با موضوع بررسی موزه ها؛
یکصد و پنجمین نشست تهران نامه با موضوع بررسی آبگینه و سفالینه و غار موزه وزیری با حضور جمعی از فرهیختگان برگزار شد.
به گزارش تارنا- یکصد و پنجمین نشست تهران نامه با عنوان بررسی موزه ی آبگینه و سفالینه و غار موزه وزیری با حضور جمعی از اندیشمندان و فرهیختگان برگزار شد.موسسه فرهنگی تهران نامه جهت شناسایی تهران در ابعاد مختلف به جهانیان فعالیت مستمری دارد.
در این نشست که به دبیری دکتر حسین قلندری برگزار شد نوید صالح وند مدیر موزه آبگینه،راما هوشمند وزیری مدیر غار موزه وزیری، مهندس داریوش شهبازی موسس تهران نامه و دکتر نسرین تیموریان مدیر فرهنگی به سخنرانی پرداختند.
راما هوشمند وزیری مدیر اجرایی غار موزه وزیری با تحصیلات مهندسی فیزیک و با دارا بودن لیسانس مدیریت و روانشناسی اتوتراپی در مورد شگفتیهای بزرگ این موزه صحبت بیان کرد:
سال ۱۳۸۳ زمین غار موزه واقع در محله لواسان توسط ناصر هوشمند وزیری خریداری شد و از همان زمان کارگاه غار موزه بنا نهاده شد و در سال ۱۳۸۴ با حضور فرزندان وزیری بزرگ آغاز به کار کرد. راما وزیری در این باره افزود:
از سال ۱۳۸۴ که آغاز به کار کردیم، پدر که پروژه لیسانس وی در زمینه سنگ بود و از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بود تصمیم گرفت دهانه شیر را در زمین غار موزه با طرح سنگ بتراشد. و آنرا به صورت حفرهای کار کردند و گسترش دادند و دالان ها را اضافه کردند و ورودی موزه دهانه شیر شد که خود عللی از جذابیت این موزه است و به علت اینکه احترام به محیط زیست سرآمد کار پدر بود از همه آنچه بازیافتی بود مجسمه درست کردند و تفکر پشت این کار هنرمندانه را مستمر ادامه دادند و با گذشت زمان کارهایی مانند کارگاههای آموزشی مجسمه سازی در موزه انجام شد و علاقمندان به هنر را بسیار به خود جلب کرد. این بسترسازی زمینه بروز استعدادهای درخشانی در زمینه ساخت مجسمه با سنگتراشی، چوب، فلز و فایبر گلاس انجام شد و همچنان در زمینه هنر بازیافت نیز تلاشهای زیادی صورت گرفت. از طرفی بر اساس داستانهای شاهنامه، رستم و سهراب و آرش کمانگیر بر روی دالان ها مجسمههایی ساخته شد که با نامگذاری درست در هنرهای تجسمی به جرات میتوان گفت بدعت نویی را برجای گذاشت.
طرح محتوایی جدید که مانند ساختمانهای امروزی نبود بلکه همانطور که ذکر شد شبیه غار با دهانه شیر همراه با مجسمه های بازیافتی بود، با تلاش های بسیار پیش رفت و توانست مجوز رسمی خود را در سال ۱۳۸۹ اخذ کند. این نوآوری با زحمات خستگی ناپذیر وزیری بزرگ به ثمر رسید. تمام فضا سازیها با دستان هنرمند وی و با تفکر هنرمندانه او پیاده شد و توانست الگوی بسیاری از هنرمندان و علاقمندان در این زمینه را فراهم کند. این کار مدرن و جدید با وجود تمام سختیها راه خود را ادامه داد اما با درگذشت وزیری بزرگ که در سال ۱۳۹۸ اتفاق افتاد این رسالت را بر شانههای خود احساس کردم و بار این مسئولیت را با هدف ارتقا هنر بر عهده گرفتم. این مسئولیت را با شعار آگاه سازی هنرجویان ادامه دادم تا بتوانیم با این کار تاثیر بسزایی در نسل آینده بگذاریم و دوست داشتن محیط زیست را نهادینه کنیم و این دغدغه را ایجاد کنیم تا همه را با ایجاد کارهای هنری به این سمت و سو سوق بدهیم.
سال ۱۳۹۸ برای نگهداری موزه خود را به قولی به ملزم به نگهداری آن دانستیم زیرا که کار هنر جز عشق نمیطلبد. همانطور که وزیری بزرگ همیشه میگفتند اگر باز هم به دنیا بیایند همین مسیر هنر را در پیش میگیرند.
در ادامه داریوش شهبازی گفت: این یادگار هنرمندانه ناصر هوشمند وزیری کار مهمی است که اکنون در دنیا در زمینه پسماند ها انجام میگیرد.کار بسیار فی نفسه بزرگی است چنان که نهنگی در ایتالیا کشته شد و فقط علت آن دوازده کیلو پلاستیک و پسماند بوده و باید گفت این پسماندها در چرخهای معیوب وارد سفره ها میشود و هر چند با تذکر مراکز بهداشت روبرو بوده است اما باید بدانیم بازیافت این پسماندها میتواند از معضل های پیش رو جلوگیری کند.
