1401/12/07   شعرنو   کدخبر: 1595   نظر: 0   بازدید: 1359   خبرنگار: شمیلا شهرابی چاپ

هما سامانی : احترام به شعر، احترام به انسان است

هما سامانی : احترام به شعر، احترام به انسان است

شعر سپید به خاطر تنوع در مضامین و به خاطر رهایی از عروض تحمیلی شعر عرب، شاعران بیشتری را به خود جذب می‌کند

به گزارش خبرگزاری شعر ایران -تارنا: «هما سامانی» که شاعری سپید سرا و از خطه سرسبز شمال کشور است از سال ۱۳۹۱ مسئولیت «انجمن ادبی پروین» را در اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی بندر انزلی عهده دار است. او که در همین شهر ساکن است با همت خود و تشویق دوستان مجموعه اشعارش را در قالب شعر سپید بزودی منتشر خواهد کرد.


با توجه به اینکه شما «هما سامانی» شاعری سپید سرا هستید، بفرمایید چرا شعر سپید یا آزاد توانسته است شاعران بیشتری را نسبت به قالب شعر کلاسیک به خود جذب کند؟


از آنجا که یکی از شاخه‌های شعر نو،شعر سپید است. شعر سپید به خاطر تنوع در مضامین و به خاطر رهایی از عروض تحمیلی شعر عرب، شاعران بیشتری را به خود جذب می‌کند. شاعر سپید سرا در شعرش از تصاویر پیرامون خود بهره می‌برد و باید گفت احساس و ایماژ همان تصویر در آن بسیار قوی است.



از مولفه‌های شعر سپید، فرم و ساختار مکثر است. آیا این یک مزیت است یا ضعف محسوب می‌شود؟


یک مزیت است، چرا که فرم و ساختار مکثر باعث می‌شود که شاعر راحت‌تر حرف دلش را بزند و مانعی در ابراز احساسات خود در بافت زبان احساس نمی‌کند.


شعر آزاد یا سپید در ایران تا چه اندازه از اشعار ترجمه شده‌ی شاعران جهان تاثیر پذیرفته و آیا مضامین و فرم در شعر سپید توانسته معنا و مفاهیم فلسفی و اجتماعی را به مخاطب منتقل کند؟


شعر آزاد و شعر سپید از همان آغاز به وسیله‌ی ترجمه‌ی شعر شاعران فرانسوی و... وارد ایران شد و نیما یوشیج نیز خود از این ترجمه‌ها بسیار بهره گرفت. صد البته که شعر سپید به وسیله شاعرانی مانند: رضا براهنی، سپانلو، رسول یونان، مهرداد فلاح، فرشته ساری، کسری عنقایی، بهزاد خواجات و... توانست انواع مفاهیم اجتماعی و فلسفی را به مخاطب ایرانی انتقال بدهد.


در تقابل شاعران کلاسیک و سپید کدام جریان شعری غالب‌تر است و دلیل آن چیست؟ آیا این نظریه که دوران شعر کلاسیک به سر آمده است از نظر شما درست است؟


در بین مخاطبان خاص، قالب سپید بیشتر طرفدار دارد 

اما در بین مخاطبان عام، همچنان قالب‌های کلاسیک مورد پسند و اقبال عمومی است .به هیچ وجه دوره‌ی شعر کلاسیک تمام نخواهد شد و دعوای بین سپید و کلاسیک به نفع هیچ کدام از گروه‌های ادبی نیست و جز اتلاف وقت فایده‌ی دیگری ندارد.



به نظر می‌رسد پس از شیوع و اقبال از شعر سپید و آزاد در بین شاعران معاصر قالب شعر نیمایی تا حدود زیادی به محاق رفت. دلیل آن چیست؟

شعر نیمایی به خاطر سرودن شاهکارهای ادبی‌اش در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، پر رنگ ماند و اما پس از وفات شاعران قدرتمند آن زمان، از  دوران افسانه‌ای فاصله گرفت و دیگر شاعران توانایی در آن حد ظهور نکردند. اگر شاعران خوب کشور  درسال‌های اخیر، به سمت قالب سپید گرایش یافتند بیشتر به دلیل آن بود که بتوانند حرف‌های گفته نشده‌ی این قالب را به خوانندگان منتقل کنند.





