1401/12/18   شعر امروز   کدخبر: 1598   نظر: 0   بازدید: 1179   خبرنگار: زهره رضوانی چاپ

تخصیص روز ویژه زنان

روز جهانی زن

روز جهانی زن

روز ویژه زنان در ابتدا رنگ و بوی سیاسی و حزب‌گرایی به خود گرفت اما رفته رفته آمیزه‌ای از روز زن، روز مادر و روز ولنتاین شد. 


به گزارش خبرگزاری شعر ایران-تارنا: پیشنهاد تخصیص «روز ویژه زنان» با عنوان «روز جهانی زنان» در سال ۱۹۷۷ با تصویب توسط سازمان ملل، به یک جریان اصلی جهانی تبدیل شد.

هر چند در ابتدا رنگ و بوی سیاسی و حزب‌گرایی به خود گرفت اما رفته رفته آمیزه‌ای از روز زن، روز مادر و روز ولنتاین شد. و در عرصه حقوق بشر خودنمایی کرد. همین امر ما را ترغیب کرد تا در ۸ مارس به معرفی برخی از زنان نامدار، الهام‌بخش و تاثیر گذار ایرانی بپردازیم.



فروغ فرخزاد:


فروغ شاعر نامدار و کارگردان تک اثری ماندگار است با عنوان «خانه سیاه است». هر پنج دفتر شعر او در قالب فرا نیمایی بود و آثارش به زبان‌های انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شده است. گفتنی است گناه معروفترین شعر فروغ است.


حیاط خانه ی ما تنهاست

حیاط خانه ی ما

در انتظار بارش یک ابر ناشناس

خمیازه میکشد

و حوض خانه ی ما خالیست



سیمین بهبهانی:


سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی، معلم، نویسنده، شاعر و غزل‌سرا معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. جنبش غزل نوین با پیشوایی سیمین بهبهانی از اهمیت بسیاری در دهه هفتاد دارد. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند. سیمین و فروغ در رقیب در دوره خود بوده‌اند. و ماجراهای شنیدنی از آنها به یادگار مانده است.


من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزان

من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را


جان را که مه آلود و زمستانی و قطبی ‏ست‏

با گرم‏ترین پرتو خورشید بیارا


از دیده بر آنم همه را جز تو برانم‏

پاکیزه کنم پیش رخت آینه‏ ها را


من برکه ی آرام وُ تو پوینده نسیمی‏

دریاب ز من لذت تسلیم و رضا را


گر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد

آمد که کند شاد و دهد شور فضا را


هر لحظه که گل بشکفد آن لحظه بهار است‏

فرزانه نکاهد ز خزان ارج و بها را


می ‏خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم‏

پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا را


از باده اگر مستی جاوید بخواهی‏

آن باده منم، جام تنم بر تو گوارا



غزاله علیزاده:


فاطمه علیزاده معروف به غزاله علیزاده، کار ادبی خود را از دهه چهل و با انتشار داستان‌های کوتاه در مشهد آغاز کرد. او خالق رمان ماندگار «خانه‌ی ادریسی‌ها» است. همه 

غزاله علیزاده را با همین داستان بلندش و با پایان اندوهناکی که بر زندگی خود کشید و با آن چشمان درشت از پس یک عکس سیاه و سفید می‌شناسیم.


در خانه ادریسی‌ها می‌خوانیم:


جوان تبسمی کرد: «اذیت نکن! کتاب یگانه چیزی‌ست که نیاز به محافظ ندارد.»

چشم‌های وهاب دودو زد: «چرا؟»

«چون به تملک در نمی‌آید»

«از دید شما هیچ چیز مالکیت نمی‌پذیرد.»

جوان سر را پایین انداخت، سطری خواند و زیر لب گفت: « بله، احساسِ تملک غریزه‌ای عقب‌مانده است.»

« ولی هر آدمی میل دارد چیزهایی را هر چند محدود، از آن خودش بداند و من به دو چیز وایسطه‌ام: خاطره‌ای از کودکی و کتابخانه ام.»



سیمین دانشور:


وی را با عنوان نخستین زن داستان نویس ایران می‌شناسیم که به صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. منتقد، مترجم و مدرس دانشگاه بود. «سووشون» اثر ماندگار و پرفروش و پرخواننده سیمین دانشور است او همسر جلال آل احمد بود.


