گزارش ویژه تارنا در پیوند با چهارشنبه سوری یادگاری پاک ایرانیان
حضرت فردوسی در شاهنامه می فرماید:
به یک هفته بر پیش یزدان بدند
مپندار کآتش پرستان بدند
که آتش بدان گاه محراب بود
پرستنده را دیده پرآب بود
به گزارش خبرگزاری شعر ایران- تارنا: آتش در نظر ایرانیان مظهر روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، تندرستی و مهم تر از همه ویژگی های دگر جلوه ای از قدرت پروردگار است. همه آنچه در دسته بندی شر قرار می گیرد، مانند بیماری ها، زشتی ها، کینه توزی ها، دروغ ها، آسیب ها در جایگاه تاریکی هستند که این تاریکی محل ظهور اهریمن است. افروختن آتش تعبیری است برای روشنی معرفت در دل و روح که آثار اهریمنی و نامبارک و بدشگون را از میان برمی دارد و پاک می گرداند. به همین دلیل بزم سوری آخرسال را به شب چهارشنبه آخر سال منتسب کردند تا با آغاز سال نو خوش و خرم گردند و به تعبیر ساده تر می توان گفت بدی ها و رنج و شرهای سال گذشته را آتش زده با شادکامی به استقبال بهار می روند. قدیمی ها می گفتند، صد و خورده ای سال پیش جدا از جمع آوری هیزم و بته های خار صحرا برای استفاده در مراسم چهارشنبه سوری، اگر کسی حصیر یا زیلوی کهنه ای داشت از کف اتاق خانه خود بر می داشت و آن را آتش می زد. یعنی نو کردن خانه و زدودن کهنگی و ناپاکی و این هم باز استعاره دیگریست برای از بین بردن تاریکی و زشتی برای ورود به سال جدید و آراستن خانه با حصیر یا زیلویی نو که این امر در خلال خانه تکانی انجام می گرفته و حتی به حصیر و زیرانداز ختم نمیشده و وسایلی از خانه که دیگر اسقاط شده و از جنس چوب بود را آتش می زدند.
تیرگی زمین و درخشندگی آتش و برتری این عنصر بر خاک، معانی والا و پیچیده ای دارد که از آغاز قرون اسلامی در فلسفه و تعابیر ادبی و تصوف راه پیدا کرد. فردوسی بزرگ با سرودن ابیاتی مختلفی در بخش آفرینش شاهنامه به اهمیت آتش اشاره کرده :
از آغاز باید که دانی درست
سر مایهٔ گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید
سرِ مایهٔ گوهران این چهار
بر آورده بیرنج و بیروزگار
یکی آتشی بر شده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک
نخستین که آتش به جنبش دمید
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید
و زان پس ز آرام سردی نمود
ز سردی همان باز تری فزود
و در ادامه به ویژگی آن اشاره می کند:
زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بود و سیاه
ستاره بر او بر شگفتی نمود
به خاک اندرون روشنایی فزود
همی بر شد آتش فرود آمد آب
همی گشت گرد زمین آفتاب
گیا رست با چند گونه درخت
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
فردوسی در شاهنامه آورده: کشف آتش در زمان پادشاهی هوشنگ بر اثر یک واقعه و اصابت سنگی بر سنگ دیگر پدید آمد. هوشنگ ماری سیاه و بدشکل را می بیند، سنگی به سوی او می افکند که به سنگی کنار مار می خورد، جرقه ای درگرفته و آتش افروخته می گردد و مار می گریزد. به این مهم توجه کنید در همان آغاز کشف آتش ویژگی حفاظتی آن آشکار می گردد که همان نگهبانی از انسان در برابر حیوانات وحشی و سمی است. ایرانیان در دوره ساسانی جشن های بسیاری برگزار می کردند، همه این جشن ها درآمد و مقدمه ای داشت و آن آتش افروزی و آتش بازی بود.
فاروغ صفی زاده ایرانشناس در کتاب (چهارشنبه سوری یادگار نیاکان ما) آورده است:
در ایران باستان شب چهارشنبه سوری در بالای قصر پادشاهی، خرمنی از آتش روشن می کردند و مردمان دیگر نیز بالای بام خانه خود آتش روشن می نمودند. سوری به معنی سرخی، سرخ رنگ، مانند گل و شراب و سور به معنی عیش و شادمانی نیز هست. آنان آتش را به آن جهت روشن می کردند که بر این باور بودند: بدی ها و سیاهی را در آتش افکنده می سوزانند و از روی آتش می پریدند و می گفتند:(سرخی تو از من، زردی من از تو) منظور از سرخی کردار نیک و منظور از زردی کردار زشت و ناپسند است. در دوره هخامنشیان خرمنی از آتش را به سه کوپه تقسیم می کردند. با همان روش از روی این سه آتش به نام های : 1-آسمان2-آذر3-آبان که نام سه فرشته خداوند هستند می پریدند. پس از آن آتش را به هفت کوپه تقسیم کردند و به نام هفت امشاسپند از روی آن می پریدند. امشاسپند همان فرشته است.(فاروغ صفی زاده،1377)
میان بسیاری از طوایف و ایلات در آذربایجان، مراسم چهارشنبه سوری از نوروز بسیار مفصل تر برگزار می گردد، آذری ها در در اجرای این مراسم سنگ تمام گذاشته تشریفاتی دارند از جمله رسم شال اندازی، همچنین سور و نذری و هدیه می دهند. در خراسان برای پریدن از آتش حتی بچه های شیرخواره را در آغوش می گیرند و هنگام پریدن از روی آتش می گویند:(آلا بدر،بلا بدر، دزد و هیز از دها بدر) در بعضی از روستاهای نزدیک تهران نیز علاوه بر افروختن آتش، رسم شال اندازی نیز برقرار است. در رسم شال اندازی جوانان به ویژه پسرهای جوانی که نامزد دارند، از روی بام خانه دختر شال های خود را می اندازند و صاحب خانه گاه در آن شیرینی و پیراهن نو در آن می گذارد و می پیچد و گره می زند. کسانی شال می اندازند مخفی هستند و نبایستی شناخته شوند.
مراسم چهارشنبه سوری در همه جای ایران به دلیل تنوع اقلیم و فرهنگ با شیوه هایی خاص و زیبا برگزار می گردد و همیشه پایدار است.
پایان خبر/
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا شاهنامه فردوسی حکیم ابوالقاسم فردوسی جشن اَخگر سرخ چهارشنبه سوری آتش در ادبیات فارسی شاهنامه فردوسی