نيلوفر شريفي ؛
اختصاصی تارنا
اصولاً کردبچه را باید درطول زیست شاعرانهاش ارزیابی کرد و کارنامه او را در میان شاعران همنسلش واکاوی نمود، اما در این مجال باید گفت اندیشه شاعر درپی ترسیم جهانی زنانه با کارکردهای عاطفی است.
«آواز کرگدن» تازهترین دفتر شعر لیلا کردبچه است که توسط نشر نیماژ منتشر شده است. اصولاً کردبچه را باید درطول زیست شاعرانهاش ارزیابی کرد و کارنامه او را در میان شاعران همنسلش واکاوی نمود، اما در این مجال باید گفت اندیشه شاعر درپی ترسیم جهانی زنانه با کارکردهای عاطفی است. زبان شعر کردبچه کاملاً بینقص است و شاعر برای اجرای ایده ذهنی خود و پردازش آن، رفتاری مؤثر دارد و با چنین رهیافت معنایی در یک نمای کلی میتوان او را شاعری موفق دانست، زیرا از ساختن مفاهیم کلی و انتزاعی دوری میجوید و آمیزههای عاطفی را در مکانیزم نوشتاری او بهتکرار میتوان لمس کرد. کردبچه نمونه بارز یک زن ایرانی را به تصویر میکشد؛ زنی که عاشق میشود و حس مادرانه را تجربه میکند و همواره ضمیر ناخودآگاه او درپی اثبات یک حقیقت شگفتانگیز است تا فارغ از جنبههای دیگر زندگی، ماهیت زن امروز را به تصویر بکشد، نمونه شاخص زنی که مدینه فاضلهاش، فداکاری و شبزندهداری برای به حرکت درآوردن چرخهای زندگی است. اما درونمایه راستین شعر کردبچه، کلنجار رفتن با الگوهای عاطفی و ترسیم چشمانداز رمانس در بافت زبان است. گاه شاعر در آمیزش کارکردهای عاطفی در متن افراط میکند که این آسیب هنوز هم در شعرهای او مشهود است. مبادرت کردبچه به ساختن جلوههای بصری با بسامد یکنواخت مؤلفههای زیباشناختی، به تکرار در بارقه سبکی و نوشتاری او به چشم میخورد و این فرایند در گسترۀ متن، گاه از مؤلفههای زندگی معاصر فاصله میگیرد. زندگی با جماعت کوران/ کورم نکرد/ چشمهایم را اما بیتفاوتی عادت داد/ و یکشب که ستارههای آسمان را تشبیه کردم به ستارههای آسمان/ گفتند/ نیازی به خالیکردن چشمخانههایت نیست/ و گذاشتند با چشمهای خودم ببینم/ که دیگر چیزی نمیبینم... کردبچه در مجموعه «آواز کرگدن» میکوشد نسبت به پیشینۀ شاعری خود، رفتاری متمایز داشته باشد و گاه نتایج مؤثری در آفرینههای او روی میدهد که نباید از کنار آن بیاعتنا گذر کرد و این مسخشد¬گی زنی را نشان میدهد که نسبت به جهان پیرامونش بیتفاوت نیست. «کافکا» در مصاحبۀ خود با «گوستاو یانوش» به نکتهای ظریف اشاره میکند؛ او بر این باور بود که وقتی انسان در دنیای متلاطم خویش با آدمیان بیگانه میشود، به دوستی با حیوانات پناه میبرد و کردبچه شاید بهصورت غریزی در تشخصبخشیدن به اصالت انسان و عوالم درونی خود، به دنیای غریزی حیوانات نزدیک میشود و چگونگی این گفتمان در گسترۀ متن، تأثیر بهسزایی برجای میگذارد. با یک نگاه کلی به عنوان کتاب، باید اذعان کرد که شاعر میخواهد از ماهیت شکننده زن در عصر آهن و دود، کرگدنی بسازد تا دربرابر ناملایمات زندگی دوام بیاورد و این بالندگی نوعی گاردگرفتن صریح دربرابر سیلان زندگی میتواند باشد و چنین رفتاری بیشک در چیدمان متن بسیار مدرن است. این شبها روی پیشانیام/ جای روییدن شاخ میخارد و/ پوستم اینروزها زبر و خشن شده است/ و تو از شکوه کرگدنشدن چه میدانی؟ کردبچه برای اثبات جهان زنانه خود به چنین ابزار غیرمتعارف در نوشتن نیازمند است تا خود را از گزینش واژههای یکدست رهایی بخشد، بهخصوص هنگامیکه در ساخت برخی شعرها رفتاری تصنعی دارد و شعرش جنبه کوششی مییابد و ارجاعات زبانی با تلازم الگوهای روزمره نیز کارساز نیست. کردبچه گاه با ورودی درخشان شعرش، چنان زیبایی را در چشمانداز متن جاری میسازد که با قرائتی نو با او همراه میشویم، اما در ادامه، این حرکت بینظیر در شعرش فروکش میکند، گویی شاعر وحدت ارکانیگی متن را از نقطه اوج شکافته است. چگونه بدانم کجایی/ در شهری که نیستی/ تا از تو چیزی بپرسم/ یا از تو چیزی نپرسم/ چگونه باور کنم نیستی/ در خانهای که مثل روز روشن است/ که تاریک است/ و مگر ندیدنت اصلاً نیاز به دیدن دارد؟ از دیگر بارقههای قابلتوجه در اسلوب نوشتاری کردبچه، میتوان به ساخت مفاهیم کلی اشاره کرد. بیتردید یکی از مؤلفههای مهم در هنر امروز، نگاه جزیینگر و تقریر جنبههای پنهان زندگی است. شاعر از دور به پدیدهها مینگرد و نقش متکلم وحده در بسامد متن با آن لحن تخاطبی قامت شعر را تحلیل میبرد. از اینرو بایسته است کردبچه با زبان سالم و شناخت هنر نویسش خود چشمهایش را دیگربار به سوی هستی بچرخاند. البته باید خاطرنشان کرد که در «آواز کرگدن» شاعر بهدنبال روزنهای ست تا شعرش را نجات دهد، اما باید با تدبیر و ایدهای نو بهسوی متن بشتابد. لیلا کردبچه در مجموعه «آواز کرگدن» نسبت به همنسلان خود آگاهی نویی در نوشتن دارد و باید در شعر امروز زنان ایران، او را یکی از شاعران موفق قلمداد کرد، زیرا او با انتشار هر کتاب، سرفصل تازهای را آغاز میکند. نیلوفر شریفی/ تابستان 96
برچسب ها: یادداشت هفته لیلا کردبچه یادداشت نیلوفرشریفی