به مناسبت گرامیداشت نظامی گنجوی
به مناسبت بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی شاعر ایرانی پرآوازه و داستان سرای پارسی گوی در مقاله ای به بررسی شرح احوال و آثار او پرداخته ایم. در تقویم رسمی ایران روز بیست و یکم اسفند ماه هرسال روز گرامیداشت این شاعر بزرگ است ولی برگزاری مراسم بزرگداشت این شاعر در 12 اسفندماه 1402 و حدود یک هفته زودتر در خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران ، در سالن فردوسی برگزار می شود.
به گزارش خبرگزاری شعر ایران -تارنا: الیاس پسر یوسف پسر زکی مؤید از مادری به نام رئیسه ولادت یافت. زاد روز مبارکش به احتمال قوی در 536 هـ. سده ششم هجریست و زادگاهش شهر گنجه است.گنجه (در آذربایجان شوروی کنونی) است. درباره زادگاهش شهر گنجه که ماجراهای بسیار را از سر گذرانده یکی از جغرافیانویسانی به نام زکریای قزوینی صاحب آثارالبلاد است،که از این شهر سخن ها گفته است. تخلص حکیم ابومحمدالیاس بن یوسف نظامی است.
شاعر گرانمایه ما در همین شهر در حدود هفتاد سال زندگی کرد و هیچگاه تمایلی به ترک وطنش نداشت. خوانده ام فقط یکبار یک مسافرت کوتاه رفته و تمام عمر در گنجه بوده، شهری ک از کانونهای مهم رواج شعرو ادب بوده است. سالهای جوانی را نظامی به تعلیم نزد استادان عهد خود گذرانده است یک خصوصیت خوب از نظامی همین بس است که گفتهاند ""نظامی یکی از ستون هاست""
مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست پــس بخندید
زیرا به این زیبایی و روانی میسراید. در آثار او که مفصل آسنا خواهیم شد تفاوت دو شخصیت در لیلی ومجنون/ خسرو وشیرین است
شیرین کیست؟
یک دختر اجتماعی ک براحتی با مردم گفتگو میکند اسب سواری میکند به شکار میرود و در باغهای خرم مدام به گشت وگزار است و مهم تر از همه اینکه با خسرو دیدار میکند.اما لیلی دختری منفعل تحت ستم و سلطه پدر هست بدون اینکه همسرش را دیده باشد تن به ازدواج میدهد فرصت دیدار با یار پیدا نمی کند و پشت پرده نشسته است. این نکات برای شخصیتهای داستان نظامی است دقیقتر که می شویم در می یابیم حتی شخصیت نظامی هم در آثارش متفاوت است. نظامی که در مخزن الاسرار است با دیگر آثار است فرق دارد با آنکه در استواری کلام یکی اند. درس هایی ک نظامی خوانده و به قولی علوم رایج آن زمان بوده که در آثار او به خوبی معلوم است. او نجوم میدانست و در شعرش هم به کار برده است. از دیگر علومی که او فراگرفته: کیمیا، فلسفه کلام، حکمت و عرفان را میتوان برشمرد.
خنده به غمخوارگی لب نشاند
زهره به خُنیاگری شب نشاند
چقدر زیبا در توحید ومناجات خدامی گوید اگر خدا لب را آفرید خنده را برای لب قرار داد که غم را از لبها پاک کند و در آسمان ستاره زهره را که به ستاره طرب و آوازه خوانی مشهور است در شب نهاد.
از آثار باارزش حکیم گنجه که به نظم نوشته پنج گنج یا خمسه ی نظامی است.که خود شاعر در اشعاری پنج گنج را به ترتیب چنین معرفی کرده است:
مخزن الاسرار
خسرو وشیرین
لیلی ومجنون
هفت پیکر و
اسکندر نامه
کمی باخانوادش نظامی آشنا شوید:
خانواده نظامی، از زبان خودش
گر شد پدرم به سنت جد
یوسف پسر زکی مؤید
...
گر مادر من رئیسه کُرد
مادر صفتانه پیش من مرد
این ابیات از لیلی ومجنون برگرفته شده است که نظامی از پدر ومادرش یاد می کند و باز هم با اسناد به شعر او که در بخش دوم اسکندرنامه آمده در مییابیم سه زن اختیار کرده است، ولی هیچگاه بیش از یک زن در خانه نداشته هر کدام فوت می کنند زن دیگر اختیار می کند.
یکی جفت همتا تو را بس بود
که بسیار کس مرد بی کس بود
منبع اقبالنامه( دومین بخش از اسکندرنامه)
نخستین زن به هنگام نظم خسرو شیرین و دیگری به هنگام نظم لیلی ومجنون و سومی به هنگام نظم اقبال نامه مرده اند. اما آفاق اسم زنی است که او دوست می داشته و در منابع معتبر نیز آمده است. در پایان قصه خسرو شیرین آنجا که بر مرگ شیرین زاری می کند از نخستین همسر از دست رفته اش آفاق یاد می کند.
سبکرو چون بتِ قپچاق من بود
گمان افتاد خود که آفاق من بود
فقط یک فرزند گویا فقط از آفاق داشته به نام محمد که در شعرهایش ازپسرش هم یاد کرده، (فرزند محمد نظامی آن بر دل من چو جان گرامی)، که سفارش ها و اندرزهای پدرانه ای هم به او داده است.
شاعری صاحب سبک نظامی از پیشگامان سبک عراقی ا ست. مبتکر و نو آور که در این باره شیوه خود در شعرش می گوید :
شعبده ای تازه بر انگیختم
هیکلی از قالب نو ریختم
جالب است که بدانید او در بیشتر آثارش به طرز تازه و این نو بودن تاکید کرده، در کتاب تاریخ ادبیات خواندهام که مخزن الاسرار را شعبده تازه و نوگل نامیده است.بیت نوگل هم این است :
من که سراینده ی این نو گلم
باغ تو را نغمه سرا بلبلم
نوگلم استعاره از کتاب شعرش است.خسرو و شیرین را بهار نو نامیده،لیلی ومجنون را تازه عروس نام نهاده، هفت پیکر را کانون نو و نوبر نامیده و اقبالنامه اش را عروس بکر شوهر فریب خوانده است که بسیار شنیده ایم ک به تقلیدش خواستتد بسرایند اما نشده یا منصفانه بگوییم منظومه هاشان به پای نظامی نرسید که نرسید.
شیوه سخن گفتن نظامی
می گویند شاعر متفکر و اندیشه ورز و حکیم ما، انبوهی معنا را در ظرف لفظ گنجانده است.
مرا کز عشـق بِه ناید شعاری
مبادا تا زیـم جز عشــق کاری
فلک جز عـشـق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشــق آبی ندارد
...
کسی کز عشق خالی شد فسرده است
گرش صد جان بود بی عشق مرده است
...
مرا می پرسی که چونی، چونم ای دوست
جگر پردرد و دل پر خونم ای دوست
پایان خبر/
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا خانه اندیشمندان علوم انسانی بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی حکیم نظامی گنجوی نظامی گنجه ای شعرکلاسیک