کامران رسول زاده پس از کنسرتش به ياد آتش نشان ها؛
اختصاصی تارنا
هم شاعر است، هم ترانه سرا وهم خواننده است هم موسیقیدان. هم نمایشنامه مینویسد و هم ترجمه میکند. به نوعی همه فن حریف است و به معنای واقعی کلمه هنرمند. از نگاه خبرنگاران پدیده سال موسیقی پاپ در سال 91 انتخاب شده است.
به گزارش تارنا - هم شاعر است، هم ترانه سرا. هم خواننده است هم موسیقیدان. هم نمایشنامه مینویسد و هم ترجمه میکند. به نوعی همه فن حریف است و به معنای واقعی کلمه هنرمند. از نگاه خبرنگاران پدیده سال موسیقی پاپ در سال 91 انتخاب شده است.
پس از کنسرت کامران رسول زاده در ایوان شمس با او به گفتگو نشستیم تا از دغدغه این روزهایش بگوید:
با شاعر به گفتگو بنشینیم یا کامران رسول زاده خواننده؟
شما باید با هنرمند گفتگو کنید. طبیعتا شعر، خاستگاه آثار هنری من است. شعر ریشه اتفاقات من است و موسیقی یکی از هدف هایی است که با شعر تلاش میکنم تا به سمت آن حرکت کنم. به نظر میرسد که موسیقی خودش، زبان منحصر به خودش را دارد. ولی هنرهای دیگر در تلاش هستند که به شگفتی و مسخ کنندگی موسیقی برسند.
از آنجاییکه شما هم درحوزه شعر و هم در حوزه موسیقی فعالیت میکنید، وضعیت شعر و ترانه را چگونه میبینید؟
در ابتداباید تعریف درستی از ترانه ارائه دهیم. ترانه شامل دو بخش مهم متن و موسیقی است. اگر ترانه سرا یک موسیقیدان هم باشد می تواند به عنوان یک مولف به تنهایی یک اثر موسیقایی مبتنی بر متن را تعریف کند البته آثار درخشانی در تاریخ موسیقی وجود دارد که محصول کار گروهی ترانه سراها و آهنگ ساز ها و خوانندگان بوده است و توفیق یک اثر به تالیف گروهی یا انفرادی آن چندان وابسته نیست .
اما آیا لازم است که شعریت در ترانه وجود داشته باشد، یا خیر؟
تجربه نشان داده که در بسیاری از ترانه هایی که با استقبال مردم مواجه شده و به گوش آنها مقبول افتاده، متن ترانه، شعریت چندانی نداشته و از گذشته تا به امروز هم نمونه های این چنین وجود داشته است. طبیعتا آنچه گوش مردم و ذائقه موسیقایی مردم را شکل می دهد به نحوه پخش آثار موسیقایی وابسته است و وقتی کنترل بازار در اختیار جریان هایی است که فقط به جنبه های مالی فکر میکنند قرار می گیرد ، کیفیت آثار به مخاطره می افتد و آثار سطحی ذائقه مخاطبین را تعیین میکند. اما اینکه آیا شعر باید وارد فضای ترانه بشود یا خیر، به نظر من ترانه های دهه 50 ترانه های افرادی چون اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، شهریار قنبری و... ثابت کردند که شاعرانگی ضریب ماندگاری یک اثر را بیشتر میکند. اگر بخواهیم بدانیم که ماندگاری ترانه چقدر وامدار شعر است طبیعتا شعریت را جز لاینفک ترانه خواهیم دانست. شخصا معتقدم اندیشه و تفکر باید در متن ترانه وجود داشته باشد. چراکه جریان ساز، آگاهی بخش و باعث رشد مخاطب است و طبیعتا تاثیر خوبی بر فرهنگ دارد. امروزه مردم در هر نقطه ای که باشند میتوانند به موسیقی دسترسی داشته باشند حال اگر این موسیقی دارای اندیشه و تفکر باشد طبیعتا فرهنگساز تر و اگر نداشته باشد مخرب تر است. به عنوان مثال این معشوق ستیزی که امروزه در ترانه ها وجود دارد، قطعا روی رابطه های عاشقانه مردم تاثیر دارد. اگر بخواهیم تقسیم بندی کنیم، در موسیقی سنتی چون متن ها ریشه در شعر کرده اند، عموما تایرات ماندگارتری در ذهن مخاطبان داشته است. من احساس میکنم موسیقی سنتی حتی در سال های اخیر نسبت به موسیقی پاپ پیشرفت محسوس تری داشته است.
