چمن حکایت اردیبهشت میگوید؛
اول اردیبهشت سالروز درگذشت علامه محمد اقبال لاهوری و درگذشت سهراب سپهری و درگذشت محمد تقی ملک الشعرای بهار است و با توجه به اینکه این روز مصادف است با روز بزرگداشت شیخ اجل سعدی شیرازی بزرگ باور همه ادب دوستان این است که باید روز ادب پارسی باشد.
به گزارش خبرگزاری شعر ایران- تارنا : آنچه از شواهد تاریخی به دست آمده است سعدی در شیراز متولد شده است. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده نام او را «مصلح بن مشرف شیرازی» خوانده است که متخلص به سعدی است. اهل ادب به او لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ را دادهاند.
زمان دقیقی از زاد روز مبارکش نیست و به حدس و گمان سال ۶۰۶ هـ. را میدانند.سعدی در همان محل تولدش رشد و تربیت یافت. در روزگار جوانی بعد از فوت پدرش شیراز را ترک میکند و به عراق، شامات، لبنان، یمن سفر میکند. در جبل لبنان با صالحان و زاهدان سر و سِر و رفت وآمدی داشته است و در بلاد عرب در سالهای جوانی عاشق میشود.
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
او از هم صحبتی با «شهاب الدین سهروردی» بی بهره نبوده ک شیخ بزرگ صوفیه محرم و معتمد خلیفه و سلاطین عصر خود بوده است.
مدتی در بغداد روزگار سپری میکند و تحصیل میکند. مکررا به سفر حج رفته میرفت و در همین سفرها در حلب عاشق میشود. به قول خودش عاشق یک زن بدخوی و بهانه جوی عرب میشود.
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
در صنعا کودکی را از دست میدهد و در همین مسافرتها بلاد عرب شخصیت دنیا دیده سعدی شکل میگیرد. ظاهرا به شرق سفرهایی داشته که اختلاف است که شاید اینها موهومات سعدی بوده و خیال پردازی کرده است.
اما گفته شده سفری هم به سومنات هند و کاشغر و بلخ و بامیان... داشته است.بعد از روزگار میانسالی عزم شیراز میکند و دلش به هوای شیراز میتپد.و به قول خودش:
سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد
مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
به هر حال به شیراز بر میگردد و در یک بادیه در نزدیکی شیراز که محل استراحت مسافرین بود زندگی میکند. به درگاه اتابک ابوبکر پسر سعد زنگی راه پیدا میکند و آنها هم به احترام از او یاد میکنند.
یکی از آثار نثر استاد سخن، گلستان است که میتوان گفت مشهورترین اثر سعدی در نثر است که یک دیباچه و هشت باب دارد.
نثر گلستان موزون است یعنی اگر بعضی ارکان جملهها را پس و پیش کنیم مصرعهای عروضی شکل میگیرد. زبان گلستان فصیح و ساده و استوار است و حاصل تجربههای شیخ در سفرهای طولانیست و در آن دنیای واقعی را با همه زیباییها و زشتیهایش معرفی میکند. گلستان آمیخته با شعر و احادیت و عبارات و اشعار عربی است.
از آنجا که در مدارس ما این کتاب تدریس میشود جالب است بدانیم که کتاب گلستان از همان اول که سعدی نوشت در مدارس و مکتب خانهها تدریس شد و این به خاطر شیوهی نویسندگی زیبای او و مضامین باارزش آن است.
گلستان سعدی باب چهارم
در فواید خاموشی
ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت. گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همیدهی؟ گفت: از بهر خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان:
گر تو قرآن بر این نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی
ازدیگر آثار منثور سعدی، مجالس پنجگانه (ارزش ادبی،وتاریخی دارد)،نصیحة الملوک (رساله ای درباره سیاست)، رساله عقل وعشق (از نامش مشخص است ک موضوعش در مورد عقل،وعشق است و در اون عشق رو بر عقل رجحان داده)
از آثار منظوم(شعر) استاد سخن، بوستان یا سعدی نامه است که دنیای آرمانی شاعر ما سعدی شیرین سخن است بوستان به نظم است و در بحر متقارب(همان وزن شاهنامه) نوشته شده است یک مقدمه و ده باب دارد و بیش از چهار هزار بیت دارد.
