1402/09/23   شعرنو   کدخبر: 2632   نظر: 0   بازدید: 1085   خبرنگار: سمیه بحرکاظمی چاپ

شاعری با حرفه‌ی پزشکی؛

وحیدرضا سیاوشان، همزمان در آفاق ادبی و علم پزشکی می‌درخشد

وحیدرضا سیاوشان، همزمان در آفاق ادبی و علم پزشکی می‌درخشد
وحیدرضا سیاوشان، همزمان در آفاق ادبی و علم پزشکی می‌درخشد

وحیدرضا سیاوشان، پزشک شاعری است که با نگاهی گسترده به جهان ادبی و علم پزشکی، توانسته است در هر دو حوزه، فعالیت کند. او معتقد است شاعر، با زبان شعر به بیان احساسات و تجربیات مشترک با میلیون‌ها انسان از ازل تا ابد می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری شعر ایران _تارنا؛ وحیدرضا سیاوشان یک شاعر و پزشک ایرانی است که در تهران در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۷۰ به دنیا آمد. وی به عنوان یک شاعر و پزشک، فعالیت‌های متعددی در زمینه هر دو حوزه داشته است.


دکتر سیاوشان فعالیت ادبی خود را از سال ۱۳۹۰ با خواندن آثار ادبی ایران و جهان و شرکت در جلسات ادبی آغاز کرد. در طول دوران تحصیلی خود، به صورت جدی به فعالیت ادبی مشغول بوده است. نخستین مجموعه شعر او با عنوان «استخوان‌هایم عطر تو را گرفته‌اند» در سال ۱۳۹۴ توسط انشارات فصل پنجم منتشر شد. سپس مجموعه شعر دوم با نام «بابِل» در سال ۱۳۹۸ با همکاری نشر لف به چاپ رسید.


جهان‌بینی شما در شعر چیست و گرایش‌تان به ادبیات چگونه اتفاق افتاده؟


در ابتدا جهان شعر و شاعری برای من کاملا شخصی بود. اما از آنجا که در هر امر ادبی و هنری تجارب و دیدگاه ها و احساسات مشترکی میان مولف و مخاطب است؛ احساس کردم این جهان شخصی می‌تواند در جهان پیرامونم گسترش پیدا کند و اینگونه شعر برای من امری کاملا جدی شد. به نظرم شاعر، به بیان احساسات و تجربیات مشترک با میلیون‌ها انسان از ازل تا ابد می‌پردازد که دیگری قادر به بیان آن نیست. این امر یکی از بزرگترین و اصلی ترین کار شاعری است.



در مورد حرفه پزشکی خود برای ما بگویید و پیوندهای نامرئی که با دنیای شعر دارد و عنوان پزشک شاعر را خلق کرده است؟


درباره پیوند نامرئی میان حرفه من یعنی پزشکی با شاعری همانطور که شما به غیر عینی بودن آن اشاره می کنید، پیداست که این پیوند را می‌بایست در متن شعر من جستجو کنید.



دنیای شعر تا چه اندازه بر شغلتان سایه افکنده آیا این مهم بر کیفیت عملکرد شما تاثیر گذار بوده یا خیر؟


گاهی فکر می‌کنم نوشتن و ساختن شعر از طبابت سخت‌تر است. چرا که شاعر با ساز و کار آفرینش و خلق درگیر می‌شود. با این حال تا جایی که امکان دارد اجازه نمی‌دهم سایه‌شان بر هم سنگینی کند و ترجیح می‌دهم تعادل را حفظ کنم.



آیا شعر با قدرت بی‌نظیرش در پیشبرد اهداف و دغدغه‌مندی هایتان موثر بوده است؟ مسلح بودن به ابزار شعر چگونه تعریف می‌کنید؟


باید به صحبت‌های دیگر اشاره کنم که می‌گوید: زبان خانه هستی است و شعر متعالی‌ترین شکل آن. فکر می‌کنم که شعر اگر در حد یک تغییر انتزاعی جهان در ذهن مخاطب اثرگذار باشد، ارزش بزرگی را از خود به جای گذاشته است. در بحث دغدغه‌مندی نیز اگر روی صحبت شما مرتبط با مباحث اجتماعی، سیاسی و... است باید بگویم که شعر نباید به عنوان وسیله‌ای برای بیان این موضوعات قلمداد شود. شاعر بایستی نهایت دغدغه‌مندی را نسبت به جهان پیرامون خود داشته باشد. اما نباید با شعر به شکل یک وسیله برای پیشبرد هدفی رفتار کند. چرا که این کار موجب ایستایی و عقیم ماندن شعر شاعر می‌شود و به اشعارش تاریخ انقضا می‌دهد. به واقع دغدغه‌های اجتماعی،سیاسی، فردی و ... باید در محیط شعر قرار بگیرند نه محاط آن باشند. همانطور که شاعر میان کلمات احاطه شده نه محاط بر کلمات.


بین شعر امروز جهان و ایران فاصله‌ای می‌بینید؟ از نظر شما، شاعران معاصر تا چه اندازه چراغ روشنفکری جامعه را در دست دارند؟


پاسخ به این سوال بر عهده پژوهشگران حوزه شعر و ادبیات است و قطعا نمی‌توانم جوابی دقیق درباره فاصله میان شعر امروز جهان و ایران ارائه دهم.اما باید بگویم که اصولا در رابطه با هر شاعر، نمی‌توان جغرفیای زیست او و تاریخ آن جامعه و سرزمینی را که او در آن ساکن است، نادیده گرفت. البته نه اینکه چنین مسائلی در نقد یک شعر اثرگذار باشد. بلکه بنظرم باید به این نکته توجه داشت که شاعر در یک جغرافیای مشخص با خصلت‌های اجتماعی، سیاسی، فردی و... آن چگونه توانسته است از نظر ساختاری و محتوایی شعری پیشرو را بنویسید.

