1402/10/05   تجسمی   کدخبر: 2650   نظر: 0   بازدید: 4054   خبرنگار: سمیه بحرکاظمی چاپ

در یکصد و دومین نشست تهران نامه مطرح شد؛

شب چله یک گردهمایی بشری است

شب چله یک گردهمایی بشری است

 یکصد و دومین نشست تهران نامه ویژه شب چله با موضوع بررسی مفهوم باهم بودن با حضور جمعی از فرهیختگان برگزار شد.

به گزارش تارنا- یکصد و دومین نشست تهران نامه با عنوان «با هم بودن» در ارتباط با مراسم شب چله با حضور جمعی از اندیشمندان و فرهیختگان برگزار شد.موسسه فرهنگی تهران نامه جهت شناسایی تهران در ابعاد مختلف به جهانیان فعالیت مستمری دارد.  

در این نشست که به دبیری دکتر فرشاد فرهادی و اجرای خانم غفاریان برگزار شد دکتر نعمت الله فاضلی و داریوش شهبازی به سخنرانی با محوریت «باهم بودن» پرداختند.


دکتر نعمت الله فاضلی در معنا و مفهوم این عنوان اظهار داشت: باهم بودن یکی از بنیادی ترین مساله بشر امروز است، دنیای مدرن مجموعه ای از پیامدهای فردی و اجتماعی را برای انسان دارد که هم سازنده و هم ویرانگر است اما باید این موضوع را درک کرد که زندگی در گذشته خشن تر از امروز بوده و ما در صلح آمیز ترین دوران تاریخ بشر قرار گرفته ایم؛ با درک اینکه دنیای مدرن علاوه بر خدمات زیادی که برای انسان به ارمغان آورده، پیامد های سختی هم بر جای گذاشته است؛ بیگانگی و بی تفاوتی که اشکال مختلف جدایی است یکی از این پیامد ها است. سخت بودن این مولفه برای انسان نیز به آن مربوط است که بشر امروز نسبت به گذشته آگاه تر و حساس تر شده است و میلش برای سعادتمندی بیشتر شده که این باهم نبودن ها برای او اتفاق بزرگی است.


او در تعریف دنیای مدرن گفت: به قول جورج زیمل دنیای مدرن دنیای تشدید تضاد ها در دو طیف متعارض هم است ما هم دنیا را معنا دار میبینیم هم بی معنی در واقع دنیای مدرن تشکیل قطب های متضاد زندگی است .از طرفی آزادی فردگرایی و عقلانیت و ارزش های حقوق بشری گسترش پیدا میکند و در مقابل دیکتاتوری ها و ستم های فراگیر و نقض حقوق بشر را مشاهده میکنیم. دنیای مدرن را باید از زاویه این تشدید تضاد ها فهمید.


باهم بودن انسان مدرن اشکال گوناگونی دارد در واقع همین رشد جمعیت شهرنشینی و تراکم محلات و کوچه ها خود جلوه ای از باهم بودن است. حتی بنیادهای اجتماعی مدرن مانند مدرسه و دانشگاه کارکرد اصلیش باهم بودن همسال هاست که کنار هم بچه ها رشد کنند اما با تعریف همان تضاد دنیای مدرن به یکباره ارزش های دنیای مدرن همه ی این دستاورد ها را متلاشی میکند چرا که مبنای بشر امروز فرد گرایی است و به دلیل به دست آوردن اهداف خود میتوانند تمامی ارزش های جمعی که حاصل تاریخ یک جامعه است را از بین ببرد و تحت تاثیر قرار دهد.


یکی از جلوه های مدرنیته دنیای سرمایه داری است به طوری که با همگن سازی، بشر امروز را تبدیل به انسان محاسبه گر میکند، انسانی که فرهنگی، اجتماعی، مذهبی بوده حال امروز باید به یک حیوان اقتصادی تبدیل شود که فقط باید پول در بیاورد.در دنیای سرمایه داری حق حیات با کسی است که سرمایه دارد و همین موضوع سبب تنش میان مردم میشود. در دنیای سرمایه داری همه در خدمت انباشت سرمایه هستند و پول به عنوان خدای جدید ارزش های جدیدی ایجاد میکند که با هم بودن ها را از بین میبرد.ارزش های سرمایه داری یک منطق دارد؛ در عمل آنجا که انسان میخواهید تصمیم بگیرید، چرتکه دستتان میدهد تا بر اساس سود و زیان شخصی خود انتخاب کنید نه بر اساس ارزش های انسانی، آنهم ارزش های انسانی که مفهوم باهم بودن در آن شکل میگیرد.


