط شده رقابت فینال، در پخش تلویزیونی حذف شد و جمع بندی امتیازات هم اشتباه بود! !!

متاسفانه خروجی این رقابت  به دلایلی که گفته شد، معرف طنز و استعداد طنز ادبی فاخر نبوده و  طبیعتا دوره آخر قند پهلو نشان داد این برنامه به بن بست رسیده و به دلایل موصوف از جمله اصرار بی جهت و معنی دار بر عدم تغییر داوران محترم یا تغییر ساختار قضاوت و امتیاز دهی داور ( مثلا بدون آگاهی از نام شاعر) ، معرفی طنز ضعیف به جای طنز فاخر به مخاطب، نگاه غیر منصفانه و تحقیرآمیز به میهمانان و شاعران طنز پرداز به عنوان اعتبار اصلی برنامه، عدم زمان بندی مناسب برای اجرا و ضبط برنامه بخصوص در شب پایانی و فینال رقابت، عدم طراحی سوژه های اجتماعی و به دور از پیش سانسوری و البته پایین بودن  ظرفیت نقد پذیری و طنز اجتماعی در رسانه  که دست شاعر برای تولید طنز اجتماعی و فاخر را می بندد، نیاز به بازبینی جدی دارد!

اگر چه برگزیده شدن در چنین فضای غیر منصفانه ای نمی تواند ملاک ارزیابی شاعر طنزپرداز باشد، اما تصور برتری با فرد برگزیده چنان می کند که  توقع تبلیغات بیلبوردی و بنری و برگزاری جشن پیروزی پیدا کند و ترغیب شود به برگزاری کارگاه طنز و تا آخرش را بخوانید! در دوره نهم هم اتفاقات عجیبی افتاد که انتخاب سوال برانگیز  فرد برگزیده  سوالات و ابهامات زیادی در ذهن مخاطب ایجاد کرد! و  به جهت همان امانتداری که پیش تر گفتم از ذکر مصداق ها می گذرم  که البته با وجود فیلم ها، بازبینی آیتمها و  نمراتی که داده شد، آیتم به آیتم امکان پذیر است!

موضوع بحث، صرفا دو داور محترم برنامه نیست و با این ساختار حتی اگر داوران دیگری باشند باز هم رد رفاقت و حمایت وجود خواهد داشت. البته آقای ناصر فیض را شاعر و طنزپردازی توانا و در قضاوت نسبت به آقای شکیبا دقیق تر و منصف تر دیدم اما در خصوص امتیاز دهی آقای شکیبا فکر می کنم اگر از نام شاعر مطلع نبودند امتیازاتشان کاملا متفاوت بود و البته نگاه توام با غرور و ادبیات تحقیرآمیز نسبت به برخی شرکت کنندگان، نقد بنده بر رفتار ایشان است و البته به نظرم جایگاه مجری برای ایشان شایسته تر از قضاوت بود .اگر چه همانطور که قبل تر اشاره کردم  جناب رضا رفیع را در  جایگاه مجری به عنوان یکی از نکات قوت برنامه می دانم.

در هر صورت، امیدوارم صدا و سیما اقبال بیشتر و ویژه تری به ادبیات و بخصوص طنز ادبی داشته باشد و برنامه ی ارزشمند قندپهلو  که از نزدیک شاهد زحمات طاقت فرسای عوامل و  تیم حرفه ای پشت صحنه اش بودم، با تغییر رویکرد هوشمندانه در برنامه ریزی و داوری منصفانه و نگاه توام با احترام به شاعران طنزپرداز میهمان، تداوم داشته و خروجی اش بر خلاف آنچه اتفاق افتاده، معرفی طنز فاخر و استعداد های حقیقی شعر و حقیقت باشد! آرزو بر جوانان عیب نیست!!

با احترام

بابک وهابی

انتهای یادداشت /



اخبار پیشنهادی

برچسب ها: یادداشت هفته خبرگزاری شعر تارنا شعر طنز بابک وهابی قندپهلو برنامه قند پهلو نقد قندپهلو بابک وهابی قندپهلو نقد مرض قندپهلو‌

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.