درباره قسمت دوم سوال شما هم باید بگویم که اساسا هیچ‌گونه نقش روشن فکری را ترجیح می‌دهم برای شاعر، نویسنده و هنرمند قائل نباشم. اگر تعریف روشن فکری را به عنوان مثال در کتاب نشانه‌های روشن فکران «ادوارد سعید» جستجو کنیم با مفهومی به غایت سترگ مواجه می‌شویم. پذیرش چنین مسئولیتی برای یک شاعر یا هنرمند می‌تواند آسیب زننده و مخاطره آمیز باشد. چه بسا که در زمان حاضر و نیز در گذشته هم اگر هنرمند و شاعر از پس فهم مسئولیت روشنفکری برنیاید خود را تنها بدل به یک شبه روشنفکر کرده که میل به سلبریتی شدن پیدا می‌کند و می‌تواند در جهت گیری توده مردم در قبال مسائل کلان و مهم آثار سوء و مخربی را برجای گذارد. هدف شاعر و هنرمند باید پیشرو، خلاق و دغدغه‌مند بودن در حوزه فعالیت خود باشد که برآمدن از پس چنین کاری بی‌اندازه سخت است و می‌تواند در مفهوم شکلی از روشنفکری نیز قرار بگیرد.


از کتاب منتشر شده خود و مضمون آن و چرایی نام بابل بگویید؟


تالیف مجموعه شعر بابِل از سال ۹۸ آغاز شد و در سال ۱۴۰۱ توسط. «نشر لف» منتشر گردید. نام کتاب برگرفته از یک جغرافیای باستانی در بین‌النهرین است که تاریخ آن سیری نمادین دارد. در ابتدای کتاب هم بخشی از سفر پیدایش باب یازدهم از کتاب مقدس را آورده‌ام که به نوعی دروازه ورود به کتاب است.

در این مجموعه سعی کردم توجه مخاطب را به فرسودگی کلمات و مستعمل شدن زبان معطوف سازم. گویی که تخریب دوباره برج بابل ناگزیر شده باشد. بُرجی که خود باید بسازیم و خود نیز تخریب کنیم تا نگاهی دیگرگونه و پدیدارشناختی به زبان و کلمات داشته باشیم.



آیا شعر، شما را به دنبال داشتن پژوهش در حوزه پزشکی تشویق کرده است؟


هر شغل و حرفه‌ای خواه ناخواه اثر بر شعر شاعر می‌گذارد و پزشکی هم از این قاعده مستثنی نیست. باید بگویم که پرداختن من به شعر که وجهی از آن مرتبط با بیان حواس گوناگون بشری است، توجهم را در مواجهه با درد و اضطراب بیماران دوچندان کرده است.


حرفه پزشکی چگونه به شما در خلق یک شعر کمک می‌کند و اساسا پدیده‌ی شعر چقدر در مسیر درمان و فهمیدن احساسات بیماران برایتان راهگشا بوده است؟


گاه نقطه عطفی در زندگی آدمی پیش می‌آید که نوع نگاهش را در مواجهه با هرچه در جهان درون و پیرامونش است تغییر می‌دهد. دقیقا همین نقطه عطف موجب می‌شود که اگر قادر باشد و بستر آن نیز فراهم، به واسطه هنر و ادبیات جهان شخصی خودش را خلق می‌کند و آن را با دیگری به اشتراک می‌گذارد.


آیا موضوع و اتفاق خاصی شما را به سمت شعر کشانده است یا به تدریج در شما این کشش و علاقه ایجاد شد؟


در سرزمینی که سابقه تاریخی شعر در آن به روزگار کهن می‌رسد و مردمانش پیوندی ناگسستنی با شعر داشته و دارند قطعا پرداختن به شعر و هنر در تقویت روحیه جمعی جامعه اثر شگرف و خاصی می‌گذارد. اگرچه این پیوند به واسطه ظهور رسانه‌های نوین جمعی متاسفانه کمرنگ شده است.


به نظر شما شعر چه تاثیری می‌تواند در روند زندگی معمولی و روزمره هر فرد داشته باشد و تا چه اندازه بر کیفیت زندگی انسان‌ها بطور عمیق اثرگذار است؟


پرداختن به شعر، ادبیات و هنر برای هر شخصی می‌تواند بُعد دیگری از حواس، دیدگاهها و... را به او بگشاید و سطح دغدغه‌مندی او را افزایش دهد. اگر چه گاهی ادبیات و هنر به‌خصوص شعر می‌تواند خاصیتی آزاردهنده نیز داشته باشد؛ چرا که از تلخی حقایق فردی و جمعی نیز می‌گوید اما پرداختن و توجه به آن بهتر از دوری جستن از آن است. زیرا جهانِ خالی از ادبیات و هنر، بی روح و بی فروغ است و گرفتار روزمرگی‌هاست که در نهایت آدمی را این تاریکی خواهد بلعید.



اتمام خبر/

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا سایت شعر وحیدرضا سیاوشان استخوان‌هایم عطر تو را گرفته‌اند مجموعه شعر بابِل

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.