اگر به طور کلی بپرسید که شعر و ترانه به چه سمت و سویی خواهد رفت باید بگویم نمیتوان برای آن هدفی تعیین کرد . در حال طی کردن مسیر خود است و در این مسیر مثل یک گیاه رشد میکند. زمان در مورد عاقبت به خیری شعر و ترانه قضاوت خواهد کرد و جای نگرانی نیست چرا که به قول نیما یوشیج ، آنکه غربال به دست دارد از عقب کاروان می آید . این طبیعت موسیقی و هنر است. تنها چیزی که با اطمینان می توان گفت این است که هرگاه جامعه بتواند بین جریان های مثبت و منفی تعادل برقرار کند اتفاقات خوبی میافتد.
در خصوص کنسرت ها و فضایی که این روزها دامن گیر فضای آن شده چه نظری دارید؟
بحث کنسرت ها کمی در سیستم گردش بازار موسیقی پیچیده است. جریان تولید آثار به سویی پیش میرود و ذائقه کنترل شده مردم به سویی دیگر تا اهداف افرادی که این بازار را کنترل میکنند به وقوع بپیوندد. از طرفی هم محدودیت تعداد سالن ها باعث میشود که تعداد خاصی از خواننده ها روی بورس بمانند و رقابت بین تعداد خاصی از خواننده ها برقرار باشد. در چنین شرایطی بهترین اتفاق ممکن این است که سازمان های نظارتی موسیقی به تمام سبک ها و انواع موسیقی اجازه فعالیت بدهند تا جامعه مخاطبان بتوانند نیاز واقعی خود را تشخیص داده و در نتیجه روند فعلی کنسرت ها که بیشتر برای جلب مخاطبان به هر قیمتی می باشد ، تغییر کند .
این قضیه دامنگیر شما هم شده است؟
من همواره تلاش کرده ام به تفکر و اندیشه در موسیقی بهای لازم را بدهم و فکر می کنم سهم خودم را از این مارکت داشته ام. و طبق روال گذشته تلاش خواهم کرد به همین مسیر ادامه دهم .
امروزه قیمت بالای بلیط ها هم معضلی شده. طبیعتا همین طور است. رقابت آنقدر سخت شده و سالن ها آنقدر گران است، که تهیه کننده ها هم باید به فکر سود خودشان باشند. دستمزد خواننده ها و دستمزد گروه به نحوی شده که بلیط های ارزان قیمت هیچ سودی ندارد. معمولا در همه جای دنیا سیستم های دولتی از موسیقی حمایت میکنند اما در کشور ما این اتفاق نمیافتد و موسیقی باید خرج خودش را دراورد.
چند درصد عواید یک کنسرت به خواننده اختصاص داده میشود؟
خواننده ها دستمزد مشخصی و نرخ بیشتری از نوازنده ها دارند. اما خواننده هم جزو هزینه های تهیه کننده است. پول سالن، خواننده، نوازنده، تبلیغات و... وجود دارد. اگر همه این ها را با هم حساب کنیم، هزینه زیادی میشود و تهیه کنندگان مجبورند که قیمت بلیط ها را افزایش دهند. چند سال است که خوانندگی را شروع کرده اید؟ من به طور حرفه ای از سال 82 شروع کردم. چند سال است که شعر میگویید؟ از دوران دبیرستان با توجهی که معلم ادبیات مان به قلمم داشت انگیزه ای شد برای شعر گفتن های بیشتر. فکر میکنم در 20 سالگی اولین غزلم در مطبوعات منتشر شد.
