دو شاعر کرهای در سفر خود به ایران نکات قابل توجهی را از جریانهای ادبی حاکم بر کره جنوبی به ویژه شعر و شاعری در این کشور روایت کردند. جمعی از شاعران کره جنوبی به مناسبت انتشار و رونمایی از دو کتاب ترجمه فارسی گزیده شعر شاعران معاصر کره جنوبی با عنوان «خواب زیر شکوفههای هلو» و ترجمه کرهای گزیده شعر شاعران معاصر ایران با عنوان «دیوانهوار به آسمان آبی نگاه کردم» که با کوشش مرکزآفرینشهای ادبی حوزه هنری و موسسه ترجمه ادبیات کره جنوبی انجام پذیرفته است، به ایران سفر کردهاند. در همین راستا خبرگزاری مهر با دعوت از دو شاعر کره جنوبی خانم «کیم سان وو» و آقای «مون تائه جون» و هیات همراه، دقایقی را با آنها به گفتگو نشست و دیدگاههای آنها را درباره شعر و ادبیات ایران و کره جنوبی و وجوه اشتراک و افتراق آن به بحث و نظر گذاشت.
قبل از اینکه به ایران سفر کنید و یا حتی کتاب گزیده اشعار شاعران ایرانی را بخوانید درباره ایران و ادبیات آن چه شنیده بودید؟ خانم کیم: قبل از اینکه به ایران سفر کنم درباره ایرانیها شنیده بودم که مردمی هستند عاشق شعر و ادبیات اما وقتی به ایران سفر کردم، شاعران ایرانی و مردم را دیدم تازه متوجه شدم که این عاشق بودن چه معنای عجیبی دارد. من در کره جنوبی با شاعران و نویسندگان خارجی بسیاری دیدار داشتهام و سفرهای زیادی هم رفتهام اما در ایران بود که تازه فهمیدم عاشق شعر بودن یعنی چه. تا قبل از این فکر میکردم کرهایها یعنی هموطنانم هستند که بسیار عاشق شعرند اما در ایران نظرم تغییر کرد.
پس با این حساب باید درباره شعر و شاعری در کره هم برایمان بیشتر بگویید. خانم کیم: ما در کره شاعر زیاد داریم و کارهای آنها نیز بسیار متنوع است. حتی شاید بگویم که ما از اروپا و آمریکای امروز، بیشتر شاعر داریم. با این حال حضورم در ایران به من این را ثابت کرد که شاعران ایرانی و کرهای حس مشترک زیادی با هم دارند و میتوانند جهان را روز به روز بیشتر عاشق خود و کلامشان کنند. آقای مون: در کره جنوبی امروزه مطبوعات نقش قابل توجهی را در جریان شعر ایفا میکنند. انتشار مداوم شعر در آنها و نیز انتشار کتابهای متنوع در زمینه شعر در همین راستا تعریف شده است. علاقه به شعر در کره آنقدر بالاست که ما امروز از ۱۰ ساله تا ۸۰ ساله شاعر داریم اما به هر کسی اجازه نمیدهیم که خود را شاعر بنامد! شاعر باید در مسابقهای که برای اثبات شاعر بودنش برگزار میشود بتواند خودش را ثابت کند و نمره لازم را بیاورد.
این چه مسابقهای است؟ آقای مون: در کره سالانه چندین مسابقه توسط ناشران و مطبوعات در این زمینه برگزار میشود و در آن از افراد خواسته میشود شعر خود را ارسال کنند. برگزیدههای این مسابقات هستند که در مطبوعات به عنوان شاعر معرفی میشوند، از آنها اثر منتشر میشود و میتوانند کتابی نیز با عنوان شاعر منتشر کنند. بر همین اساس شما هر روزه در کره از طریق روزنامهها میتوانید با شاعر و یا شعری تازه آشنا شوید و یا حرفهایی درباره شعر بخوانید. در تاریخ کره جنوبی، شاعران نقش قابل توجهی را در جامعه و هدایت عمومی ایفا کردهاند. هر موقع ما با یک بحران سیاسی و یا اجتماعی روبرو بودهایم، این شاعران بودهاند که جامعه را راهنمایی و به سمت سوی حرکت درست هدایت کردهاند. این مساله به ویژه در دهه هشتاد میلادی بیشتر از همیشه وجود داشته اشت. امروز نیز درباره موضوعاتی مانند محیط زیست و...این شاعران هستند که به جامعه مسیر حرکت ارائه میکنند. خانم کیم: ما با دولت سابق کره مشکلی جدی داشتیم و تغییرش دادیم. در دولت تازه یکی از افتخارات ما این است که رئیس جمهورمان اهل مطالعه و طرفدار هنرمندان است. خوشحالیم که وزیر فرهنگ و ورزش ما خودش شاعر است و شعر را میفهمد. این چیزی بود که سالها از آن محروم بودیم و حالا قدرش را میدانیم.
