1402/11/25   هنر   کدخبر: 2749   نظر: 0   بازدید: 7338   خبرنگار: زهره رضوانی چاپ

داریوش شهبازی: ایرانیان درطول تاریخ با تدبیر دوام آوردند

داریوش شهبازی: ایرانیان درطول تاریخ با تدبیر دوام آوردند

صدو هفتمین نشست تهران نامه با بررسی جُستارهای (تاریخ و فلسفه وجودی آتشکده ها پیش و پس از به پیامبری برگزیده شدن اَشو زرتشت، آتشکده ورهرام) و (آتشکده ها و اماکن مذهبی منسوب به زرتشتیان در گستره تهران) با حضور جمعی از علاقه مندان تاریخ و باستانشناسی و حضور جامعه زرتشتی و اساتید برگزار گردید.

به گزارش تارنا: در این نشست که با اجرای دانیال فتحی لاطران همراه بود، در بخش نخست موبد دکتر اردشیرخورشیدیان به سخنرانی پر دامنه ای در رابطه با فلسفه وجودی ساختمان آتشکده ها به درازای تاریخ ایران زمین و چگونگی ظهور حضرت زرتشت و تشریح مبانی دین زرتشت و همگامی آن با فرهنگ ایرانی،دین اسلام و یکتا پرسی پرداخت. در نشست صد و هفتم که با استقبال خوبی مواجه شده بود، اردشیر خورشیدیان با شوری خاص و به تفصیل بیان کرد:

از دوران کهن تا به امروز آتش در همه دنیا مورد احترام و قداست بوده ولی در قلمرو ایران از احترام بیشتری برخوردار بوده است. با توجه به پژوهش ها و نشانه های عقلی نخستین بار پیشدادیان آتش را کشف و مهار کردند و توانستند از آن بهره مند شوند. پیشدادیان از سلسله پادشاهان اساطیری ایران هستند که پیشه آن ها داد و دادگری بوده و نخستین قوانین مدنی را نوشته اند. پیشدادیان ریشه در حقیقت تاریخی محض ایرانیان دارند. بعد از کشف آتش از آن برای استفاده در زندگی، پخت و پز، ایجاد روشنایی در شب و بسیاری نیازهای دیگر، در مکانی ساده تر از بنای آتشکده نگهداری می کردند، یعنی پیش تر از پیدایش زرتشت به دلیل گرما بخشی، ایجاد روشنایی و پاک کنندگی آتش را حفظ می کردند و برای آن احترام قائل بودند. آتش شکل چهارم ماده از عناصرچهارگانه است و ماده نیست. نه مانند آب مایع است نه مانند خاک جامد و نه مانند باد به شکل گاز ، آتش پلاسما است و انرژی که دائما درحال تبدیل بین جامد و مایع و گاز است. ما می توانیم ماده را انرژی کنیم ولی انرژی را نتوانستیم ماده کنیم. آتش حالت معنوی یا به شکل پارسی اصیل مینوی دارد مانند اندیشیدن و روان ما که معنوی است. اندیشیدن و روان پایدار است و از بین نمی رود اما ماده از بین می رود و فانی است. ساده ترین مثال این است در گذشته به سهولت امروز کبریت وجود نداشت که هر لحظه اراده کنیم و آتش درست کنیم و باید از سنگ چخماق استفاده می کردند، پس لزوم نگهداری آتش به این شکل بود. ولی با ظهور زرتشت و ایجاد نیایشگاه هایی به نام آتشکده این مهم جلوه معنوی و عبادی هم پیدا کرد. در ادامه گفتار دکتر اردشیر خورشیدیان؛ و در تکمیل این موضوع مهندس داریوش شهبازی با یادآوری خاطره ای کوتاه، به فرهنگ تهران قدیم در صد و اندی سال گذشته در رابطه با آتش اشاره کرد:

در زندگی مردمان تهران قدیم ریختن آب بر روی آتش را خوب و مجاز نمی دانستند و این رفتار را حتی به منظور خاموش کردن آن ناپسند می پنداشتند و تلاش می کردند با کم شدن ماده سوختنی آتش به طور طبیعی خاموش گردد.

