1398/7/30   ترانه   کدخبر: 774   نظر: 0   بازدید: 238   خبرنگار: چاپ

به بهانه سالروز درگذشت ترقي

بیژن ترقی از قله‌های ترانه ایران است

بیژن ترقی از قله‌های ترانه ایران است

بیژن ترقی را از قله‌های ترانه سرایان ایران یاد می کنند؛ گواه این مدعا، سروده های جاری شده بر ورد زبان‌هاست.   در تاریخ موسیقی ایران آهنگ باکلام ماندگار کم نبوده؛ آهنگ‌هایی که در عمق جان مردم نشسته است.

بیژن ترقی را از قله‌های ترانه سرایان ایران یاد می کنند؛ گواه این مدعا، سروده های جاری شده بر ورد زبان‌هاست.   در تاریخ موسیقی ایران آهنگ باکلام ماندگار کم نبوده؛ آهنگ‌هایی که در عمق جان مردم نشسته است.

در 70 سال اخیر چه بسیار آهنگ‌هایی که به هنرِ والای ابوالحسن صبا، علی تجویدی، فرامرز پایور، پرویز یاحقی، اسدالله ملک، عباس خوشدل، همایون خرّم، حبیب‌الله بدیعی و دیگر استادان جاویدان شده است. اما در ماندگاری این آهنگ‌های باکلام، جدای از هنر آهنگساز و لطافت صدای خواننده، شعر و ترانه شاعرِ ترانه‌سرا نیز نقشی مهم داشه است؛ پنجم اردیبهشت ماه، سال‌روز درگذشت یکی از ترانه‌سرایان بزرگ تاریخ موسیقی ایرانی است؛ استاد بیژن ترقی که در سال 1388 تن به خاک سپرد اما به ماندگاریِ ترانه‌هایش زنده خواهد بود. بیژن ترقی را شاید بشناسیم و شاید نه؛ اما فارغ از معرفت یا غفلتِ ما نسبت به این ترانه‌سرای بزرگ، وی از قله‌های ترانه ایران است و گواه این مدعا، ترانه‌هایی است که سروده و ورد زبان‌ها ساخته؛ مانند این ترانه‌ها:  

** آتش کاروان «آتشی ز کاروان جدا مانده / این نشان ز کاروان به جا مانده...». این، مطلع یکی از خاطره‌انگیزترین تصنیف‌هایی است که در موسیقی ایرانی خلق شده است. شعر این اثر که در دستگاه شور اجرا شده، از مرحوم استاد بیژن ترقی است. معروف است که روزی استادان تجویدی و ترقی به همراه خانواده برای گشت و گذار به خارج از تهران می‌روند و در اطراف ورامین بساطِ استراحت و تفریح پهن می‌کنند. هنگام بازگشت وقتی می‌خواهند سوار خودرو شوند، می‌بینند آتشی که برای پخت غذا روشن کرده بودند، هنوز اندک شعله‌هایی دارد و خاموش نشده است. برای چند لحظه هر دو استاد به آتشِ سردنشده نگاه می‌کنند، که ناگاه بیژن ترقی می گوید: «آتشی ز کاروان جدا مانده / این نشان ز کاروان به جا مانده». هم‌زمان، شورِ آتش کاروان در دل استاد تجویدی نیز شعله‌ور می‌شود و همین احساس مشترکِ دل‌های نزدیک به هم آهنگساز و شاعر، سبب می‌شود اثری ماندگار به نام «آتش کاروان» خلق شود. سال‌ها بعد، در دهه‌ هفتاد با رضایت استاد تجویدی، علیرضا افتخاری «آتش کاروان» را در کنار شماری دیگر از آهنگ‌های ناب استاد تجویدی در آلبومی با نام «یاد استاد» اجرا می‌کند که این اجراهای تازه نیز با اقبال مردم روبرو می‌شود.  

** گلریزان (بهار دلنشین) ترانه «گلریزان» را که به «بهار دلنشین» و «بهار آرزو» نیز معروف شده، بسیاری از مردم در نسل‌های گوناگون شنیده، زمزمه کرده و یا حتی حفظ کرده‌اند. اثری لبالب از احساس، در آواز بیات اصفهان که مرحوم استاد روح الله خالقی آن را در دهه 30 برای صدای آرامش‌بخش استاد زنده‌یاد غلامحسین خان بنان ساخت. شعر این ترانه‌ ماندگارِ همه‌ی نسل‌های ایران را نیز روانشاد استاد بیژن ترقی سروده است. «تا بهار دلنشین، آمده سوی چمن ای بهار آرزو، بر سرم سایه فکن چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من...».   ** بیداد زمان (برگ خزان) «به رهی دیدم برگ خزان / پژمرده ز بیداد زمان/ کز شاخه جدا بود...». تصنیفی سراسر حس و حال که از همدلی و همکاری دو یار یکدل، استادانِ خُلدآشیان پرویز یاحقی و بیژن ترقی مایه گرفته و برآمده است. این تصنیف را که در مایه دلنوازِ آواز بیات اصفهان پدید آمده، بعد از انقلاب روانشاد ایرج بسطامی آن را با همراهی سه‌تار بهداد بابایی اجرا کرده است. مثل بسیاری دیگر از آهنگ‌های ماندگار، پیدایش این تصنیف نیز ماجرایی دارد که گویای عمق ارتباط احساسی بین آهنگساز و شاعر است. معروف است که استادان یاحقی و ترقی در یکی از روزهای پاییز برای تفرج به اطراف تهران رفته بودند. در راه و درحالی‌که پریز یاحقی پشت فرمان بوده و بیژن ترقی کنار دست او نشسته بوده، یک برگ درخت خشک لای برف‌پاک‌کن خودرو گرفتار می‌شود. صدای برخورد باران با برگ خشکِ خزان‌دیده، ذوق بیژن ترقی را به جوشش درمی‌آورد و او ناگهان زمزمه می‌کند: «به رهی دیدم برگ خزان / افتاده ز بیداد زمان». یاحقی نیز شعرِ دوست خود را با ملودیی که از آن لحظه مشترک ریشه گرفته بود، می‌خواند تا بدین‌ترتیب گوهر دیگری به گنجینه‌ موسیقی اصیل ایرانی افزوده شود. 

** موج آتش از دیگر تصنیف‌های ماندگاری که شعر آن را مرحوم استاد ترقی سروده است، «موج آتش» یا «اشک من هویدا شد» است؛ اثری در دستگاه همایون به آهنگسازی روانشاد استاد همایون خرم. «اشک من هویدا شد / دیده‌ام چو دریا شد در میان اشک من / سایه تو پیدا شد موج آتشی از غم / ز آن میانه پیدا شد...». از میان این اجراها، می توان به بازخوانی‌های علیرضا افتخاری (با تنظیم مهرداد دلنوازی) و شهریار بلوچستانی (با تنظیم بابک شهرکی) نام برد.   ** گل من از جمله تصنیف‌های ماندگاری که شعر آن‌ها را استاد ترقی سروده، تصنیف «گل من» یا همان «گل من چندین» است. این اثر را که با ملودی زیبای کردی همراه شده، استاد بیژن ترقی برای فرزندش که در خارج از کشور بوده و قصد بازگشت به وطن را داشته، سروده است: «گل من چندین، منشین غمگین، شام محنت به سرآمد سر و دست افشان، غم دل بنشان، غمخوارت از سفر آمد ز چه بنشستی؟ بگشا دستی، آذین کن صحن و سرا را که پس از غم‌ها، به رخ شب‌ها، آب و رنگ سحر آمد شب مهتابی، ز چه بی‌تابی؟ روشن کن شمع صبوری منشین غمگین، که مَه دیرین، تابان و جلوه‌گر آمد...».   ** ایران جوان (وطنم) سال 1383 ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی یک آهنگ بی‌کلام بازمانده از عهد قاجار را با صدای سالار عقیلی اجرا کرد که این اثر با اقبال فراوانی روبرو شد؛ شعر «ایران جوان» یا «وطن» را نیز بیژن ترقی سروده است: «نام جاوید وطن / صبح امید وطن جلوه کن در آسمان / همچو مهر جاودان...».   استاد بیژن ترقی ترانه‌های ماندگار فراوانی را سروده که این چند اثر تنها بخش کوچکی از خاطره‌های موسیقایی است که برای ما به یادگار نهاده. «می زده»، «گل اومد، بهار اومد»، «پنجره‌یی به باغ گل»، «صبح خندان»، «بده ساقی»، «آواز دل»، «شکسته پر»، «اسیر»، «صبرم عطا کن»، «رنج تنهایی»، «کعبه دل‌ها»، «عطر سوسن»، «قصه شمع» و «مناجات نیمه‌شب» نیز شمار دیگری از ترانه‌های معروف بیژن ترقی است که با صدای خوانندگان گوناگون اجرا و ثبت شده است. 

اخبار پیشنهادی

برچسب ها: ترانه بیژن ترقی

اشتراک گذاری :

مطالب مرتبط

    نظرات


    لطفا نظرات خود را به زبان فارسی بنویسید و از نوشتن آن با الفبای لاتین خودداری کنید.