محمدرضا سنگری در مراسم شب شاعر نثرهای احمد عزیزی را از نظر قدرت و محتوا به نثرهای جبران خلیل جبران شاعر مشهور لبنانی نزدیک و شبیه دانست. سی و پنجمین مراسم شب شاعر ویژه گرامیداشت احمد عزیزی شاعر درگذشته انقلاب اسلامی عصر روز گذشته ۲۲ اسفند در سازمان رسانه ای اوج برگزار شد. در این مراسم علی داوودی شاعر و مدیر دفتر شعر حوزه هنری با اشاره به آشناییاش با مرحوم عزیزی و شعر او اعلام کرد: امروزه شاهدیم که جوانان بسیار راحت شعر میگویند و گرفت و گیری در زبان همانند چند دهه قبل ندارند در حالی که در سالهای قبل روزگاری با شاعران برخورد سختی داشت و آنها در طول عمر شاعریشان میتوانستند تنها چند دفتر شعر داشته باشد در حالی که شاعر جوان امروزی روزی نیست که شعر نگفته باشد. به باور من این مسئله تا بخش زیادی وابسته به احمد عزیزی است. او بود که به جوانها این جرأت برای تجربه کردن را داد. وی ادامه داد: او دارای یک اسم یا صاحب یک جریان نیست بلکه به نوعی تداعیکننده یک شیوه خاص از مواجهه با شعر است که توانست تحول بزرگی را در شعر فارسی آن هم یک تنه رقم بزند و در شعر معاصر فارسی فصلی را به نام خود ثبت کند. داوودی تاکید کرد: احمد عزیزی تنها به جریان شعر انقلاب محدود نمیشود بلکه الگویی است که مواجهه آزاد با شعر را پیش چشم ما رقم میزند. در ادامه مراسم محمدرضا سنگری شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه در سخنانی عنوان کرد: نثر عزیزی نثری است در ساحت گسسته و در زیرساخت هدفمند و ژرفاندیش. نثرش مانند شعرهایش دارای تکرارهای زیبایی است، تکرارهایی که تکرار نیست بلکه هربار بیانش مفهومی خاص را به ذهن تداعی میکند. به باور من هیچکس مانند او سرشار از مضمون، نثر ننوشته و در جملههایش نباید نبوغ حکیمانه را دست کم گرفت. من فکر میکنم که از مجموع نثرهای او میتوان نزدیک ۴ کتاب همانند «برادهها» ی سیدحسن حسینی استخراج کرد. سنگری ادامه داد: ویژگی مهم احمد عزیزی بعد نویسندگی او است که فراتر از بعد شاعریاش رفته است. در میان شاعران انقلاب از هر ۴۹ شاعر یکی هم نویسنده میشود. به همین خاطر تعداد نویسندگان شاعر کم است و آنهایی هم که مینویسنده نثرشان ویژه نیست با این حال در میان شاعران نویسنده احمد عزیزی در زمره ترازمندترینها است. این شاعر تاکید کرد: در نثر عزیزی پنجرههای متنوعی برای تماشا وجود دارد. از عرفان گرفته تا سیاست و به باور من تنها کسی که از این نظر بتوان شبیه او دانست جبران خلیل جبران است.