بعد از ذکر این خاطره موبد اردشیر خورشیدیان ادامه داد:

حضرت زرتشت در نزدیکی رگه، (چیچست) دریاچه ارومیه و در منطقه آذربایجان دیده به جهان گشود. زرتشت حقایق خیر و شر را به صورت درونی کشف کرد و هستی را  و دین بهی ویکتاپرستی را درک کرد.دین زرتشت انسان را به طریقه زرتشتی زیستن وا نمی دارد بلکه شیوه انسانی زیستن را می آموزد، بدین سان که ابتدا انسانیم و درنهایت برای شناخته شدن با ایجاد مرز بندی، بخش بندی های جغرافیایی را شامل می شویم. در کتاب گاتها هم به انسانی زیستن اشاره می شود که دین زرتشت فرقه ساز نیست و بر مسائل انسانی تأکید می کند.در جهان بینی زرتشت به راست گویی بسیار سفارش شده و دروغ را گناهی بزرگ بر می شمارد و دروغ گویی و ترویج آن را پایه هر فساد و بدبختی در جهان می داند. دین و آیین زرتشت و موارد مربوط به آن از جمله معماری آتشکده ها و سایر بناهای مذهبی دیگر آن بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ ایران و همراه آن است. برای طراحی و ساخت آتشکده ها آخشیج لازم است. آخشیج در زبان پارسی اصیل و فارسی سره به معنای عناصر چهارگانه آب،باد،خاک و آتش است. همان گونه که در معماری قدیم ما از چهار عنصر به خوبی استفاده می شده، در ساخت آتشکده ها نیز این جزییات به شکلی ویژه طراحی و اجرا می گردید. از نظر مکان یابی زمین برای ساخت آتشکده، این بنا نباید نزدیک به بازار ساخته شود. در طراحی نقشه، آتش نیایشگاه در آتشدان در مرکز بنا قرار می گیرد. به پاکی و قداست این چهار آخشیج لازم برای آتشکده باید توجه ویژه داشت و از آن نگهداری کرد و این نه تنها به پاک نگهداشتن آتشکده کمک می کند بلکه به منزله احترام به طبیعت است. اردشیر خورشیدیان در پایان سخنان خود بیان کرد هر آنچه در سازمان ملل برای آزادی و حفظ کرامت انسانی و طبیعت به عنوان قانون و اعلامیه ثبت می شود، ریشه در همین فرهنگ غنی و قدرتمند دارد که ما هزاران سال پیش به آن رسیده ایم. و در انتها با جملاتی روحبخش نیایش کردند:

پروردگارا روان آفرینش از دست تو گله مند است، چرا مرا آفریدی؟ نجات بخشی برای من بفرست که آنقدر دانش و توانایی داشته باشد که بتواند مرا نجات دهد.



 


در بخش دوم نشست مهندس داریوش شهبازی در رابطه با (آتشکده ها و اماکن مذهبی منسوب به زرتشتیان در گستره تهران ) سخنانی ایراد کردند که به شرح زیر است:

جامعه ما در طول تاریخ کهن و پر فراز و نشیب خود چندین و چند مرتبه از دوران اسکندر تا اعراب و مغول ها مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و به آثار فرهنگی ما آسیب فراوان وارد شده و در بعضی موارد به طور کامل از بین رفته است. در هنگام حمله به ایران،اسکندر به دلیل همراهی با ارسطو و شناخت علم و دانش بخش های زیادی از اوستا را حفظ و با خود به یونان برد. فرهنگ و تاریخ ما به مانند کوه یخی است که در اقیانوسی بی کران فرو رفته و ما فقط قله آن را می بینیم. در رابطه با همین تاریخ تهران قدیم در سی چهل سال گذشته منابع بسیاری برای تحقیق وجود نداشت و بسیار اندک بود. خوشبختانه بسیاری از اساتید ایرانی علاقه مند شدند و تاریخ و اماکن را پژوهش کردند و شاگردان خود را نیز علاقه مند کردند و منابع بسیار خوبی بوجود آمدند. ما همچنین منابع بسیار خوبی در خارج کشور داریم که درگذشته از ایران خارج شده که متعلق به این مرز و بوم است. اما آنچه مورد توجه است ما چگونه در برابر این هجوم ها طاقت آوردیم و فرهنگ و ریشه خود را حفظ کردیم؟ ما با تدبیر فرهنگ خود را حفظ کردیم و دوام آوردیم. وقتی اعراب حمله کردند ما آن هار استحاله کردیم و به بخشی مهم و ویژه حکومت اسلامی تبدیل شدیم که شخصیت های علمی و سیاسی مهم آن ایرانیان بودند.

