شاپور جورکش شاعر و منتقد ادبی اهل شیراز درگذشت.
به گزارش خبرگزاری شعر ایران-تارنا: شاپور جورکش، شاعر، مترجم،منتقد و پژوهشگر ادبی و نمایش نامه نویس در ۷۳ سالگی به دیار باقی شتافت.
زنده یاد شاپور جورکش از ۱۰ روز پیش به علت مشکلات ریوی با هوشیاری پایین در بیمارستان نمازی شیراز بستری بود، اما از دو روز قبل وضعیتش بهتر شده بود به گونهای که دکترها گفته بودند میتواند دوره نقاهت با دستگاه اکسیژن را در خانه بگذراند که متأسفانه امروز صبح (جمعه، ششم مردادماه) از دنیا رفت.
شاپور جورکش شاعر، مترجم، منتقد و پژوهشگر ادبی و نمایشنامهنویس، متولد ۱۰ بهمن ۱۳۲۹ در شهرستان فسا در استان فارس بود و تا پایان عمر در شهر شیراز می زیست.
او تحصیلات خود را تا دریافت مدرک فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شیراز ادامه داده بود و مدتی تا سال ۱۳۵۸ در دانشگاه تدریس میکرد. همچنین گروه ترجمه شیراز را تأسیس کرده و در آنجا فعال بود.
معروفترین کتاب شاپور جورکش «بوطیقای شعر نو» نام دارد که با رویکردی تازه شعر و شاعری نیما یوشیج را بررسی میکند. این کتاب توسط انتشارات ققنوس منتشر شده و از کاملترین کارها در زمینه شعر نیما یوشیج است.بوطیقای شعر نو در پی پاسخ به پرسشهایی است مانند اینکه آیا نیما را شناختهایم؟ منظور نیما از شعر نو چه بود؟ شعر نو را چه مؤلفههایی تعیین میکند؟ بحران شعر معاصر از کجا سرچشمه میگیرد؟ و نیما چه راهحلی برای آن پیشنهاد میکند؟
زنده یاد جورکش معتقد بود بحران کنونی شعر ایران، همان بحرانی است که نیما پنجاه سال پیش شناسایی کرد و به عنوان راهحل گام به گام برای گذر دادن هنر ملی از این «راهکور»، شعر نو را پیشنهاد کرد و کالبد شعر سنتی را بر مبنای اصول دموکراتیک به شعر نیمایی تبدیل کرد.
کتاب «زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت» نیز از کارهای شاخص حوزه هدایتپژوهی است که در سال ۷۴ توسط نشر آگه به چاپ رسیده است.
جورکش همچنین دو منظومه شعر با نامهای «هوش سبز» (انتشارات نوید) و «نام دیگر دوزخ» (انتشارات آگه) به چاپ رسانده است. «دموکراسی و هنر»، «درآمدی تاریخی بر نظریههای ادبی از افلاطون تا بارت»، «پستمدرنیسم» و «خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدملتیها» از دیگر آثار این شاعر، منتقد ادبی و مترجم هستند.
جورکش از جمله شاعرانی بود که مکرر طعم سانسور و حذف را چشیده است. یکی از مهمترین کتابهای جورکش «خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدملتیها» است. این کتاب سال ۱۳۸۹ و در فضای خاص آن ایام با استقبال خوبی مواجه شد اما چهار روز پس از انتشار اکثر نسخههای آن از کتابفروشیها جمعآوری و خمیر شد.
نمونه شعر شاپور جورکش:
سلام ای واپسین سپیدهی رستاخیز که به قلعه میخوانیام
واژه!
ای «به یادگار نوشتم» جا مانده بر قلعهی کهن
ای شعر که به خویشام میخوانی تا شکلکی دوباره شوم
خنج خراشهای بر ناخونِ خراشهای دیگر
فرسودهی باد بر دیوارهی ساروج و سنگ دژ
جبران نور، جبران نو
خنکائی بر سوز تشان درون بیرونماندگانی دیگر
که میخواستند زمین را وسعت دهند
قلعه را دوباره بسازند؛
آفرینهی خود و خودآیان را خمیره دیگر کنند.
سلام ای تندیسناتوانی ما بر تارک عمارت اجدادی
اینک قلعهی خودیپذیر و دیگریستیز در برهوت بیآبان!
اینک میهمانخانهی مردمکش که در بیرونیاش جامهداران و
شروهخوان میموییم
در میزنیم
سیمانها و سنگش را سر میکوبیم
در سوز بادیه فریاد میکشیم که ما آمدیم
در زدیم، بسته بود.
سر کوفتیم
و تنها صدا…
صدا که میشنیدیم چررق استخوان مردهگان و سوارانی بود
که آمده بودند و در کوفته بودند
و حالا سرزده از خاک
گرد ما رقصان
به دامان ما میآویختند ختمیهاشان را
و یادگارشان بر دیوارهی باد- فرسوده قلعه
هنوز خوانا بود
ما آمدیم در زدیم، در زدیم و صدایی نبود
جز هماهم ارواح، در انجماد برهوت
و قهقه هایی از درون که
در بادیه میرفت
و باز میگشت.
اتمام خبر/
برچسب ها: خبرگزاری شعر شعرنو نیما یوشیج شعرنیمایی شاپور جورکش درگذشت شاپور جورکش بوطیقای شعر نو اخبار شعر نو هوش سبز نام دیگر دوزخ