در بخش دیگری از این مراسم حسین اسرافیلی از شاعران پیشکسوت انقلاب اسلامی نیز در سخنانی عنوان کرد: شعرهای احمد عزیزی عکسبرگردان روح و جان او بود. او آنچه که میگفت از درونش جوشیده بود و همین باعث شده بود گاهی در شعرهایش سهلانگاری هم دیده شود. از طرف دیگر برخلاف شاعران بیسواد این دوره که حتی در شعرشان غلط املایی دارند بسیار باسواد بود، عمق داشت و نمیشد او را مانند برخی شاعران امروزه اقیانوسی دانست که تنها یک سانتیمتر عمق دارند. اسرافیلی ادامه داد: عزیزی بهشدت اهل مطالعه بود. مبانی فلسفه اسلامی غرب را خوانده بود و دربارهشان حرف میزد. متفکری بود که تفکرش در جان او عمق دوانده بود؛ تفکری که باعث میشد جنگ و کشتار را دوست نداشته باشد بلکه عاشقانه حرف بزند. در بخش دیگری از این مراسم علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری نیز مرحوم عزیزی را از پرفروغترین چهرههای معاصر از حیث فرم معرفی کرد و گفت: در ۴۰ – ۵۰ سال گذشته بعد از اتفاقات زبانی در شعر فروغ و سپهری هیچ زلزلهای در شعر به اندازه کار عزیزی و علی معلم تکاندهنده نبود. آنها هردو در حوزه زبانی و در قالب مثنوی فرم های تازه ای آوردند. قزوه در همین رابطه گفت: ما در سبک هندی و در قرن یازدهم شاعری داریم ایرانی به نام میرنجات اصفهانی که به هندوستان سفر میکند. او کتابی دارد به نام «گل کُشتی» که در آن همه فنون کشتی را به شعر آورده است. وزن شعرهای علی معلم و فضای کاری او همانند شعرهای میرنجات است. با این نکته میخواستم بگویم احمد عزیزی کاری کرد که در گذشته ادبی ما نمونهای نداشت در حالی که معلم کاری کرده که نمونه آن بوده است. با این حال اگر فرم را کنار بگذاریم در صورتی که احمد زنده بود خود حرمت استادی معلم را داشت. وی ادامه داد: احمد در ۹ سال بیماری تجربه زیستن نزدیک با مرگ را داشت و همین مسئله تماشایش را عوض کرده بود. با همان قدرت میتوانست شعر بگوید اما دیگر زبانی برای بیانش نداشت و تصور کنید چقدر دردناک است که شعری در مخیلهمان باشد اما نتوانیم فریادش بزنیم. این را احمد با نگاهش که این اواخر توأم با یأس بود با ما می گفت. او ۱۰ سال نتوانست شعر بگوید و به نظر من این ۱۰ سال یعنی یک نسل و من نگرانم برای نسلی که فرصت نکرده او را بشناسد. کاش بشود که کتابهایش دوباره منتشر شود تا نسیل پیش رو ببینند که او چگونه شیفته انقلاب بود و چگونه نام حضرت معصومه(س) و حضرت زهرا(س) منقلبش می کرد. کیومرث عباسی قصری نیز از دیگر شاعران این مراسم بود که در سخنانی کوتاه به روایت خاطرهای از آشنایی خود با عزیز پرداخت. زینب عزیزی خواهر احمد عزیزی نیز در این مراسم در سخنانی گفت: صبح روز آخر وقتی دکتر به من گفت که دقایق آخر عمر احمد است در کنارش نشستم و گفتم احمد عزیز تو را خوب میشناسم به همه امور دنیایی توجهی نداشتی. تنها وابستگی تو به دنیا ابوالفضل پسرت بود و تا زندهام حمایتش میکنم اما میخواهم بگویم که همیشه به اسم و احساست افتخار میکنم. با این که ۵-۶ سال است پسرم را از دست دادهام اما امروز دیگر حس میکنم او پسر از دست من رفته است. من ایمان دارم که تو باقیات الصالحاتی داری که هزار سال بعد نیز هر کس بشنودش رعشه بر اندامش میافتد. ایمان دارم که الان چادر حضرت زهرا(س) روی سر توست. سر که بلند کردم دیدم قطره اشکی از چشم احمد افتاد و با آرامی لبخند زد. در پایان مراسم ابوالفضل عزیزی پسر مرحوم عزیزی نیز در سخنانی با تشکر از برگزارکنندگان مراسم و بازخوانی چند خاطره از پدرش، متن نامه تشکری را خطاب به مسئولان نظام که در ایام درگذشت پدر از خانواده وی دلجویی کرده بودند قرائت کرد. کد خبر: 388 منبع: