احسان افشاري مطرح کرد:
اختصاصی تارنا
تارنا این بار به سراغ شاعری میرود که حاصل ۱۵ سال مطالعه و فعالیت در زمینهی شعر و ترانه را به دوستدارانش تقدیم میکند. این روزها، کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که اشعار ماندگار این شاعر جوان را نخوانده باشد و دکلمههای او را با صدای گرمش نشنیده باشد. از آخرین آثار پر مخاطب او میتوان به «شناسنامه» اشاره کرد. تارنا به بهانهی نشر مجموعه ترانههای احسان افشاری، با او به گفتگو مینشیند.
از شوکرانه ها برایمان بگویید. این کتاب حاصل چند وقت تلاش است؟
این کتاب حاصل ۱۵ سال فعالیت من در عرصهی شعر و ترانه است. بخش بیشتر کتاب سویههای عاشقانه دارد. تعدادی کار با تم اجتماعی و تعدادی هم درونمایه ی تاریخی دارند. به طور کلی در این مجموعه سعی کردهام فضاهای متنوعی را دنبال کنم. به امید خدا این مجموعه به همت نشر شانی در اردیبهشت ماه همزمان با نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه می شود
علت نامگذاری مجموعه با عنوان شوکرانهها چیست؟
بعضی اسمها مانند همین کلمهی «شوکران» برای من بار شاعرانه دارند و انگار در من هزار و یک تصویر جادویی را نهان کرده اند . جدای از بحث تاریخی قصهی شوکران نوشی سقراط، تعلق خاطر شخصی به این کلمه دارم. فضای دست کم پنجاه درصد از کارها همراه با نوعی تلخی عاشقانه است و این تا حدی مخاطبی که دنبال سر نخهای ارتباط عنوان کتاب و محتوای آن است را توجیه می کند
آیا ترانه های کتاب تا به حال اجرا شدهاند و یا قرار است اجرا شوند؟
تعدادی از کارها ظرف پنج سال اخیر اجرا شدهاند. اما از همان ابتدا که شروع به نوشتن ترانه کردم، زیاد به جنبه های اجرایی کارها فکر نمیکردم. من شعر و ترانه را همزمان با هم شروع کردم و علاقهی من به نوشتن ترانه و مکتوب کردن کارها باعث شد بنویسم. تعدادی از کارها خصوصا در چند ماه اخیر توسط خوانندگان آشنا و بعضا کمتر شناخته شده اجرا شده . به امید خدا بسیاری از کارها را در سال آینده به خوانندگانی که مردم با آنها خاطره دارند ، واگذار میکنیم. بخش عمدهی کارها را تا به حال نه منتشر کردهام و نه این کارها در جایی عرضه شدهاند. در دستهبندی کتابهایی که تا کنون منتشر کردهام، لو نرفتهترین کارها در این مجموعه درج شدهاند.
کدام ترانه از این مجموعه را بیشتر دوست دارید؟
اگر بگویم که هرچه نوشتهام را دوست دارم کلیشه است و از طرفی هم نمیتوانم بگویم کاری را منتشر کردهام که به آن علاقهنداشته ام. این کارها را از بین حدود سیصد ترانه دستچین کردهام و حاصل، کتابی ۱۲۰ صفحهای شد. در مورد تعداد کارهای موجود در کتاب حضور ذهن ندارم اما آخرین ترانهی این کتاب با نام «شوکران»، برایم حس و حال خوبی دارد
از مجموعه ی قبلی تان چطور استقبال شد؟
شکر خدا استقبال خوب بود. مجموعهی قبلی هم برای اولین بار در نمایشگاه رونمایی و عرضه شد و خوشبختانه استقبال خوبی از آن شد و در همان ایام نمایشگاه، کار به چاپ دوم رسید. امیدوارم که اقبال و توجهی که مخاطب به مجموعهی قبلی نشان داد، مشمول حال این کتاب هم بشود.
