نوازندگان-ايراني-نمايندگان-گروههاي-غربي-در-جشنوارهي-موسيقي-فجر
اختصاصی تارنا
هامد بابایی یکی ازموزیسین های بنام کشور یادداشتی در خصوص جشنواره موسیقی فجر را در اختیار تارنا قرار داده است
«بدون شک همگی بر ارزش تفکر در زندگی آدمی واقف بوده و هستیم، همچنان معتقدیم که زندگی و عمل بدون تفکر سالم گاه لطمههایی جبران ناپذیر بر ساختار فکری و تربیتی جامعه خواهد زد. سالهاست که کلامی از «ابراهیم گلستان» در زندگی من تاثیری شگرف بر جای گذاشته است: «زمان به زنده بودن و زنده بودن به آفرینش است»، آفرینش و خلق اثر هنری که مطمینا در پس آن تفکری عمیق خواهد بود. امسال هم در جشنواره شاهد هنر نمایی هنرمندان بومی و غیر ایرانی بودیم .....
از ترکمانان گرفته تا گروههای عامه پسند(پاپ) و اما نکتهی حایز اهمیت حضور گروههای راک در «جشنوارهی فجر » بود؛ حضوری که سالهاست مورد بحث است و صاحب نظران در رویارویی با آن بر دو دسته هستند. عدهای معتقدند که حضور گروههای این چنینی موفقیتی بس بزرگ(و مجالی در جهت بهتر شنیده شدن این شاخهی به نسبت کمتر شناخته شده) است و افرادی بر این باورند که اساس تفکر این موزیک با جشنوارهی فجر در تضاد است.
از این رو حضور «گروه گره» در جشنوارهی فجر امسال دستهی اول را امیدوارتر از پیش کرد فارغ از آنکه حرکتی عقیم در حال شکل گیری بود.
نکتهی مهمی که در جشنوارهی سی و سوم فجر ذهن من را مشغول خود ساخت نه برگزاری اجراها در سالن وزنه برداری واشتباهات رایج و همیشگی تایپی در جدول برگزاری و عدم برنامه ریزیهای تکراری بود( همانطور که سیامک قلی زاده، روزنامه نگار در مطلبی تحت عنوان «جشنوارهی سرد» به خوبی به آنها اشاره کرده است) که به حرکتیست که در اساس، بنیان جشنوارهی فجر را زیر سوال میبرد و آن هم اجرای نوازندگان ایرانیست در قالب گروهی راک اما نه با زایش و خلق که با کپی کردن قطعات مشهور در این سبک. (بهتر است این نکته اضافه شود که برخی به اشتباه ممکن است کپی و کاور کردن را یکسان تلقی کنند! این درحالیست که ماهیت کپی کردن همانگونه که از نامش برمیآید گرته برداریِ عین به عین اثر است بدون کم کاست و دخل و تصرف؛ حال آنکه در جریان «کاور کردن» هنرمند با حفظ ساختار کلی اثر سعی در افزودن ردپا و لهجهی شخصی خود در سوژه (در اینجا قطعهی موسیقی) را دارد). البته در بین چهارده ترک اجرا شده تنها «چهار قطعه» ساختهی گروه به چشم میخورد که شاید همین تنها چهار قطعه جواز حضور این چنینی را از ادارهی ارشاد دریافت کرده است! حال در این میان و در ذهن پویای مخاطب جستجوگر این سوال پرسیده میشود که «مگر جز این است که بنیان و هستهی شکل گیری جشنوارهی موسیقی، نه در ایران که در تمام نقاط جهان ارایهی آثار اورجینال توسط هنرمندان است تا در این بین دستاوردهای «خود» و نه «دیگری!» را به معرض دید بگذارند و خود و مخاطبشان را با احترام و تدبیری عمیق به چالش گیرند؟»،
در سرزمینی که نیاز مبرم به سازندگی فرهنگی در آن حس میشود. به یاد داشته باشیم که هنرمندان در همهی اعصار به عنوان پایههایی استوار، وظیفهی سنگینِ بر دوش کشیدن آموزش و تربیت نسلها را بر عهده داشتهاند و با حرکت حساب نشدهی امروز ما لطمهای جبران ناپذیر بر بدنهی این جریان نو پا در ایران وارد خواهد شد. در پایان بهتر است به یاد داشته باشیم که «رشد و ماندگاری هنرمند در گرو رشد متقابل جامعه است» کدخبر: 823
برچسب ها: شاعر هفته