وضعیت کنونی در فضایی شعر را چگونه ارزیابی می‌کنید و فردای شعر ایران چه سمت و سویی خواهد داشت؟

شعر امروز ایران یا خیلی خاص و محدود به خواص است (مثل اکثر اشعار سپید)یا خیلی عام و به شدت شعارگونه (مثل اکثر اشعار کلاسیک) است

امیدوارم شاعران خوبی در آینده ظهور کنند که به دور از حُبّ و بغض‌های شخصی، بین همه‌ی گروه‌های جامعه ارتباط برقرار کنند و نگذارند که ادبیات بیشتر از این به حاشیه کشیده بشود.

به عقیده شما با توجه به شرایط کنونی فرهنگی و اجتماعی حاکم در جهان بخصوص ایران شاعران معاصر ما در پردازش به مضامین اجتماعی انتقادی یا عاشقانه باید به سراغ کدام مولفه‌ها بروند؟ شاخصی وجود دارد.

شاعران باید بیشتر به مضامینی اشاره کنند که در عین شخصی بودن، به احساسات پاک بشری (که مخصوص همه‌ی انسان‌های کره‌ی زمین است) متصل باشد، مثل: عشق، آزادی، برابری و...

و از سرودن اشعار آبکی و تاریخ مصرف‌دار بپرهیزند.


شعر امروز بیشتر نمادگرایی و تصویرسازی است یا مفهومی و معناگرا است؟ موفق‌ترین شاعران چگونه توانسته‌اند با مخاطبین خود ارتباط برقرار کنند؟

شعر امروز بیشتر تصویرساز و معناگرا است (البته در موضوعات سیاسی و اجتماعی به سمت نماد و مفهوم هم گرایش پیدا می‌کنند) 

شاعران خوب ایران چه در گذشته و چه در دوره‌ی معاصر، شعرهایی سرودند که در یک مجموعه‌ی موفق قرار داشت؛ مجموعه‌ی محکمی از احساس و تخیل و فرم و اندیشه؛

ممکن نیست که یکی از این چهار رکن ناقص باشد و شعر، برای همیشه، موفق و ماندگار گردد!


با توجه به اینکه سال‌ها مدیر انجمنی فعال در استان گیلان هستید نقاط ضعف و قوت در مسائل شعر و ادبیات و آنچه پایداری انجمن‌ها را تهدید می‌کند و یا برعکس فرصت‌های طلایی را در اختیار انجمن‌ها می‌گذارد را بیان کنید؟


نقاط ضعف: اولین نقطه ضعف بعضی از انجمن‌ها، نقدهای سلیقه‌ای و نابه‌جای بعضی از اعضای آنهاست که باعث دلسردی شاعرانِ نوقلم می‌گردد. ضعف دوم (که تهدید بزرگی نیز به حساب می‌آید) دعواهای قالب" کهنه" و" نو" و جوگیریِ گروه‌های شعری در مقابل یکدیگر است که همیشه شاعران انجمن  را به سمت کینه و دشمنی کشانده و هیچگاه، هیچ سودی برای ادبیات به همراه نداشته است.


نقاط قوت: آشنایی شاعران با شعر یکدیگر و به روز شدن و تقویت نقاط مثبت در آثار ادبی از مهمترین دستاورد انجمن‌ها است. می‌توان به این نکته هم اشاره کرد که شاعران، با جمع شدن در کنار یکدیگر از تنهایی و اندوه روحی خویش می‌کاهند و برای قلب دردمند خود، پناهگاهی در انجمن می‌جویند؛ همان پناهگاهی که همواره جامعه از دادنِ آن به شاعران و نویسندگان خودداری کرده است.


در انجمن، جوانترها از شاعران قدیمی و دلسوز مطالب بسیاری می‌آموزند، چه در شعر سپید (فرم و بازی‌های زبانی و ایجاز و ایماژ و...) و چه در شعر کلاسیک (انواع بحرهای عروضی و محور عمودی و افقی ابیات و...) و چنانچه نقد های قوی و منصفانه ارائه گردد، کانون‌های ادبی به شکوفایی استعدادهای جوان کمک شایانی خواهد نمود.



حرف آخر:

و اما حرف آخر، همان حرف اول است: شعر، تمام شدنی نیست، چون انسان تمام شدنی نیست.

برای شعر هر چقدر قدر احترام قائل شویم در حقیقت برای مقام "انسان" و احساسات پاک او ارزش قائل شده‌ایم.

کم کاری در این زمینه، خسارات جبران ناپذیری برای همه‌ی جوامع به خصوص جامعه‌ی ایران عزیز به همراه خواهد داشت.


پایان‌ گفت و گو/

گالری خبر

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر ترانه شعر سپید شعرنو شمیلا شهرابی سایت شعر هما سامانی انجمن ادبی پروین

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.