قسمتی از شمع و پروانه بوستان:
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
محمد تقی بهار ملقب به ملکالشعرا
تخلص به «بهار» شاعر، ادیب و نویسنده که (مقالات سیاسی و اجتماعیاش در طوس با امضای «م. بهار») بود او روزنامهنگار (در مشهد روزنامه نوبهار را تاسیس کرد) و تاریخنگار و یک مرد سیاستمدار ایرانی که در زندگیاش همواره آزادیخواه و ایراندوست باقی ماند.محمد تقی بهار مشهدیست و زاد روز مبارکش ۱۸ آذرماه ۱۲۶۵خورشیدیست. پدرش میرزا محمد کاظم متخلص به صبوری بود شاعر و عنوان ملک الشعرایی داشت. آموخته های بهار از کودکی بود. در هفت سالگی شاهنامه فردوسی را نزد پدر خواند و از دست او جایزه گرفت.
تهمتن بپوشید ببر بیان بیامد به میدان چو شیر ژیان... و به همان بحر شاهنامه شعر گفت.
پدرش تصمیم گرفت پسرش به جای شعر و شاعری به تجارت و کسب و کار مشغول شود
اما با فوت پدر، پسر که دل در گرو شعر داشت این راه را ادامه داد و بعد از فوت پدر، شعری نوشت و به دربار فرستاد و اینچنین ملک الشعرای دربار مظفرالدین شاه شد.
معروفترین آثار بهار: دیوان اشعار، سبک شناسی ( در سه جلد است با موضوع سبک نوشتههای منثور فارسی)، تاریخ احزاب سیاسی، تصحیح برخی از متون کهن
(مانند تاریخ بلعمی) است.
بهار در اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری شمسی در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در محله شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
آخرین شعر این شاعر آزادی خواه قصیدهی «جغد جنگ» است
فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او
ز من بریده یار آشنای من
کزو بریده باد آشنای او
چه باشد از بلای جنگ صعبتر
که کس امان نیابد از بلای او
شراب او ز خون مرد رنجبر
وز استخوان کارگر غذای او
همیزند صلای مرگ نیست کس
که جان برد ز صدمت صلای او
همیدهد ندای خوف و میرسد
به هر دلی مهابت ندای او
همی تند چو دیوپای در جهان
به هر طرف کشیده تارهای او
چو خیل مور، گرد پاره شکر
فتد به جان آدمی عنای او
به هر زمین که باد جنگ بر وزد
به حلقهاگره شود هوای او
در آن زمان که نای حرب دردمد
زمانه بینوا شود ز نای او
به گوشها خروش تندر اوفتد
ز بانگ توپ و غرش و هرای او
جهان شود چو آسیا و دم به دم
به خون تازه گردد آسیای او...
اقبال لاهوری
اقبال یکی از نامورترین و سرشناسترین شاعرپارسیگوی غیرایرانی در ایران است که نظیر شاعر بزرگی همانند بیدل دهلوی پذیرش ویژهای در ایران یافتهاست.(این در حالی است که تفاوت شهرت بیدل در دیگر کشورها و ایران بهاندازهای است که نمیتوان با هم سنجید.)از کل ۱۲ هزار بیت شعری که توسط اقبال سروده شدهاست ۷۰۰۰ بیت آن فارسی است. شریعتی در جائی وی را ایرانیترین خارجی و شیعهترین سنی خطاب کردهاست.وی دکترای مربوط به سیر حکمت در ایران بودهاست واو آرزو داشت تهران روزی جایگاه ژنو در اروپا را پیدا کند. شاید بنیادیترین دلیل شهرت اقبال در ایران چهرهٔ مذهبی او باشد چون بار نخست از سوی
مذهبیها(مانند مطهری و شریعتی) شناسانده شد. هرچند که اقبال بیگمان دلبستگی فراوانی به ایران داشتهاست و برخی از ملیگرایان نیز آن را ستودهاند ولی بیشتر گمان میرود که اینان برای همسو کردن خود با دیگران این کار را کردهاند ودلیلهایی که برای ستودن اقبال آوردهاند چندان استوار نیست. مهمترین اقبال شناس ایرانی آقای دکتر ملکی است که بقول خودش ده هزار صفحه مطلب در مورد اقبال نوشته و منتشر کردهاست.
«ناله یتیم» نخستین اثر اقبال بود و وی آن را در سال ۱۸۹۹ در جلسه سالیانه انجمن حمایتالاسلام در لاهور خواند.
