The first poetry and song news agency of Iran
به مناسبت سالروز صمد بهرنگ
ماهی سیاه کوچولو گفت:« می‌خواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست. می‌دانی مادر، من ماه هاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست و هنوز که هنوز است، نتوانسته‌ام چیزی سر در بیاورم. از دیشب تا حالا چشم به هم نگذاشته‌ام و همه‌اش فکر کرده‌ام. آخرش هم تصمیم گرفتم خودم بروم آخر جویبار را پیدا کنم. دلم می‌خواهد بدانم جاهای دیگر چه خبرهایی هست...»
به گزارش خبرگزاری شعر ایران-تارنا: صمد بهرنگی (زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز- درگذشت ۹ شهریور ۱۳۴۷رود آراز) یکی از پر آوازه ترین نویسندگان محبوب یکصد سال اخیر ایران است. زمانیکه کتاب ماهی سیاه کوچولو برنده جایزه بولونی ایتالیا شده ، صمد بهرنگی از این دونیا رفته بود . او جوانترین نویسنده ای بود که در دونیا آن جایزه را بخود اختصاص داد . فقدان صمد ، ضربه جبران ناپذیری به ادبیات در بند تورکی آذربایجانی زد . اگر اوستاد شهریار با منظومه حیدربابا یا سلام ، انقلابی ادبی درشعر تورکی آذربایجانی راه انداخت ، صمد با خلق ماهی سیاه کوچولو ، نقش برجسته ای در ادبیات ایران رقم زد . با همه اینها ، بقول گوهر مراد :«شاهکار او زندگیش بود» صمد با غرق شدن در رود آراز ، ضربه مهلکی به دوشمنان مللت ایران زد ، با فوت صمد ، تمامی یاران و همفکران صمد درسال ۱۳۴۷ قدم در راهی گذاشتند که صمد ترسیم کرده بود . به گونه ای پس از درگذشت صمد طیف ادبیاتی دوستان صمد ، درحلقه مبارزه مسلحانه برعلیه رژیم برخاستند . آنان بخاطر مبارزه و تبلیغ افکار ضد رژیمی باخرید تراکتور به روستایی «تیلیمخان » از توابع هشتری رفتند . و از اول سال ۱۳۵۰ ، تمامی دوستان و آشنایان صمد توسط ساواک دستگیر شدند ، عده از یاران صمد اعدام و بقیه به زندانهای طول المدت گرفتار شدند . از این رو برخی داستانِ «ماهی سیاهِ کوچولو»ی او را «مانیفستِ غیرِ رسمی» چریک‌های فدایی خلق برشمرده‌اند.داستان ماهی سیاه کوچولو در سال‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷، به عنوان داستانی بر ضدطبقه ی حاکم و مرفه جامعه معرفی می شد؛ و «ماهی سیاه کوچولو» نمادی بود برای نسل جوان انقلابی و روشنفکر .
در آن سال ها زبان نمادین این قصه ی بظاهرکودکانه، الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران چپ گرا بود و از نویسنده اش به عنوان«شهید» یاد می شد.نوشته های صمد بهرنگی در «بیداری» توده های مستضعف در دهه های چهل و پنجاه نقش بی بدیلی داشت.
«با الهام از نوشته حسین مختاری»
ماهی سیاه گفت: هر چیزی به آخر می‌رسد،
شب به آخر می‌رسد، روز به آخر می‌رسد،
هفته، ماه، سال...
من می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ،
یا طور دیگری هم توی دنیا می‌شود زندگی کرد؟...
انتهای خبر /
Labels: خبرگزاری شعر تارنا صمد بهرنگی ماهی سیاه کوچولو حسین مختاری