مد شاعری تن پوش جدید بازیگران؛
بررسی بازیگران سینمایی که پا به دنیای شعر و شاعری گذاشتند.
به گزارش خبرگزاری شعر ایران - تارنا : بسیار دیده و شنیدهایم که فوتبالیستها بازیگر شدهاند، نویسندهها به عرصه بازیگری راه پیدا کردهاند، بازیگرها مجری یا خواننده و گاهی گالری عکس گذاشتهاند و یا دست به قلم بردهاند. در این مد جدید .که از انگشتان هنرمندان مجموعه شعر ، داستان کوتاه و رمان میچکد، ناشران معتبر هم بینصیب نیستند. گفتنیاست این آثار از نظر حرفهای قابل نقد است زیرا بیشتر دلنوشته و وبنوشته است که البته توجه بسیاری را نیز به خود جلب کرده است.
برخی آثار ادبی بازیگران و افراد مطرح سینما و تلویزیون به شرح زیر است:
تینا پاکروان؛ کارگردان سریال خاتون کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» و مجموعه شعر «دیشب در حوالی یک انار گم شدم» را نوشته است. او این شعر را در صفحه اینستاگرام خود از همین مجموعه با عکسی از فیلم اینجا شهر من بود درباره خوزستان به کارگردانی خودش منتشر کرده است.
قطره قطره درد را چکیدم
بسازم زخمی ز گناه نمیدانم چی
همسرم زخمی به گناه عاشقی
کودکم میچکید اشک را
درد را
همسایگان میبستند در را
و آب بسته بود
و آب بسته بود
امیر آقایی؛ با مجموعههای «بیدها در باد»، «دختر ماه هفتم»، «میتوانستم سر به هوایت باشم» و همچنین مجموعهی «زمان به وقت ما همیشه ابتدای نیمه شب است» که توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است. این نمونه شعر از مجموعه «میتوانستم سر به هوایت باشم» انتخاب شده است.
«این خانه به شعر میماند
و چالش عنکبوتهای امیدوار
بر چهار گوشهاش
به زندگی
اصلا
جاروبی باید تمام زندگی را
میدانی
این حوالی زندگی را چشم انتظار دیدهام ….»
افسانه بایگان و دفتر شعری با عنوان «مِهر مکتوب» که نشر ایشیق به چاپ رساند.
اشاره به شعر «طوقی» از دفتر مهر مکتوب
«مرا عهدیست با یادت
که گرمای حضورت را
میانه نیمههای شب
به دست واژههای شعر بسپارم»
مریم پالیزبان با مجموعه شعرهایی با عنوان «خوابهای من هر روز صبح با دیدن تو تعبیر میشوند» که توسط نشر بنگاه منتشر شد.
معروفترین شعر پالیزیان با نام «من قوی هستم» چنین است:
هر صبح
قبل از اینکه خورشید بیرون بیاید
و با نورش داد بزند
“من قوی هستم”
از جایم بلند میشوم
اشکهای دیشبم را پاک میکنم
تمام کسانی را که دوست دارم، بیدار میکنم
برای صرف صبحانه به آشپزخانه میبرم
در را رویشان قفل میکنم
و همه آنها میفهمند که گول خوردهاند!
آنجا حمام است! آن هم حمام آب سرد!
همه چیز را آتش میزنم
سرم را میتراشم
داد میزنم:
“من قوی هستم”
خورشید میترسد
و دیگر بیرون نمیآید.
پالیزبان با فیلم سینمایی «نفس عمیق» شناخته شده است.
رسول ادهمی و سه دفتر شعر با عنوانهای «پیر خواهر»، «لک لکها مادرم را بردند» و «دنیا بدون تو یکی دو شماره تنگ است»
ادهمی بازیگر سریال پرده نشین است.
بیا لباس هم باشیم و
دکمهدکمه روی تن هم بوسه بدوزیم
دلم میخواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طوری که عطر تنمان گیج شود
و آغوش نفهمد چه کسی
آن یکی را بیشتر از آن یکی دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمیها
که نمیدانی تار عاشقتر است یا پود
خوشم میآید!
اندیشه فولادوند از نمونه های موفق حوزه شاعر-بازیگر محسوب میشود، او در کنار شعر به سرایس ترانه نیز مهارت دارد و بخشی از ترانه های او توسط رضا یزدانی اجرا شده است.
بخشی از مجموعه شعر «عطسههای نحس»:
این روح خسته هر شب، جان کندنش غریزیست
لعنت به این خودآزار، سیگار پشت سیگار
پای چپ جهان را، با ارهای بریدند
چپ پاچههای شلوار، سیگار پشت سیگار
در انجماد یک تخت، این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار، سیگار پشت سیگار
بر سنگفرش کوچه، خوابیده بیسرانجام
این مرده کفن خوار، سیگار پشت سیگار
صد صندلی در این ختم، بیسرنشین کبودند
مردی تکیده بیزار، سیگار پشت سیگار
تصعید لاله گوش، با جیغهای رنگی
شک و شروع انکار، سیگار پشت سیگار...
او با شعر فرم « بلی بلی بَ بَ بَ بلی اما» در فضای مجازی بسیار حاشیه ساز شد.
الهام پاوهنژاد؛ با «هشت صبح هشت اسفند» که انتشارات دریچه به چاپ رساند به جرگه شاعران پیوست.
متن زیر هم یکی از شعرهای الهام پاوهنژاد است:
«نارنج قاچ میکنم آن سوی پیشخوان ایستادی
لبخندت
دستت
دستم میلرزد
خون
خیال حضورت را باطل میکند.»
لیلا اوتادی نیز کتاب شعری با عنوان «در بهشتی که کلاغی نیست، مترسک هم نیست» را توسط نشر مروارید منتشر کرد. شعرهایی شبیه نثر پلکانی:
«کلبه را سوزاندم
تا دلگرم شوی
سرد شدی
من سر دامنهی کوهستان
منتظرم»
بهاره رهنما؛ مجموعه شعر «زن باران» نخستین کتاب سروده بهاره رهنما است که در بین کاربران فضای مجازی بسیار سر و صدا کرد و مورد نقد اهالی ادب قرار گرفت.
او چند مجموعه داستان و نمایشنامه نیز منتشرکرده است، یکی از اشعار او:
«بگذار نام تمام دختران زمین را کنار نامت بشنوم
روی دفترچه هایت
لابه لای کاغذهایت
در میانِ خواب هایت
نام تمامی لیلی ها و شیرین ها و شهرزاد ها را
من به صدا کردنِ نامم در ساعاتِ بی قراریت قانعم
آنگاه که حوصله هیچ نام دیگری را نداری صدایم کن
تا سراسیمه بیایم
و تمام روزگار پاییزیت را
در لحظه بهار کنم
کافی است در روزهای سخت صدایم کنی:
بهار
من زنِ ساعاتِ بیقراریام...»
انتهای خبر /
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر سایت شعر اشعار تینا پاکروان اشعار امیر آقایی اشعار بهاره رهنمایی اشعار افسانه بایگان اشعار مریم پالیزبان اشعار اندیشه فولاوند اشعار رسول ادهمی اشعار لیلا اوتادی اشعار بهنوش بختیاری الهام پاوه نژاد