آثار اقبال به طور کلی عبارتاند از: علمالاقتصاد: نخستین کتاب درباره اقتصاد به زبان اردو، چاپ ۱۹۰۳ در لاهور، تاریخ هند، اسرار خودی (منظوم، فارسی)، رموز بیخودی (منظوم، فارسی)، پیام مشرق (منظوم، فارسی)، بانگ درا، زبور عجم (منظوم، فارسی)، جاویدنامه (منظوم، فارسی)، پس چه باید کرد ای اقوام شرق (منظوم، فارسی)، احیای فکر دینی در اسلام (انگلیسی)، توسعه (سیر) حکمت در ایران (انگلیسی)، مثنوی مسافر، بال جبرئیل، ضرب کلیم، ارمغان حجاز
وی نخستین کسی بود که ایده یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. تاریخ درگذشت او را اول اردیبهشت ۱۳۱۷ در لاهور پاکستان ثبت کردهاند.
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم
هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم
موج زخود رفتهای تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم گر نروم نیستم...
چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
غوطهها زد در خمیر زندگی اندیشهام
تا به دست آوردهام افکار پنهان شما
مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت
ریختم طرح حرم در کافرستان شما
فکر رنگینم کند نذر تهی دستان شرق
پاره لعلی که دارم از بدخشان شما
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیدهام از روزن دیوار زندان شما
حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل
آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
سهراب سپهری
سهراب سپهری در (۱۴ مهر ۱۳۰۷ – ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹) شاعر، نویسنده، و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است
عادت به کتاب خواندن، از زمان فراگیریِ خواندن و نوشتن در کودکی، در سهراب شکل گرفته بود و ساعت های معینی را مطالعه می کرد. او که دوران نوجوانی پدرش را از دست داده بود؛ در یکی از شعرهای دوره جوانیاش از پدرش یاد کرده است و :خیال پدر» را یکسال بعد از مرگ او سرود.
سپهری دهه اول و دوم زندگی خویش را به فراگیری علم و هنر گذراند. دهه سوم زندگی خود را به کسب تجربه و سفر پرداخت و دهه چهار زندگی خویش را بیشتر به سفرهای دراز اختصاص داد. با توجه به این دهههای زندگی سهراب که به فرهنگ مشرقزمین علاقه داشت به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن سفر کرد. در مدتی که در ژاپن زندگی میکرد هنر «حکاکی روی چوب» را در آنجا فرا گرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبانها نیز علاقه داشت؛ از این رو ترجمههایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی انجام داد.
اولین کتاب سپهری با نام «مرگ رنگ» در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود.سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام "زندگی خوابها" در سال ۱۳۳۲ سرود.
از دیگر آثار منظوم سهراب:هشت کتاب، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه، آوارکتاب است و آثار منثور سهراب سپهری:اتاق آبی «ته باغ ما، یك سر طویله بود. روی سر طویله یك اتاق بود، آبی بود. اسمش اتاق آبی بود (می گفتیم اتاق آبی) ، سر طویله از كف زمین پایین تر بود. آنقدر كه از دریچه بالای آخورها سر و گردن مالها پیدا بود» شهرت سپهری از سال ۱۳۴۴ با انتشار شعر بلند «صدای پای آب»آغاز شد.
شعرهای سهراب زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست. سرانجام اول اردیبهشت ۱۳۵۹ ساعت ۶ بعدازظهر، در بیمارستان پارس تهران شاعر محبوب ما جان به جان آفرین تسلیم کرد.
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی
و دل از آرزوی مروارید،
هم چنان خواهم راند.
نه به آبی ها دل خواهم بست
نه به دریا-پریانی که سر از خاک به در میآرند
و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
می فشانند فسون از سر گیسوهاشان.
هم چنان خواهم راند.
هم چنان خواهم خواند:
“دور باید شد، دور.”
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری، سرخوشی ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجرههاست.”
هم چنان خواهم خواند.
هم چنان خواهم راند.
پشت دریاها شهری است
که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است.
بام ها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری می نگرند.
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتی است.
مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف.
خاک، موسیقی احساس تو را میشنود
و صدای پر مرغان اساطیر میآید در باد.
پشت دریاها شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحر خیزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند.
پشت دریاها شهری است!
قایقی باید ساخت.
اتمام خبر /
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا اخبار شعر سهراب سپهری سعدی اقبال لاهوری روز شعر ملک الشعرای بهار