او در انتها تشریح کرد: در دنیای مدرن تنها راه محقق شدن عاطفی و عمیق باهم بودن زمانی است که این با هم بودن در تحقق حس آزادی و اختیار و داوطلبانگی باشد به طور مثال در همین نشست اگر کسی از روی تکلف و اجبار آمده باشد هر لحظه میتواند همین جمع را از بین ببرد! برای همین در کشور هایی که نظام آموزشی آنها مبتنی بر دموکراسی نباشد بهره وری ندارند حتی در خانواده هم همین موضوع استوار است تا وقتی که میان زوج ها میل خواستن وجود دارد عشق ایجاد میشود اما لحظه ای که زندگی تبدیل به قفس میشود حتا اگر در مجاروت هم باشند باز با هم نیستند. حتی در پدیده دولت ها هم میتوان همین نظر را داد. چرا در سرزمین خودمان نخبگان مهاجرت میکنند چون نمیتوانند با هم باشند و امکان حس آزادگی و زیستن داوطلبانه را ندارند.





در بخش دوم برنامه استاد داریوش شهبازی تاریخ پژوه و مدیرعامل تهران نامه به تاریخ شب چله که آیین هزار ساله ایرانیان است پرداخت و تشریح کرد:

به نظر عمده تاریخ پژوهان کشور ما نخستین کشور تمدن فرهنگی است و حتی اگر چنین هم نباشد ما جزو چند کشور  انگشت شماری هستیم که سابقه طولانی فرهنگی داریم اما مسئله مهم این است که به طور مثال: در کاوش های اخیر در شهر جیرفت یک خط کش با قدمت چند هزار ساله یافت شده است اما در زمان مشروطه وقتی بلدیه تهران، کاشی سر در خانه ها زدند مردم حمله کردن و کاشی ها را شکستند به این دلیل که سواد خواندن اعداد را نداشتند. این فاصله عدول تمدن فرهنگی ماست که باید پژوهش شود چطور از شکوه فرهنگی به چنین روزگاری رسیدیم. حتی وقتی رابینسون گزارش نهایی خود را درباره خط میخی بر روی سنگنوشته های بنا های تاریخی ما را داد ایرانی ها گمان میکردند این نوشته ها کرم خوردگی سنگ است.این موضوعات بیانگر این است که ما تاریخ نمیدانیم و  دچار روزمرگی های اجتماعی شده ایم و تاریخ کهن سرزمینمان را مطالعه نمیکنیم.


شهبازی مولف دایره المعارف تهران نامه در ادامه درباره وجه تسمیه شب چله نیز توضیح داد: شب چله یکی بحث های هویت ملی ما ایرانی ها است. ملتی که در دوره های مختلف تاریخی حتی دولت متمرکز نداشت اما فرهنگ خود را حفظ کرد، حتی گاه  دولت ها برای اهداف سیاسی خود در هویت این آیین های ملی دست به بازآفرینی هویتی هم بر اساس خواست ها و نیاز های سیاسی خود میزدند که آسیب های فراوانی داشت اما همچنان این فرهنگ تا به امروز استوار است. سوال اینکه چرا به این روز «چله» میگویند! به گذشته سه هزار سال سرزمینمان برمیگردد، در آن زمان گاه شمار ما 40 روزه بوده است و مانند امروز ماه به سی روز تقسیم نمیشد بلکه ایام را به چهل روز تقسیم میکردند که به آن چله میگفتند؛یکی از وجه تسمیه شب چله همین است که این موضوع به صورت قصه های مختلف نیز در طول تاریخ گفته شده است.

اما دلیل نام نهادن شب یلدا به این آیین بیشتر به پنجاه سال اخیر بر میگردد؛ به یاد دارم در ایام کودکی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های ما هم از واژه شب چله استفاده میکردند و این واژه در نیم قرن اخیر فراگیر شد اما با اینکه عده ای اعتقاد دارند که شب یلدا یک واژه سوریانی و غیر ایرانی است اما بنده معتقدم هیچ ایرادی درباره بهره گرفتن از این واژه وجود ندارد چرا که در متن های مختلف شاعران ما در عصرهای مختلف از این واژه استفاده کرده اند و حتی اگر این نظریه سوریانی صحیح باشد باز میتوان به آن اشاره کرد که زبان یک موجود زنده است و یک کلمه میتواند مهاجرت کند و بومی سازی شود و مورد استفاده قرار بگیرد.


درباره تاریخ شب چله با داده هایی که داریم میتوان نتیجه بگیریم در عصر آهن یعنی سه الی چهار هزار سال قبل پیشینیان ما این آیین را جشن میگرفتند. آیین مهرپرستی که همان خورشید پرستی است قبل از آیین زرتشت در ایران پرستش میشد و از علایم خورشید، ماه و درخت و ... برای آیین های خود بهره میبردند. به طور کلی میتوان گفت در آیین مهرپرستی طبیعت نقش مهمی داشته و عناصر آن مورد اهمیت قرار میگرفته است که شب چله یادگار همان دوران است و یک گردهمایی بشری برای باهم بودن مردمان در آن ایام بوده است.


اتمام گزارش/


اخبار پیشنهادی

برچسب ها: خبرگزاری تارنا شب چله تهران نامه داریوش شهبازی دکتر نعمت الله فاضلی اخبار فرهنگی نسرین تیموریان موسسه فرهنگی تهران نامه فرشاد فرهادی نشست صد و دوم

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.