اما در رابطه با اماکن تاریخی، باستانی زرتشتیان، ما در تهران چندین نقطه مهم داریم. مانند قلعه دختر و صحرای ازدان به معنای ایزدان در شرق مقبره حضرت عبدالعظیم مربوط به دوره ساسانیان، تپه میل، آتشکده ری و قلعه گبری باز هم مربوط به دوره ساسانیان، به گفته محققان و با توجه به شواهد موجود، آتشکده ری بعد از هجوم اعراب تا چندین سده بعد آن نیز فعال بوده است. و آتشکده های دیگر نظیر تخت رستم در شهرستان شهریار. قلعه دختر در منطقه اوشان فشم بعد از روستای آهار و شکراب یک ارتفاع بلندی هست که آتشکده ای روی آن هست که بقایای آن وجود دارد و از نظر مکان یابی در بهترین نقطه جغرافیایی بنا شده است. که اگر به آن صعود کنید متوجه این مهم می شوید. البته مکان صعب العبوری است و شیب تندی دارد. مرحوم استاد حسین کریمان مورخ که از اهالی آن خطه می باشد، درهنگام صعود به این نقطه تکه چوبی را پیدا کرده و آن را برای آزمایش کربن چهارده به دانشگاه تهران برد. پس از آزمایش تکه چوب متوجه شدند که قدمت آن به 1600 سال پیش می رسد، یعنی به طور قطع معلوم شد که آن آتشکده واقع در ارتفاع متعلق به دوره ساسانی است. بنابراین ما در این گستره باتوجه به این که پیش از اسلام زرتشتی بودیم، پیدا کردن اماکن مذهبی زرتشتی فراوان و در دسترس است. اما چرا با همه این بناها آشنایی نداریم به این دلیل است که بعد از اینکه ایرانیان به اسلام گرویدند، با گسترش دین جدید بناهای بسیاری رو تخریب می کردند. اما ایرانیان با تدبیر و تبدیل این اماکن به امامزاده آن ها را حفظ کردند زیرا این گذشته و ریشه آن ها و در بسیار موارد محل دفن خویشان و بستگان آن ها  بود. برای مثال بعید به نظر می رسد در منطقه کوهستانی امامزاده داوود ایرانیان در بیش از هزار سال پیش بنایی برای امامزاده ساخته باشند. این موارد مجهول به مرور با کاوش های باستانشناسی جدید و کشف اسناد جدید تکمیل می شود. برای مثال ما می توانیم به کشف اسکلت و گورهای باستانی در منطقه بازار تهران و خیابان مولوی اشاره کنیم که قدمت تهران را به هزاران سال پیش و حتی بیشتر می برد. وقتی سکونت انسان در سرزمینی به ده ها هزار سال پیش می رسد جای تعجب ندارد که انباشت علم و دانش و فرهنگ آن هم به همان اندازه فراوان و با تدبیر قابل انتقال به نسل آینده باشد.






پایان خبر/





اخبار پیشنهادی

برچسب ها: تارنا خبرگزاری تارنا تهران نامه داریوش شهبازی اخبار فرهنگی نسرین تیموریان موسسه فرهنگی تهران نامه اردشیر خورشیدیان زرتشت جامعه زرتشتی نشست صدو هفتم

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.