بعضى آدم‌ها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد مى‌برند. خیال مى‌کنند این گل نایاب تمام نیروى زمین را مى‌گیرد. تمام درخشش آفتاب و ترى هوا را مى‌بلعد و جا را براى آنها تنگ کرده، براى آن‌ها آفتاب و اکسیژن باقى نگذاشته. به او حسد مى‌برند و دلشان مى‌خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش. (رمان سووشون – صفحه ۱۴)



گلی ترقی:


نویسنده ایرانی ساکن فرانسه است و از بهترین خاطره‌نویس‌های ایران است. طبق گفته خودش، نویسندگی را از پدرش به ارث برده‎ است. از نگاه او دنیا، آدم‌‌ها، همه شخصیت‎های یک رمان‌اند. وی در آثارش از مسائلی که دغدغه‌ی مردم است، به ویژه مهاجرت، صحبت می‌کند. از داستان‌های او می‌توان به «بزرگ بانوی روح من»، «اتفاق» و «دو دنیا» اشاره کرد. فیلم درخت گلابی به کارگردانی داریوش مهرجویی که در ۱۳۷۶ ساخته شد اقتباسی از داستان «درخت گلابی» گلی ترقی است.



زویا پیرزاد:


رمان نویس ارمنی تبار و اهل ایران است که در سال ۱۳۸۰ با رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» جوایزه ارزنده‌ای دریافت کرد. او آثارش را به زبان فرانسوی ترجمه کرده است از دیگر آثار او «عادت می‌کنیم» و «مثل‌ همه عصرها» است.


اگر دلت گرفته...سکوت کن،

این روزها کسی معنای دلتنگی را نمی فهمد !


مثل همه عصرها_ زویا پیرزاد


"عادت  کرده. به بی‌اعتنایی‌ها و سردی و سر فرو بردن "آرتوش" به روزنامه و سوال هر شبش برای اعلام پایان روز: چراغ‌ها را تو خاموش می‌کنی یا من؟ "


چراغ ها را من خاموش می‌کنم 



مهشید امیرشاهی:


او نویسنده، طنزپرداز، مترجم و روزنامه نگار ایرانی است. بسیاری از آثار مهشید امیر شاهی توسط ناشرین خارج از کشور مانند نشر باران در سوئد به چاپ رسیده است. رمان‌های در حضر و در سفر به ترتیب انقلاب اسلامی و زندگانی تبعیدیانی که در تلاش مبارزه با نظام برآمده از انقلاب هستند را به تصویر می‌‌کشد. این دو رمان در رده پرخواننده‌ترین آثار ادبیات تبعید محسوب می‌شوند.


برشی از داستان کوتاه «مه دره و گرد راه» نوشته‌ی مهشید امیر‌شاهی

«چند پرنده سفید، به سفیدی مهی که در چین تپه‌ها و لابه‌لای برگ‌ها جا کرده بود، در هوا بال زدند و چرخیدند. زن به بهانه دنبال کردن یکی از آن‌ها به طرف مرد برگشت. مرد جاده را نگاه می‌کرد.

زن فکر کرد: نه پرنده‌ها را می‌بیند نه مرا.

و وقتی سر برگرداند پرنده‌ها هم دیگر نبودند...»



شهرنوش پارسی‌پور:


او در ژانر داستان کوتاه و رمان قلم می‌زند و

داستان‌هایش به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است و از سوی هجدهمین کنفرانس پژوهش‌های زنان در آمریکا، به عنوان زن سال برگزیده شد. این داستان نویس اهل کرمانشاه قبل از انقلاب ۵۷ تهیه کننده برنامه زنان روستایی بود که از تلوزیون ملی ایران هم پخش می‌شد و به دلایلی استعفا داد.

او خالق آثار ادبی‌ای چون «سگ و زمستان بلند» که در آن توجه عمده‌ای به مسائل زنان دارد. کتاب «زنان بدون مردان» و «طوبا و معنای شب» و کتاب «خاطرات زندان» که به نوعی زندگی نامه خودش است، از دیگر آثار او و همچنین «کمی بهار»  تازه‌ترین اثر اوست. گفتنی است «کمی بهار» بررسی یک خانواه گسترده ایرانی در چند نسل است که وی کوشیده است تا تحولات زن ایرانی را که منجر به تحول مردان نیز می‌شود را در این رمان بررسی کند. وی اکنون دهه هفتاد زندگی خود را سپری می‌کند.

اتمام خبر/


اخبار پیشنهادی

برچسب ها: تارنا فروغ فرخزاد خبرگزاری تارنا سیمین بهبهانی خبرگزاری شعر و ترانه غزاله علیزاده سیمین دانشور گلی ترقی زویا پیرزاد مهشید امیرشاهی شهرنوش پارسی‌پور روز جهانی زن هشت مارس روز جهانی زنان سازمان ملل حقوق زنان حقوق بشر 8 مارس

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.