در هر ملتی، رسوم و سنتهایی وجود دارد که از گذشته تاکنون اهمیت و احترام آنها حفظ شده است. از جمله این مناسبتها در تقویم ایران باستان، جشن سپندارمذگان یا اسفندارمذ به ویژه مورد توجه قرار میگیرد، که نمایانگر ارزشها و فرهنگ باستانی این سرزمین است.
به گزارش خبرگزاری شعر ایران-تارنا:محمدرضا سلطانی در یادداشتی اختصاصی به پیدایش روز عشق یا جشن سپندارمذگان در ایران باستان پرداخته است.
هر ملتی از آغاز پیدایش تاکنون برای خود آداب و سننی داشته که همیشه مورد احترام بوده و هر ساله نیز آن را به جا آورده اند. چرا که هر سنتی یاد آور یک بزرگداشت می باشد.در تقویم #ایران نیز ایامی هست که مردم به آن اهمیت ویژ ه ای قائلند و پاینبد این رسوم قدیمی می باشند و در روزهایی که جشن و سرور باشد مردم دوست دارند که در آن به شادی بپردازند و از آن روز نهایت استفاده را ببرند.البته ایامی نیز وجود دارد که متعلق به گذشته های خیلی دور است و شاید امروزه کمتر به آن پرداخته یا توجه شده است یکی از این روزها ، جشن سپندار مذگان است
آداب و رسوم گذشته ی هر ملتی در واقع هویت و شناسنامه ی آن ملت است بنابراین اگر هویت یک ملت دچار اختلال شود تفکر آن ملت نیز نابود می شود و به گه گرا کشیده می شود. مهمترین علتی که می تواند موجب احیا و یا نابود شدن یک ملت باشد فرهنگ آن ملت است که می تواند یک جامعه را به پیشرفت و رونق برساند یا به ورطه ی نابودی بکشاند همیشه افرادی در تاریخ هر ملتی از گذشته تا کنون وجود داشته اند که توانسته اند فرهنگ و آداب گذشته ی خود را به نحو تاثیر گذاری به دیگر جهانیان بشناسانند و آوازه ی کشور خود را تا قرن ها پایدار نگه دارند. به طور کلی می توان گفت که ارزش فرهنگی یک قوم و ملت همیشه دارای اهمیت فراوان می باشد و برای حفظ این کیفیت ،سطح علمی و فرهنگی جامعه همیشه باید به روز باشد.
مردمان ایرانی از جمله مردمانی هستند که دارای فرهنگ با اصالت و با شکوه هستند. در ایران باستان مناسبت هایی وجود داشته که مردم در آنها شرکت کرده و به جشن و سرور و شادی می پرداختند این جشن ها نشانگر روحیه ی شاد و خلق و خوی و فلسفه زندگی و به طور خلاصه دیدگاه ایرانیان باستان را به تصویر می کشد البته ما زیاد از آداب و رسوم و مراسم گذشته ی کشورمان آگاهی کافی نداریم و وقتی که یکی از آن مراسم را می شنویم برای ما بسیار عجیب و غریب جلوه می کند برای آشنا شدن بیشتر با این فرهنگ با شکوه تنها راه مطالعه درمورد آن است.
چگونگی پیدایش روز عشق و عشاق به این صورت است که :
همزمان با حکومت امپراطوری ساسانی در ایران ،در قرن سوم میلادی در روم باستان پادشاهی حکومت می کرد که #کلودیوس نام داشت.کلودیوس معتقد بود که برای اینکه یک سرباز با تمام جان برای کشورش بجنگد باید مجرد و تنها بوده و هرگز تن به ازدواج ندهد.لذا سربازان رومی حق ازدواج با هیچ کسی را نداشتند و در کل ازدواج برای سربازان ممنوع بود.کلودیوس به حدی خونخوار و سنگدل بود که هیچ سربازی از ترس جانش حتی به ازدواج فکر نمی کرد چه برسد که واقعا ازدواج کند.
شاید خیلی ها به دلایلی ندانند که روز عشق و عاشقان در ایران باستان از بیست قرن پیش وجود داشته در حالیکه در روم باستان سه قرن بعد از میلاد مردم به وجود آن پی برده اند .