کمی از شعر ایران صحبت کنیم. شما حتما با شعر کلاسیک ایرانی آشنا هستید و فکر میکنم با خوانش کتابی که تازه ترجمه شده با شاعران جدید ایرانی هم آشنا شدهاید. شعر ایران به شما چه حسی منتقل میکند؟ خانم کیم: شعر امروز ایران واقعا دل ما را زنده کرده است. من را به یاد حس و حالی میاندازد که در دهه هشتاد در شعر کره حاکم بود. برای ما وقتی صحبت از ادبیات فارسی پیش میآمد ابتدا نام خیام و مولوی به ذهنمان میرسید. شعرهای خیام به کرهای ترجمه شده است اما همه مثنوی که من عاشقش هستم نه. من مولانا را دوست دارم چون نمایش دهنده یک دوستی ماورایی، بیمرز، عاشقانه و عارفانه است. آنها هماهنگی الوهیت و طبیعت انسانی را برای ما به نمایش میکشند. به ما نشان میدهند برای حفظ تعادل روحی که در دنیا اقامت دارد اما تعلقی به آن ندارد چطور باید از آن مراقبت کرد. شعرهای امروزی ایران نیز لذت بخش هستند. به من نشان دادند که مفاهیمی مشترک میان شعر ما و آنها وجود دارد مثلا درباره عشق، صلح و یا به زبان طنز حرفهایی میزنند که ما نیز دوستش داریم و میفهمیم. به باور من کشور شعر خودش یک جهان مستقل است و وقتی در کشور اشعار ایرانی وارد شدم ناگهان حس کردم که جزوی از شما هستم. البته میدانم که خوانش ترجمه شعر از توان ارتباطی آن کم میکند اما سفر کردن و دیدن شاعران ایران به من نشان داد که معانی و مفاهیم اصلی حاضر در شعر ایران چیست. آقای مون: شعرهای ایران و کره هر دو حسی آمیخته از عشق و احترام مشترک را به من القا میکند هر چند که از منطر محتوا نگاههای ما متفاوت است. من در شعر ایران از منظر روابط انسانی به نمونههای جالب توجهی برخورد کردهام و این نقطه نظر من که انسانها مانند ریشههای یک درخت هستند و شعر آنها نیز همه روایتهایی از یک کل است. من از شاعران ایران سعدی و حافظ و مولانا را دوست میدارم و از شاعران جدید بر مبنای کتابی که ترجمه شده از اشعار آقایان شکارسری و میرافضلی لذت بردم.
سوال دیگرم درباره شعر امروز ایران اشاره به نوعی خاصیت اعتراض گونه آن است. اشاره دارد به عراق و سوریه و یمن و فجایع انسانی در آنها. نمیدانم شعر شاعران کرهای هم چنین حسی را در خود دارد یا نه...؟ خانم کیم: من در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی شعر سیاسی زیاد میگفتم اما رفته رفته این شعرها کم شد و البته صفر نشده است. دنیا در گذشته بیمار بود و امروز هم بیمار است. هنر فرهنگ، ادبیات و شعر کوششی است برای گرفتن گرمای این زندگی بیمار تا شاید ذرهای امید در منطقهای محروم پدید بیاید. این کوشش در این جهان مانند درمانی است برای فرشتگانی زخمی که از قضا در حال افزایش هستند. درمانی که میخواهد یادآوری کند هیچ فرشته کوچکی فراموش نخواهد شد به ویژه آنها که تا آخرین نفس مبارزه میکنند، تحمل دارند و میایستند. من هنوز باور دارم که شعر دنبال ثبت زیباییهاست. امیدوارم در این دنیای زیبا اما دردناک، ما تا آخر زنده باشیم و با ارادهای آزاد به همبستگی هرچند کوچک برسیم و این مساله مانند قطرات باران تمام دنیا را پر کند. آقای مون: شعر کره امروز بیش از هر چیز درگیر خود و درون کشور ماست. مسائلی مانند مهاجرت و یا پناهندگان و مهمتر از آن خشونتی که در کشور ما امری عادی شده در شعر ما نقد میشود به همین خاطر هنوز مجالی برای خروج از این وضعیت به دست ما نیامده است. کد خبر: 733 منبع: