1398/7/16   شعر امروز   کدخبر: 343   نظر: 0   بازدید: 110   خبرنگار: چاپ

شعر-انتظار-به-دنبال-بنيانگذاري-«جامعه-توحيدي»-است

رضا اسماعیلی:-شعر انتظار به دنبال بنیانگذاری «جامعه توحیدی» است-

رضا اسماعیلی:-شعر انتظار به دنبال بنیانگذاری «جامعه توحیدی» است-

متن
شعر اعتراض شعری است که داعیه پیکار با ظلم و بی عدالتی، زشتی و پلشتی و نامردی و نامردمی را دارد و به دنبال بسترسازی برای استقرار حاکمیت «الله» بر جهان و بنیانگذاری «جامعه توحیدی» است.
رضا اسماعیلی طی یادداشتی در خصوص شعر انتظار می‌گوید: «شعر اعتراض شعری است که داعیه پیکار با ظلم و بی عدالتی، زشتی و پلشتی و نامردی و نامردمی را دارد و به دنبال بسترسازی برای استقرار حاکمیت «الله» بر جهان و بنیانگذاری «جامعه توحیدی» است. اما لازمه اعتراض به وضع موجود، ترسیم آینده موعود است، این که بدانیم اکنون در چه نقطه ای قرار داریم و مطلوب ما رسیدن به کدامین نقطه و فتح کدامین قله است؟ مُسلما رسیدن به چنین بصیرتی، نیازمند نقد و آسیب شناسی دین و جامعه است.
شاعران رسالت مدار شیعی همواره در طول تاریخ این دغدغه خجسته را داشته اند و شاخک های حساس آنان نسبت به انحراف حاکمان و دولتمردان و خارج شدن آنان از دایره عدالت واکنش نشان داده است.
  وقتی می گوییم «عدالت» معنای عام وگسترده آن مورد نظر است، یعنی عدالت در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی، از این منظر فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و فرو غلتیدن در باتلاق عفن «زهد ریایی» و ابتلابه بیماری ایمان کش «نفاق و تزویر» از نظر شاعران شیعی خطرناک ترین آفتی است که یک جامعه دینی را تهدید می کند؛ آفتی که حتی از بیماریهایی چون «وبا»، «طاعون» و «سرطان» نیز خطرناک تر و مرگ آفرین تر است.
  در این میان، حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی که از او به حق می توان به نام شاعر «هنوز و همیشه» نام برد، از معدود شاعرانی است که درعصر فتنه مغول و حکومت نفاق و تزویر، با رندی، قلندری و هنرمندی تمام به نقد و آسیب شناسی جامعه دینی عصر خویش پرداخته و آیینه بی غبار روزگار خویش بوده است: خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست پرده ای بر سر صدعیب نهان می پوشم * آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو * خدا زان خرقه بیزار است صدبار که صد بت باشدش در آستینی * حافظا! می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را * فدای پیرهن چاک ماهرویان باد هزار جامه تقوا و خرقه پرهیز   شعر انتظار، جلوه گاه اعتراض، انتقاد، حرکت، تکاپو و بیداری است. شاعران شیعی انتظار را نه در نشستن و ایستایی، بلکه در برخاستن و پویایی معنا می کنند.
شعر انتظار، شعر مردگی و بازدارندگی نیست، شعر زندگی و زایندگی است: همیشه منتظرت هستم بی آن که در رکود نشستن باشم همیشه منتظرت هستم چونان که من همیشه در راهم همیشه در حرکت هستم همیشه درمقابله (طاهره صفارزاده، طنین بیداری، انتظار، تکا، ص217)   شکل گیری جریان «شعر اعتراض» بعد از پذیرش قطعنامه و در پایان یافتن جنگ تحمیلی نیز دقیقا درهمین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. بعد ازپایان یافتن دفاع مقدس، شاعران متعهد و دلسوخته انقلاب که دلبسته امام و نظام مقدس جمهوری اسلامی بودند، زمانی که احساس کردند شرایط فرهنگی، اجتماعی