-اختصاصی تارنا
مجموعه شعر «آدمها با مرگ شاعر میشوند» اثر معصومه درفشیان به همت انتشارات فصل پنجم منتشر شده است.
مجموعه شعر «آدمها با مرگ شاعر میشوند» اثر معصومه درفشیان به همت انتشارات فصل پنجم منتشر شده است. در همین راستا دو تن از شاعران سپید سرا و افرادی که در این حوزه صاحب نظر هستند، یادداشت هایی را برای آن نوشته و آن را در اختیار تارا قرار داده اند. یادداشت های جمال بیگ و کیانوش خان محمدی را در ادامه میخوانید: جمال بیگ: شعر در هر زمان و مکان، تعریفی متفاوت دارد و شاعر کسی است که در زمان و مکان متوقف نشود، این مساله را میتوان در جای جای کتاب «آدمها با مرگ شاعر میشوند» دید. معصومه درفشيان در این مجموعه نشان داد، شاعری است که متوقف نمی شود.
نام کتاب «آدمها با مرگ شاعر میشوند» خودش به تنهایی یک شعر است زیرا اگر رسالت شعر را ساخت معنا( و نه ایجاد معنا) بدانیم، همین نام به تنهایی ساخت معنا می نماید.
در شعر «چه میگوییم» مهم نیست، «چگونه گفتن» مهم است. در جهان تکنولوژی امروز ، دسترسی به معناهای اماده، آسان است، اما ساخت معناهای جدید، تنها موردی است که صرفا به عهده ی شاعران است. شاعر است که جهان را می آفریند و به جهان در حوزه ی زبان و معنا، میافزاید. و این کاری است که معصومه درفشیان در کتابش انجام داده و مخاطب را مدام با جهان های جدید و معناهای جدید روبرو میکنند.
«معصومه درفشیان» در ساخت زمینه و پیش زمینه (که در شعر امروز بسیار دارای اهمیت است)بسیار موفق است. مانند مثالی که با چرخش کلید، جهان را می چرخاند.
...کلید را می چرخانی
جهان میچرخد...
کیانوش خان محمدی: ارایه های ادبی، موردی است که همه ی شاعران از آن آگاه هستند و استفاده میکنند. اما آنچه تفاوت ایجاد میکند (بین شعرهای مختلف حتی با کشف یکسان)، قطعا اجرا است.
چهار عنصر مهم در اجرا عبارتند از فرم، زبان، ریتم و ساختار.
هر چند در بیشتر محافل ادبی، این ترتیب متفاوت است و بیشتر به زبان اهمیت میدهند بعد فرم و بعد ساختار و در نهایت (بسیار معدود) به ریتم اهمیت میدهند. که اتفاقا مهم ترین تاثیر هراثر هنری ائم از موسیقی و نقاشی و تاتر و ادبیات و ... ریتم است.
توجهاتی که «معصومه درفشیان» به فرم و ساختار شعر دارد بسیار حایز اهمیت است. خصوصا در نیمه ی ابتدایی کتاب ، توجه شاعر به فرم بسیار مشهود است. به طور مثال در سه سطر اول کتاب:
١. سالها آلزایمر گرفته اند
٢. روزها فراموشی
٣. ماه نامش را هم از یاد برده است.
شاعر در سه سطر، فرم شعر را شکل میدهد و بعد جهان خودش را وارد میکند. «درفشیان» اصولا از امور محسوس شروع کرده و بعد جهان خودش را دخالت داده و وارد دنیای تخیل میشود.
فرم، حلقه ی مفقوده ی شاعران سپید سرایی است که صرفا در سطح ابتدایی شعر و کشف باقی مانده اند. همانطور که در شعر کلاسیک ابتدایی ترین عامل پیوند شعر، وزن است در شعر سپید نیز،فرم همین رسالت را به عهده دارد(قبل از آنکه وارد ساختار شویم )
به واقع این مجموعه پیشنهاد استفاده از فرم را حتی به شاعران دیگر نیز ارایه می دهد.
فرم و ساختار واحد است که باعث می شود شعر بلندی که در چند صفحه ارایه میشود، مشخصا نشان دهنده ی یک واحد شعر بلند باشد، نه تکه های کلاژ شده .
البته شاعر در ایجاد فرم ها ی مختلف، خلاقیت کمتری نشان داده و فرم های جدید تر و ابداعی کمتر می بینیم.
استفاده از بازیهای زبانی موفق را (درست شبیه تمام مجموعه های این روزگار)کمتر میبینیم. چرا که زمانه ای است که شعر مسیرش را از بازیهای زبانی جدا کرده است.
دیالوگ های در خدمت اجرا و تغییر زبان از معیار به محاوره و برعکس، رنگ و لعاب هایی است که اجرای مجموعه ی «ادمها با مرگ شاعر ميشوند» را موفق نموده است.
دوری «معصومه درفشیان» از کلیشه های معمول و ساختار های زبانی رایج، از نکات مثبت کتاب است. زبان در کتاب بسیار محکم است، حتی در ساختار های علت و معلولی.
«درفشیان» شاعر استراتژیک است و میتواند شعرهای بلند بنویسید هر چند که کمتر ما را وارد دنیایی کاملا نامتعارف مینماید.
جهان بینی غالب «معصومه درفشیان» گاهی بر شاعرانگی اش میچربد. و این نکته ایست که خصوصا در شعرهای نیمه ی دوم کتاب، بیشتر مشهود است.
اما ریتم در این مجموعه هم مثل بیش از ٩٠درصد مجموعه های این روزگار، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
جمال بیگ و کیانوش خان محمدی/ اسفند 96
برچسب ها: شاعر هفته جمال بیگ و کیانوش خان محمدی آدمها با مرگ شاعر میشوند کیانوش خان محمدی جمال بیگ