1398/7/16   شعر امروز   کدخبر: 760   نظر: 0   بازدید: 177   خبرنگار: چاپ

اگر-مجوز-نگيرم-از-طريق-فيسبوک-وارد-عمل-مي‌شوم

عمران میری:-اگر مجوز نگیرم از طریق فیسبوک وارد عمل می‌شوم

عمران میری:-اگر مجوز نگیرم از طریق فیسبوک وارد عمل می‌شوم

-اختصاصی تارنا

وزارت ارشاد با اصلاحیه هایی که به کتابم زد لطمه های فراوانی به آن وارد کرده است. وی که سالهاست سابقه داوری در جشنواره های ادبی را دارد برای نخستین بار ناگفته هایی از چاپ کتاب اولش را در تارنا مطرح کرد

عمران میری شاعر و غزلسرا در خصوص مشکلات انتشار آخرین اثرش با نام \عمران میری اثر عمران میری\  در گفتگو با تارنا گفت: وزارت ارشاد با اصلاحیه هایی که به کتابم زد لطمه های فراوانی به آن وارد کرده است. وی که سالهاست سابقه داوری در جشنواره های ادبی را دارد برای نخستین بار ناگفته هایی از چاپ کتاب اولش را در تارنا مطرح کرد: من در ابتدا شعر کلاسیک می‌نوشتم و بعد چند سال به سمت غزل رفتم. و در طول مسیر با علیرضا آذر آشنا شدم. البته در آن زمان آذر شهرت امروزشان را نداشت. یاد دارم با هم به قهوه خانه ای می‌رفتیم و شعر کار می‌کردیم. روزی در پارک شهید چمران کرج صدتا از غزل های من را پاره کرد و گفت اینها مشق بود. برو و به صورت جدی شروع کن. من نیز به صورت حرفه ای شعر را آغاز کردم و غزلهایم شکل گرفت و فضای شعری ام عوض شد. سپس در سال 87-88 مجموعه ی غزلی با سه عنوان جمع آوری کردم.  \عمران میری اثر عمران میری\، \این همه ی من نیست\  و \صندلی های بی پایه\. من این سه عنوان را به شور گذاشتم و در نهایت نام کتاب عمران میری اثر عمران میری نامگذاری شد که برگرفته از کتاب رولان بارت اثر رولان بارت است. بعد از نامگذاری، کتاب را برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد فرستادم و ارشادی ها بدون هیچ دلیلی کتاب را رد کردند و تا سه سال هم مطالعه نکردند. بعد از این موضوع سید محمد حسینی و آقای اسدی از نشر نیماژ با من تماس گرفتند و گفتند ما مجوز کتابت را می‌گیریم. من اول باورم نمی‌شد، سریع مواففت کردم و بعد از مدتی اصلاحیه کتاب آمد، هفت غزل و دو چهارپاره حذف شده بود. یعنی تقریبا کتاب صد صفحه ای تبدیل به شصت صفحه شده بود. بیت هایی حذف شده بودند که خیلی دم دستی بود و هیچ ایرادی نداشتند. به طور مثال این بیت: دختر ساده ی بی غل و غش گوهر دشت ماه دانشکده ی رشته ی عمران کرج هیچ وقت دلیلش را نفهمیدم و خیلی از بیت های کتاب از بیت هایی که حذف شدند بدتر بود، ولی اجازه ی چاپ گرفتند. این موضوع واقعا فاجعه است در یکی از مثنوی های من در کتاب 9 بیت آن را حذف کردند. این واقعا بی انصافی است. یا بیت های پایانی و تاثیر گذار را حذف کردند که به غزل من آسیب می‌زد. یعنی غزل درجه دو تبدیل به یک غزل درجه هشت شده بود. ارشاد واقعا به کتابم لطمه زد. من خیلی دوست دارم با مسئولان ارشاد وقت صحبت کنم و بدانم میزانشان برای حذف اشعارم چه بوده، چرا یک شعر در کتاب مانده و شعر دیگر حذف شده اما با تمام این مسائل و بدون حضور من در نمایشگاه کتاب سال نود و یک در عرض شش ماه هزار و سیصد نسخه از کتابم به فروش رسید.   \\   میری در ادامه دلیل چاپ کتاب خود را با وجود حجم زیادی از اصلاحیه ها اینطور بازگو کرد: کتاب در حال چاپ یک بار سنگینی روی دوش شاعر میگذارد من چهار سال کتابم در حال چاپ بود. دیگر از این همه انتظار خسته شده بودم خیلی ها به من ناسزا می‌گفتند که چرا کتابت را چاپ نمیکنی و باید بگویم من بدون کتابم مطرح نمی‌شدم. دوازده سال بود کار می‌کردم و کتاب نداشتم اما در مورد این حجم از اصلاحیه من هیچگاه فکر نمی‌کردم این فاجعه قرار است در کتابم رخ دهد. کتابی که ارشاد قبل چاپ به من داد نقطه چین نداشت و من نمیدانستم چه بیت هایی حذف شده. وی ادامه داد: میدانید درد من کجاست؟ وقتی که غزل من بیت ندارد وقتی که شاه بیت غزلم حذف شده به طور مثال بیت انتهایی این غزل را حذف کردند: پر کشیدی رفتی و گم کردمت گم کردیم ابر های تیره آمد آسمانم را گرفت آمدم دنبال تو تا آسمان اما خدا مثل یک دیوانه آمد نردبانم را گرفت من نمی‌دانم چرا بیت آخر حذف شده است. اگر یک شاعر در ارشاد نشسته و این بیت را حذف کرده می‌فهمد که این بیت کفر نیست بلکه درد است و می‌فهمد که من قصد توهین نداشتم. اما با این همه کج سلیقگی ها و نا ملایمتی ها از چاپ کتاب راضی هستم چون سالهای زیادی بود که منتظر چنین اتفاقی بودم واین را از نیازهای مخاطبم می‌دانستم. من این کتاب را به علیرضا آذر تقدیم می‌کنم که مانند یک معلم حقوق بگیر شبانه روز برایم زحمت کشید.   این غزلسرا در ادامه در خصوص چاپ کتاب جدیدش که مجموعه ای از چهار پاره های اوست توضیح داد: من بعد از مدتی از غزل جدا شدم و به سراغ چهارپاره رفتم چون دنیای متفاوتی دارد و عاشقانه های دردناکی را می‌توان نوشت. حال و روزم شبیه ماهی هاست تنگم اندازه ی دلم تنگ است با غرور تو تن به تن شدم جنگ در هر شرایطی جنگ است اسم کتاب جدیدم (این همه ی من نیست) نامگذاری شده است و به احتمال زیاد دوباره با نشر نیماژ همکاری خواهم کرد، البته از پخش کتابم راضی نیستم. دلیل آن هم نیماژ نیست بلکه مقصر اصلی ارشاد است که دیر به ما غرفه داد و ما سه روز به نمایشگاه دیر رسیدیم وگرنه من در همان سه روز تمام کتاب هایم به فروش می‌رفت. البته امسال تمام تلاشم را میکنم تا کتابم را به نمایشگاه برسانم از طرفی هم از ارشاد میترسم که به کتابم مجوز ندهد چون ارشاد واقعا نامعلوم است من از هر چیز نامعلومی می‌ترسم. برای اولین بار این را می‌گویم. اگر ارشاد نجنبد فیسبوک مرا ارضاء میکند. فیسبوک هم من را مطرح می‌کند و هم سرشناس. اگر ممیزی در چاپ و پخش کتابم اتفاق بیفتد من فضای مجازی را ترجیح میدم مانند علی آذر که وقتی کتابش مجوز نگرفت در فیسبوک شناخته شد.   عمران میری در مورد تیم جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز  اظهار داشت: من همیشه دوست داشتم نماینده مجلس شوم و به مردم کمک کنم اما متاسفانه فضای سیاسی حاکم بر جامعه طوری است که اگر من نماینده شوم در فضای بد خلقی ها و پشت گوش اندازی ها مردم را فراموش می‌کنم. اگر وزیر ارشاد در ممیزی ها و درون ستاره دار کردن شاعرها حل نشود در این فضای مخوف ادبی می‌تواند موفق باشد اگر قدم اشتباه بردارد خاطره ی کتاب دلبرکان غمگین اثر مارکز دوباره تکرار میشود که متاسفانه در ایران به چاپ شانزدهم رسید و اثرات خوب ایرانی پشت این مجموعه پنهان ماندند مانند تمام گلزن های ایرانی که پشت علی دایی سوختند و ما در حال حاضر یک مهاجم خوب نداریم.   کد خبر: 104  

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: شاعر هفته

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.