راما هوشمند وزیری در پاسخ به سوال یکی از حضار گفت: این کار مهم جز با آگاهی سازی نسلهای جوان صورت نمیپذیرد. همانطور که پدر (ناصر هوشمند وزیری) با بازیافت پسماندها مجسمه ساخت و این امر را به اثبات رساند. هر چند مثل موزههای عمومی دیگر که مردم در آن در رفت و آمد هستند نیست، زیرا در امر نگهداری موزه و انجام این رسالت حامیان دولتی وجود ندارد و همه و همه به همت خود افرادی هست که در غار موزه فعالیت دارند و جزو مشکلاتی هست که با آن روبرو هستیم هر چند در راستای اعتلای هنرهای تجسمی ما همچنان پایدار هستیم و چراغ انگیزه ما به همت و پشتکار روشن خواهد بود.
در ادامه راما هوشمند وزیری درباره ویژه برنامه های نوروزی در غار موزه ی وزیری توضیحاتی را ارائه کرد وی از برنامه سمنو پزان نوروز به سنت قدیم یاد کرد و گفت این برنامه هر ساله با حافظ خوانی شروع میشود و با زمانبندی ۲۹ ساعته برای پخت سمنو ادامه پیدا میکند که این سنت قدیمی و پسندیده مانند دیگر سنتها مثل آیین مهرگان و تیرگان در مجموعه انجام میشود و همانطور که میدانیم آیین سمنو پزان را فقط ما در ایران داریم البته در این کار تیمهای محلی روستاییان اطراف لواسان و دانشجویان و دیگر افراد حضور دارند و کمک میرسانند. این کار در تاریخ هجدهم اسفند ماه انجام میگیرد.
در بخش دیگر این نشست نوید صالح بند به معرفی موزه آبگینه پرداخت، او در این نشست بعد از تشکر از حضار از ریاست دوساله خود در موزه آبگینه گفت و این موزه را به عنوان یکی از منحصرترین موزهها در دنیا معرفی کرد و چرایی آن را با توجه به ویژگیهای هر موزه بیان کرد و برای چرایی آن سیری در تاریخ داشت و افزود: در تاریخ شخصیتی به نام قوام السلطنه به عنوان کسی که پنج دوره نخست وزیر ایران بوده و فرمان مشروطه تهران را در زمان مظفر الدین شاه نوشته و قائله آذربایجان را ختم بخیر و روسها را دور کرده با نگاه تاریخ نگارانه در کتاب خود آورده است:در زمانی که در خراسان گرفتار شده بود همسرش میگوید خانه را در تهران را چکار کنیم و از این رو این خانه جایگاه مهمی پیدا میکند.
پس در ابتدای معرفی موزه آبگینه باید گفت چه کسی آن را درست کرده که به نوعی با تلفیق سنت و مدرنیته ساخته شده است. موزه آبگینه که در یک باغ ایرانی است با تزیینات دوره سلجوقی درست شده است که عنصر مهم این دوره آجرکاری است و استاد علی محمد معمارباشی با چنین المانهایی با گرههای آجر روی نما بهره برده است. باغ ایرانی را از این جهت میگویم که ما چند نوع باغ داریم فرانسوی، انگلیسی و ایرانی است که قدیمی ترین نوع باغ سازی باغ ایرانی است. در داخل بنا نیز از هنر هانس هلاین اتریشی استفاده شده که با هنر خود بنا تاریخی را به موزه تبدیل میکند.
ساختمان موزه در دهه ۱۲۹۰ شمسی به عنوان یک خانه مسکونی برای احمد قوام بنا شد و سال ها منزل و دفتر کار وی بود. در سال های ابتدای دهه ۱۳۰۰ شمسی این خانه به سفارت مصر فروخته شد و تا سال ۱۳۵۱ به عنوان سفارت مصر از آن استفاده می شد. لازم به ذکر است که در دهه ۴۰ شمسی رابطه سیاسی ایران و مصر قطع شد و این ساختمان نیز عملا خالی بود. در این مدت، سفارت افغانستان حافظ منافع مصر در ایران بود و بنابراین تابلوی «سفارت افغانستان، مسئول حفظ منافع جمهوری متحده عربی در ایران» بر سردر این ساختمان نصب شده بود که در روز ۸ شهریور ۱۳۴۹ با تجدید مناسبات ایران و مصر، دوباره تابلوی سفارت کبرای جمهوری عربی متحده بر سردر این بنا نصب شد. از آنجایی که در طول ۱۲ سال قطع رابطه ایران و مصر، تعمیراتی در آن انجام نشده بود و هزینه تعمیرات این مجموعه هم زیاد بود، بنابراین آن را به فروش گذاشتند. بانک بازرگانی ایران آن را در اسفند ۱۳۵۱ با مبلغ ۵ میلیون تومان خرید تا از آن به عنوان باشگاه کارکنان بانک استفاده کند. در سال ۱۳۵۵ دفتر فرح پهلوی این عمارت قاجاری را برای راه اندازی موزه خریداری کرد و با همکاری مهندسان ایرانی و اتریشی نوسازی و بهسازی آن آغاز شد.