جشن سِپَندارمَذگان یا اِسپَندگان یا اِسفَندارمَذگان روز گرامیداشت زن، زمین و مادر است، یکی از جشنهای #ایران_باستان است که در روز اسفند از ماه اسفند برابر با ۵ اسفند گاهشمار یزدگردی و ۲۹ بهمنماه گاهشمار کنونی برگزار میشود. این جشن ریشه در شاهنشاهی هخامنشی دارد.
در گاهشماری یزدگردی (ساسانی) و گاهشماری اوستایی نو هر ماه ۳۰ روز بودهاست و ۵ روز به آخر سال اضافه میشدهاست. در این تقویم هر روزی از ماه به جای اعداد، اسم مخصوصی دارد و در روزی که اسم ماه و روز با یکدیگر همسان میشود جشنی برگزار میشود. روز ۵ ام هر ماه اسپند نامیده میشود و در ۵ ام ماه اسپند جشن سپندارمذگان برگزار میشود. این روش نامگذاری ۳۰ روز ماه به دلیل داشتن فقط ۳۰ اسم برای هر روز از ماه با گاهشماری هجری خورشیدی با ماههای ۳۱ روزه هماهنگی و امکان تعریف ندارد.
منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز ۵ اسفند یاد کردهاند، با توجه به تغییر ساختار گاهشمار ایرانی و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری خورشیدی، برخی این جشن را در۲۸ بهمن و برخی در ۵ اسفند برگزار میکنند. بر پایهٔ منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد. در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشدهاست که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه. همینطور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان میگرفتند.
بنا به گفتهٔ ابوریحان بیرونی اسپندارمَذ ایزد موکل بر زمین و ایزدِ پشتیبان و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درستکار بوده و به همین مناسبت این روز،( جشن زنان)، نامگذاری و مردم برای گرامیداشت زنان، به ایشان کادو میدادند و بخشش میکردند
گفته میشود که خانوادههای ایرانیان باستان برای سپاس از همسران و بانوان در خانواده و نزدیکان خود، هر یک در اندازهٔ توان برای زنان پاکدامن و فروتن خود هدایا تدارک میدیدند و به پاس زحمات یکسالهشان تقدیم آنان میکردند.
بانوان نیز این روز را گرامی میداشتند و در آن لباس و کفش نو میپوشیدند، زنانی که مهربان و پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بودند و فرزندان نیک به دنیا آورده بودند، مورد سپاس قرار میگرفتند و از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند.
در روز جشن سپندارمذگان بانوان از کارهای روزمره و همیشگی در خانه و زندگی معاف شده و به جای آنان مردان و پسران خانواده وظایف جاری ایشان را در خانه به عهده میگرفتند.
از این رو می توان دریافت که مقام زن در ایران باستان چه جایگاه ویژه ای داشته است.
این کار یک تلنگر برای مردان تلقی می شد تا ارزش و مقام مادر وهمسرانشان را بدانند و به آنها احترام بگذارند البته این جشن ها تا مدت ها تداوم داشته و به صورت باشکوه وعظیم برپا می شد و تا احترام گذاشتن مردان به زنان همچنان در طول زندگی ادامه داشته باشد.
نام دیگری برای #جشن_سپندارمذگان میتوان یافت که با آیین بومی و نمادین ویژهای همراه بودهاست. گفته میشود مقارن همین روز مراسمی با نام «مردگیران» وجود داشته که به مراسم جشن سپندارمذگان نسبت داده شدهاست. از این قرار که؛ در این روز دختران آماده ازدواج یا دمبخت، این اختیار را پیدا میکردند که به میل خود، همسر و شریک زندگی آیندهشان را انتخاب کنند. از همین روی نام این جشن به «مردگیران» مشهور شدهاست.
برخی پژوهشگران، جشن سپندارمذگان را همان جشن (برزیگران) میدانند. از قرار در روز اسفندگان چند جشن با مناسکی بهخصوص برگزار میشدهاست و نخستین آنها جشن مردگیران یا مژد گیران بود که اختصاص به زنان داشتهاست. در این روز مردان برای زنان هدیه ای میخریدند و از ایشان قدردانی میکردند.
و جالب است بدانید در قوم بختیاری همچنان جشنی با رسم و رسومات خاصی به نام(برزیگران) وجود دارد.