شما جزو آن دسته از خواننده هایی هستید که فقط شعر خودشان را میخوانند؟
تا امروز که اینگونه بوده است. چراکه آینه تمام نمای اندیشه های من است. اما اگر ترانه ای به دستم برسد که با تفکراتم سازگار باشد از آن استقبال خواهم کرد.شاخصه سبکی من زبان من است.
از کانون ادبی زمستان بگید؟
کانون ادبی زمستان با مدیریت سجاد عزیزی آرام به دلیل اینکه طیف های مختلف فکری و سلیقه های مختلف شعری را در کنار یکدیگر جمع کرده برایم قابل توجه است. شاید تفکراتی وجود داشته باشد که با اندیشه های من یکسو نباشد، اما این تجمع و کنار هم بودن اتفاقی است که کانون ادبی زمستان ولو به سختی انجام میدهد. درکل دوست دارم به جلسات شعر کمک کنم. تمام تلاشم این است که اگر جایی حتی یک نفر نیازی به کمک من در حوزه شعر و موسیقی داشته باشد کمک کنم.
از ترانه های مناسبی تان بگویید؟
در حوزه انتظار، ملی میهنی و خلیج فارس کارهایی را اجرا کرده ام. این اتفاقی درونی است که باید در درون من اتفاق بیافتد. هیچ گاه نتوانستم کار سفارشی بنویسم. کارهای مناسبتی خیلی مستقیم به یک موضوع اشاره میکنند. اما سلیقه شخصی من کارهایی به دور از اشاره مستقیم است. با این حال من معتقدم میتوان کارهای مناسبتی را با استعاره ولی تاثیرگذار نوشت. مثلا ترانه درخت در حوزه ملی میهنی نوشته شده و درگیری های شخصی خودم است.
از کار با نشری که کتابهای تان را منتشر کرده راضی هستید؟
بله نشر مروارید یکی از بهترین نشرهایی است که در کشور فعالیت دارد. با صداقت کامل کار میکند. یکی از کتاب هایم را نیز نیماژ چاپ کرده که از آن هم راضی هستم.
و در آخر، کامران رسول زاده را چگونه تعریف میکنید؟
کامران رسول زاده چهار مجموعه منتشر شده دارد. اولين مجموعه ی شعرم باعنوان \فكركنم باران ديشب مراشسته /امروز «تو »ام\ بهارسال نود ويك توسط انتشارات \مرواريد\ منتشرشدكه درمدت زمان كمترازيكسال چاپ پنجم آن به پايان رسيدوهم اکنون چاپ سيزدهم آندراختيارعلاقمندان است. شعرهاي اين كتاب درقالب اشعارِسپيدكوتاه بامضامين عاشقانه، اجتماعی وبه زبانی ساده سروده شده است. درپاييزسال نودودو،دومین مجموعه ی شعرم به بازارِكتاب آمد. اين مجموعه باعنوان كوتاه بيا! عمرم به نيامدنت قدنمی دهد...\ كه تاكنون به چاپ سيزدهم رسیده است.اثر دیگری با عنوانِ \زنمرد\ که توسط انتشارات \مرواريد\در مرداد ماه 93 به سه زبانفارسی، انگليسی و تركی به چاپ رسید.
سومین مجموعه ی شعر با عنوان \دستورهای زبانی یک دیکتاتور عاشق\ عاشقانه ای دیگر است که درست درشهریور همان تابستان به بازار نشر رسید و در همین مدت زمان بسیار کوتاه در کنار \زنمرد\ در شاخه ی نمایش و سینما، در صدر پُرفروش ترین های \شهرکتاب\ در شاخه ی شعر معاصر ایران قرار گرفت و اكنون چاپ ششم آن در بازار است. علاوه بر این ها در حوزه موسیقی اولين آلبومی که به صورت رسمي ارائه شد \بی سرانجام\ نام دارد كه دراسفند ماه نود و يك با تغييراتی در تنظيم آثار بازنشر شد. در آبان ماه نود و یک، كنسرتی در سالن اريكه ی ايرانيان برگزار كردم كه با استقبال خوبی از طرف مردم و رسانه ها مواجه شد و این اتفاق موسیقایی در اسفند ماه همان سال دوباره تکرار شد.