حاکم بر جامعه در مسیری غیر از مسیر پاسداشت ارزش ها و آرمان های بلند حضرت امام(ره) در حرکت است، در مقام یک «مصلح اجتماعی» به صحنه آمدند و با حنجره های غیرتمند خویش زبان به اعتراض گشودند، اعتراضی برآمده از بطن مکتب «انتظار»: امروز شاید باید از خون‌ گلو خورد نان‌ شرف، از سفره‌های‌ آرزو خورد بوی‌ ریا پر کرده‌ ذهن‌ دست‌ها را ای‌ کاش‌ می‌شد، لقمه‌ای‌ بی‌رنگ‌ و بو خورد خشکیده‌ چاه‌ زمزم‌ امّا وحشتی‌ نیست‌ گر تشنه‌ باشی، می‌شود از آبرو خورد خون‌ لخته‌های‌ گریه‌ را، مردی‌ خدایی‌ در سال‌های‌ سخت، با آب‌ وضو خورد او کهکشانی‌ بود همزاد علی(ع)، آه‌ امروز باید غبطه‌ بر احوال‌ او خورد شاید تمام‌ حرفم‌ این‌ باشد جماعت! حقّ‌ شما را کاخ‌های‌ روبرو خورد (سید ضیاءالدین شفیعی)   حسین اسرافیلی، شاعر درد آشنا و حماسی سرای انقلاب و از بنیانگذاران حوزه هنری نیز که همچون دیگر شاعران انقلاب از رخدادهای ناگزیر بعد از پذیرش قطعنامه سخت متاثر و دردمند است، درهمان سال ها در غزلی با صلابت، از نامردی ها و نامردمی هایی که بر نسل او و یارانش رفته گلایه می کند و زبان به اعتراض می گشاید: هر طرف رو می کنم، باران بهتان است و من هر طرف سر می گذارم، سنگ طفلان است و من باز هم گرگ و بیابان، باز خون و پیرهن با برادرهای یاغی، چاه و زندان است و من باز هم زنجیر و تهمت، باده پنهانی زدن حالیا با محتسب، تشویش پنهان است و من آتش افروزید بر من، من خلیل آذرم در میان شعله ها، شوق گلستان است و من (حسین اسرافیلی، ردپای صدا، تقدیر توفانی، ص254) البته نباید فراموش کرد که اعتراض برآمده از بطن مکتب انتظار، باید اعتراضی ایجابی و سازنده باشد، نه اعتراضی تخریبی و بازدارنده. در واقع اعتراضی که در «انتظار» ریشه دارد، اعتراضی از جنس «امر به معروف و نهی از منکر» است و هدف غایی و نهایی آن «افزایش ظرفیت نقدپذیری» جامعه برای حرکت به سمت اصلاحات اصیل اسلامی.
حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) با تاکید بر این که نسخه اصلاح جوامع بشری «امر به معروف و نهی از منکر» است، می فرمایند: «تمام انبیاء از صدر بشر و بشریت، از آن وقتی که آدم(ع) آمده تا خاتم انبیاء(ص)، تمام انبیاء برای این بوده است که جامعه را اصلاح کنند... غایت این است که مردم قیام به قسط بکنند، عدالت اجتماعی در بین مردم باشد، ظلم ها از بین برود، ستمگری ها از بین برود، ضعفا به آنها رسیدگی شود، قیام به قسط شود.» (صحیفه امام، ج 51، ص 213)
به امید ظهور دولت یار و سعادت و رستگاری اهل زمین، با انتظار سروده ای زیبا و لطیف از شاعر دردواره ها «قیصر امین پور» که گزارش شاعرانه از دنیای بی موعود است - این گفتار را به پایان می برم، باهم می خوانیم: چشم ها، پرسش بی پاسخ حیرانی ها دست ها، تشنه تقسیم فراوانی ها با دل زخم، سر راه تو آذین بستیم داغ های دل ما، جای چراغانی ها حالیا دست کریم تو برای دل ما سرپناهی ست در این بی سر و سامانی ها وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی ای سرانگشت تو آغاز گل افشانی ها سایه امن کسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانی ها چشم تو، لایحه روشن آغاز بهار طرح لبخند تو، پایان پریشانی ها»   کد خبر: 725 منبع: ایرنا  

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: شاعر هفته

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.