در گذر تاریخ ادبیات جهان
خورخه لوئیس بورخِس نویسنده، شاعر و مترجم معاصر آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بود.بر جنبش واقعگرایی جادویی در ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم تأثیر گذاشت
به گزارش خبرگزاری شعر ایران- تارنا:خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس آسودو معروف به خورخه لوئیس بورخِس (به اسپانیایی: Jorge Luis Borges) ( audio) (زادهٔ ۲۴ اوت ۱۸۹۹ – درگذشتهٔ ۱۴ ژوئن ۱۹۸۶) نویسنده، شاعر و مترجم معاصرِ آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بود.
شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است. یکی از مشهورترین کتابهای او، داستان (۱۹۴۴)، گلچینی از داستانهای کوتاه بورخس به انتخاب خودش است که مضامینی همچون رؤیا، هزارتو، فلاسفه، کتابخانه، آینه، داستاننویسان و اسطوره را میتوان حلقهٔ اتصال این داستانها دانست.آثار بورخس به غنای ادبیات فلسفی و ژانر فانتری افزوده و بر جنبش واقعگرایی جادویی در ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم تأثیر گذاشتهاند. بورخس در قالب اشعاری که اواخر عمرش میسرود، با چهرههای فرهنگیای مانند اسپینوزا، دکاموئش و ویرژیل گفتگو میکرد.
زندگینامه
بورخس در بوئنوس آیرس متولد شد. او در سال ۱۹۱۴ همراه خانوادهاش به سوئیس نقل مکان و در کالج ژنو تحصیل کرد. خانوادهٔ بورخس به کشورهای زیادی در اروپا از جمله اسپانیا سفر میکردند. بورخس در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و انتشار اشعار و جستارهایش در مجلات ادبی سورئالیست را آغاز کرد.
در سال ۱۹۴۶ پس از به قدرت رسیدن خوآن پرون، بورخس به خاطر حمایت از متفقین جنگ جهانی دوم، از سمت ادبیای که داشت اخراج شد اما به کمک دوستانش توانست از طریق تدریس، ویراستاری و نویسندگی، اموراتش را بگذراند.پس از سقوط پرون در سال ۱۹۵۵، بورخس به عنوان مدیر کتابخانهٔ ملی و استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه بوئنوس آیرس منصوب شد. او در این زمان که تقریباً ۵۵ سال سن داشت، بیناییاش را بهطور کامل از دست داده بود.
در سال ۱۹۶۱، بورخس همراه با ساموئل بکت برندهٔ اولین جایزه فورمنتور شد و در کانون توجه جهانی قرار گرفت. شهرت بینالمللی او در دههٔ ۱۹۶۰ کاملاً تثبیت شد که از جمله دلایل آن میتوان به ترجمهٔ آثار او به زبان انگلیسی، اقبال گسترده به ادبیات آمریکای لاتین در این دهه و موفقیت کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز اشاره کرد. بورخس آخرین اثر خود (The Conspirators) را به شهر ژنو تقدیم کرد.
تحصیلات بورخس تا یازدهسالگی در خانه بود و او به فراگیری دو زبانِ اسپانیایی و انگلیسی مشغول بود. همهٔ افراد خانواده در سال ۱۹۱۴ به خاطر کاهش بینایی پدر و برای درمان این مشکل به شهر ژنو در سوییس رفتند و تا پایان این دهه در اروپا ماندند. در آنجا بورخس به مدرسه رفت و زبانهای فرانسوی و آلمانی را آموخت. در سال ۱۹۲۱ آنها به بوئنوس آیرس بازگشتند. بورخس نخستین دفتر شعرش با عنوان شور بوئنوس آیرس، را در بیستوچهارسالگی منتشر کرد.سالها بعد به عنوان استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه بوئنوس آیرس منصوب شد. پیش از آن نیز رئیس کتابخانهٔ ملی آرژانتین بود.
او سالهای نوجوانی خود را در ژنو و بعد در اسپانیا سپری کرد. در دوران جوانی به عنوان کارمند کتابخانه کار میکرد و سپس مدیر کتابخانهٔ ملی آرژانتین شد. تا سال ۱۹۳۰ او شش کتاب چاپ کرده بود، سه مجموعه شعر و سه مجموعه مقاله. بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۹ او تمام آثار داستانی خود را نوشت و چاپ کرد که بعدها به خاطر همین آثار به شهرت رسید.
وی هیچ رمانی ننوشت. داستان کوتاههای وی انقلابی در فرمِ داستانِ کوتاهِ کلاسیک ایجاد کرد. بعدها منتقدان از وی به عنوان نویسندهٔ پستمدرن نام بردند. با اینکه بارها نامزد دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد هیچگاه برندهٔ آن نشد. با این وجود جایزهٔ ملی ادبیات آرژانتین را از آنِ خود کرد.بورخِس به مرور زمان بینایی خود را از دست میداد و قبل از مرگ کاملاً نابینا شد. وی در زمان تصدی پست ریاست کتابخانهٔ ملی آرژانتین، تقریباً نابینا بود.
برخی از آثار او به فارسی نیز ترجمه شدهاست
برخی از آثار او که به فارسی ترجمه شده است
الف (مجموعهداستان) - م. طاهر نوکنده-انتشارات نیلوفر
ویرانههای مدور - احمد میرعلائی
الف و چند داستان دیگر - احمد میر علایی
کتابخانه بابل - کاوه سید حسینی
اطلس - احمد اخوت
هزارتوهای بورخس - احمد میرعلائی
کتاب موجودات خیالی - احمد اخوت
اولریکا و هشت داستان دیگر - کاوه میرعباسی
" نامههای پرتب و تاب " - نجمه شبیری
نمونه اشعار
من که امروز این سطرها را به آواز می خوانم
فردا جسدی معمایی خواهم بود
که در قلمرویی جادویی و بیبار ساکن است
بی پیش و پس و کی.
عارفان چنین میگویند.
میگویم که باور دارم
که من نه سزاوار دوزخم و نه در خورد بهشت
ولی پیشبینی نمیکنم.
قصهی هر آدم چون شکلهای آبی پروتئوس* جابهجا میشود.
سنوشت من چه هزار توی گمراهکنندهای، چه نور خیرهکنندهای
از شکوه و جلال خواهد شد
هنگامی که پایان این ماجرا مرا با تجرید غریب مرگ بازنمایی کند؟
میخواهم فراموشی ناب بلورین آن را بنوشم،
تا برای همیشه باشم، ولی هرگز نبوده باشم.
اتمام خبر/
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا سایت شعر شعر ملل خورده لوئیس بورخس شعر لاتین