موزه آبگینه هفت تالار دارد و ۸۵۰ شی نفیس در ۱۱۶ ویترین قرار گرفتهاند که نام برخی تالارها مینا، بلور، صدف و زرینفام است که در آن همایشهای متعدی برگزار میشود و میتوان وجه اشتراک آن را با موزه وزیری دریافت که تمام این بنا توسط هنرمندان و استادان زبر دست ساخته شده که در هر وجهی تلاش بسزایی کردهاند.
در پایان این نشست مهندس داریوش شهبازی تاریخ پژوه و مدیرعامل تهران نامه درباره شکل گیری موزه جواهرات ملی توضیح داد:
اگر بخواهیم بخشی از تاریخ را در قالب موزه بررسی کنیم باید گفت موزه کلمه ای فرانسوی است که برگرفته از کلمه یونانی است بر این اساس که نام تپهای در یونان باستان بوده است که روی آن معبدی برای الهه هنر و صنعت ساخته بودند. بنابراین نام موزه از آنجا نشات گرفته است. اکنون که میخواهیم از جواهر و زر و سیم صحبت کنیم باید گفت هزاران سال پیش ایرانیها از روزگاری که بحث ادیان هنوز در سراسر به وجود نیامده بود؛ خورابهها و پرستشگاههایی داشتند و بعد هندیان بتان را بر میگزینند با آنان انشعاباتی پیدا میکنند و ما نیز ایزدان را انتخاب میکنیم که در آن دوران مغها مبلغان دین بودند و مردم را تشویق میکردند که زر و سیم به عبادتگاهها بدهند، بنابراین جواهرات در عبادتگاههای مثل ناهید بسیار فراوان بود.
وقتی دوره ها را مرور میکنیم میبینیم که زنان برای تزیین لباسها از زر و سیم استفاده میکردند مثل اقوام کرد و لر که این عمومیت در بین جامعه ایرانی را نشان میداد و از طرفی هم پادشاهان جواهرات را در خزانه و در اندرونی نگهداری میکردند و در حاشیه میتوان گفت که علت مورد هجوم قرار گرفتن ایران هم وجود همین تمدن فاخر است که همسایهها را حریص برای تصاحب این جواهرات میکرد. در دوران حکومت صفویه باز خزانه ها پر است و اوج میگیرد و دورهها را اگر طی کنیم میبینیم که ثروت زر و سیم هم به افغان ها و هم به هند رسید تا دوره نادر شاه که جواهرات را پس میگیرد و در دوره قتل نادر شاه مهم ترین جواهری که کوه نور نام داشت و نادر به بازوی خود میبست توسط احمدبیگ ابدال افغانی برده میشود.
در دوره آغا محمدخان، جواهرات نادر شاه را به سختی جمع آوری میکنند و آن را به دست فتحعلی شاه میرسانند و او که چون تلاشی برای بدست آوردن این جواهرات نکرده بود بسیاری آنها را از بین میبرد در دوره پادشاهی نوه وی محمد میرزا با روحیه درویش مانندی که داشت جواهرات همچنان در خزانه نگهداری شد و در ادامه ناصرالدین شاه صندوق خانه مبارکه که حدود چهار هکتار زمین بود را تاسیس آنجا را محل نگهداری این جواهرات گران بها میکند. در سال ۱۲۷۰ با گسترش حرمسرا خود موزه ای نیز بنا کرد و این جواهرات را در آنجا نگهداری کرد و با توجه به سفرهای اروپایی ناصرالدین شاه موزه قبلی را که ساختمان آن هم کهنه شده بود با به سبک مدرن تبدیل کرد که به نام تالار آینه یا سلام هنوز هم وجود دارد.
تا دوره مظفر الدین شاه جواهرات در موزه نگهداری میشد اما خرانه یا سرقت میشد و یا بخشیده و به خاطر این مسایل لیستی از جواهرات برای نخستین بار تهیه شد، در دوره محمدعلی شاه به دلیل حوادث مشروطه و حواشی آن بخشی از صندوق جواهرات توسط روسها به یغما میرود و در دوره رضا شاه باقی مانده جواهرات به کاخ مرمر انتقال پیدا میکند و بعد چند سال تحویل بانک ملی داده میشود و در دوره پهلوی دوم در سال ۱۳۲۲ به مردم نمایش داده و بعد آن در سال ۱۳۳۹ در موزه جواهرات سلطنتی که در بانک مرکزی در خیابان فردوسی ساخته شده نگهداری میشود. که اکنون با نام جواهرات ملی شناخته میشود.
اتمام گزارش/
برچسب ها: تارنا تهران نامه داریوش شهبازی اخبار فرهنگی نسرین تیموریان موسسه فرهنگی تهران نامه راما هوشمند وزیری نوید صالح وند غار موزه وزیری نشست صدو پنجم موزه آبگینه