آلبوم \دستای نامحرم\ را به همت شرکت اکسیر نوین در بهمن ماه 93 منتشر کردم.همزمان با انتشار \دستای نامحرم\ کنسرتی بزرگ را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار كردم.
\مردماهی\ مجموعه شعر مصور و دو زبانه ی ایست که در بهار امسال توسط انتشارات نیماژ به چاپ رسیده و شامل گزیده ای از اشعاری است که ترجمه ی بخش تُرکی نیز بر عهده خودم بوده است. علاوه بر همه این ها قطعه ی \همین امشب\ را با \مورات ککیلی\ خواننده محبوب ترکیه دوئت کرده ام، امسال در عرصه بین المللی توانست دیپلم افتخار جشنواره ی شعر کشور \باکو\ را در بهار 94 برایم به همراه داشته باشد.
\دستم را باز بگذارید، می خواهم بنویسم آغوش\ آخرين اثر من شامل مجموعه ترانه هایی استکه برای اولین بار در 28 اُمین نمایشگاه بین المللی کتاب ارائه شده و و تاكنون پنج بار تجديد چاپ شده است. از کنسرت 8بهمن و ایوان شمس برایمان بگویید. در این کنسرت اتفاقات متفاوتی برای گرامیداشت یاد قهرمانان و شهدای آتشنشان ساختمان پلاسکو رقم زدیم. شروع این برنامه با پرفورمنسی به کارگردانی «امین میری» و اجرای دیدنی «ارشا اقدسی» همراه بود. به این ترتیب که« سارا میرایی» بازیگر خردسال در ابتدای برنامه و همراه با موسیقی اعضای گروه لالایی ای را زیر لب زمزمه میکرد و در ادامه با فریادهایی از وجود آتش خبر داد و درخواست کمک کرد. ارشا اقدسی هم با لباس آتشنشانی از انتهای سالن وارد شد و این کودک را از میان شعلههای شمعی که به صورت نمادین دور او چیده شده بود نجات داد و دستانش آتش گرفت. در همین حین هم من شعر-آوازِ «آتش» را به صورت بداهه خواندم. این اتفاق و دستان آتشگرفته ارشا اقدسی پایان بخش پرفورمنس و شروع متفاوت این کنسرت بود که حضار را به تحسین و تشویق وا داشت.
قطعه پرطرفدار «همین امشب» قطعه آغازگر این کنسرت بود و «دستای نامحرم»، «ساحل»، «اسب زخمی»، «به دادم برس»، «تهران» و «وقتی نیستی» سایر قطعاتی بودند که در پارت اول و همچنین «درخت» ، «دارم ميميرم و نيستى» «زن» «زمستون»«آى» «يه راهى نشونم بده»« از دست رفته»«وايسا» در پارت دوم کنسرت به اجرا در آمدند. رضا ملک (پرکاشن)، شروین شهبازی (گیتار)، علیرضا دریایی (ویولن)، سارا سقایی (فلوت)، صالح کیوان (درامز)، خشایار جوزی (گیتار الکتریک) و مهرداد حامدی (گیتار بیس) اعضای ارکستر کامران رسولزاده به رهبری آرمان مهربان (پیانو) بودند. این کنسرت با همت موسسه «آوای هنر کامران» برگزار شد. موسسهای به مدیریت کامران رسولزاده که چند ماه قبل فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرده و مدیریت فعالیتهای هنری این هنرمند از طریق این موسسه انجام میشود.
اتمام خبر/
برچسب ها: خبرگزاری شعر تارنا موسیقی کامران رسول زاده