این چندمین مجموعه است که با شانی کار می کنید؟
این دومین مجموعهی من با نشر شانی است. اولین کتابی که با نشر شانی کار کردم «بادنما» بود که سال قبل منتشر شد و امسال نیز مجموعه ترانههایم را با نشر شانی کار کردم.
.
آیا اولویت شما برای نشر کتاب حضور در نمایشگاه بود؟
برای من،ثبت شدن این کارها نسبت به هر اولویت دیگری پررنگتر بوده. شاعر بخش بزرگی از زندگیش را صرف نوشتن میکند و دوست دارد که محصول این نوشتنهای مداوم که توام با آزمون و خطا و تجربهها و فراز و فرودهای فراوانی است، در کتابش منعکس شود و خدا رو شکر که این اتفاق تا کنون بدون دستانداز و کارشکنی پیش رفته. کارهای من در ارشاد هم مشکلی نداشت؛ البته این به معنی خودسانسوری نیست اما کارها از جنسی بودهاند که مشکلی ایجاد نکردهاند. ثبت شدن این آثار، برای من نسبت به هر مسالهی دیگری در اولویت بوده است. خیلی از بزرگان ترانه را تنها پیشنهادی برای اجرا تلقی میکنند البته ترانه در هیچ دورهای هویت مستقلی نداشته و هویتش وابسته به عناصر موسیقایی بوده با اینحال این موضوع منافاتی با انتشار ترانه های اجرا نشده ندارد. بهرحال این ترانهها هم بخشی از کاراکتر شاعری من هستند و باید به مخاطب معرفی شوند
فکر می کنید «شوکرانهها» به چاپ چندم برسد و فکر میکنید در نمایشگاه چطور از «شوکرانهها» استقبال شود؟
من تا به حال ترانه منتشر نکردهام و این اولین کتاب ترانهی من است. اگر کتاب حاضر، مجموعهی غزل یا رباعی بود، میتوانستم تصویر شفافتری از آیندهی کتاب را ترسیم کنم. جدای از این، من سعی میکنم خیالبافی نکنم و پیشبینی نکنم که چه اتفاق مثبت یا منفی قرار است بیافتد. اما خوشبختانه چون اقبال مخاطب همراه و پشتیبان من بوده است، فکر میکنم که کتاب، پشتیبان و مخاطب خودش را پیدا میکند. من نسبت به عرضهی ترانههایم قدری کم کار بودهام و این ممکن است حساسیتهایی را ایجاد کند ولی فکر نمیکنم که جدی باشد و کسی که نسبت به کار من همیشه توجه نشان داده فکر میکنم که نسبت به انتشار این کتاب بیاعتنا نخواهد بود. ممنون و متشکر جناب افشاری. من هم از شما ممنونم و لازم است بگویم که تارنا در فضای شعر، خوب و حرفهای و جدی کار میکند. وجود چنین رسانهی مستقلی که دور از حواشی به کار ادبیات میپردازد، هم برای مخاطب و هم برای اهل شعر جای خوشحالی دارد. امیدوارم که این فعالیتها تداوم داشته باشند و روز به روز شکوفاتر شوند
در پایان اگر بخواهید ترانه ای از شوکرانه ها به مخاطبان تارنا هدیه دهید، کدام یک را انتخاب خواهید کرد؟
چراغی از تو روشن نیست که من هر لحظه تاریکم از آغاز خودم دورم به پایان تو نزدیکم چراغی از تو روشن نیست تو این شبهای بیروزن بگو تو شعلهی آخر تو خاکستر شدی یا من؟ چه حسی بین ما گم شد که تو چنگال پاییزیم فقط یه برگ سر داریم که اونم دور می ریزیم بهت اینبار حق میدم برای رفتن آزادی چه جوری مانعت باشم به ترک خونه معتادی خودم تو شعله میسوزم که از خاکسترم رد شی برو فرداتو پیدا کن نمی زارم مردد شی منو بشکن تمومم کن دلم از گریه سرریزه واسه قلب ترک خورده شکستن بهترین چیزه
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا احسان افشاری ترانه شعر امروز شوکرانه نشر شانی