سپندارمذگان، مزدگیران یا مردگیران، این جشن و آیین کهن ایرانی را به هر نام که بخوانیم هم دارای مفهوم و مناسبت نیکو و زیبایی است و هم یادآور وسعت نگاه و آگاهی اجدادمان به شأن بانوان و خانواده است. امروزه نیز بیشترین جنبه مورد تأکید در جشن اسفندگان، قدردانی از بانوان است. شاید بتوان گفت؛ ایرانیان باستان مردمانی بودند که در افسانهها، اساطیر و داستانهای و روایتهای قصه گونه خود جنبههای شادمانه آنها را به شکلی ویژه در نظر داشتند.
در گاهشماریهای گوناگون ایرانی، علاوه بر این که ماهها نام داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. برای نمونه روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بودهاست. سپندارمذ لقب ملی زمین است؛ یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه میکند. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان (اسپندگان) را بهعنوان نماد تمایلات مادرانه و باروری میپنداشتند.
تاریخچه ی این جشن در ایران باستان بر می گردد به بیست قرن بیش از تولد مسیح که آریایی ها آن را گرامی می داشتند.
حكيم توس فردوسی بزرگ در اين باره در شاهنامه چنين آورده است:
سپندارمذ پاسبان تو باد زخرداد روشن روان تو باد
در سفره اين جشن جامى از شير و تخم مرغ كه نشانه ماه بهمن است قرار دارد. به جز آنها ميوه هاى فصل به ويژه انار و سيب، شاخه هاى گل، شربت و شيرينى، برگ هاى خشك آويشن با دانه هايى از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار مى دادند.
آیینهای جشن اسفندگان را فهرستوار چنین می توان یاد کرد:
۱- جشنی بهاری بوده و در آستانه سال نو در روز اسفند از ماه اسفند (پنجم اسفند) برگزار میشده است.
2- جشنی ویژه زنان بوده است.
3- در این جشن مردان به زنان بخشش می کردند و آن را "مردگیران" می نامیدند، چون زنان از مردان آرزوها می خواستند.
4 – زنان خود را میآراستند و در طول روز در کوی و برزن به پایکوبی و افسانهگویی و شادی میپرداختند.
5- در پایان آن روز، رفتن به آتشکده برای توبه از گناهان کرده یا ناکرده نیز جزو برنامه این جشن بود.
6 – دختران نیز از این جشن سهمی داشتند چون برخی این جشن را ویژه "عروسان نادیدهشوی"، یعنی "دختران شوهرنکرده" دانسته اند. دختران در هر نوبهار جشن می گرفتند و به کام دل شادی می کردند.
7 - در آن روز زنان کوی و بازار را از نظم و قانون هر روزه میانداختند و در واقع زنان در آن روز حاکم بر شهر بودند.
8- دختران و زنان در جشن دسته های گل به دست می گرفتند.
بن مایه ها
ا-کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی
۲-گاه شماری و جشن های ایران باستان( هاشم رضی)
___
سپندارمذ بر تو فرخنده باد
ز شادی، دل و جانت آکنده باد
ز بغدخت* همواره مهر آفرین،
به رامش، دل و جان تو زنده باد
در این روز، ای بانوی پارسی !
تو را بخت سالار و بد بنده باد
تو را زیست ، با شوی فرخنده خوی
بر اندازه باد و برازنده باد
سپندار مذگان که جشن زن است ،
لب مرد و زن ، هر دو ، پر خنده باد
در این جشن فرخنده ، بیخ غمان
ز جان و دل هر دوان کنده باد
چو کنده ست مرد و ستاکش زن است
خجسته (ستاک) و نکو کنده باد
هر آن کس که نشناخت ارج زنان ،
روانش نژند و تنش ژنده باد
هلا ! ای گرامی ، گرانمایه زن
که مغز بد اندیش تو گنده باد،
در این جشن ، (زروان) که نزد خدای
ز هر لغزشش پاک پرونده باد ،
بگوید ، بدین آریایی سرود :
سپندار مذ بر تو فرخنده باد
اتمام یادداشت/
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شعر اخبار فرهنگی محمدرضا سلطانی جشن سپندارمذگان